شناسهٔ خبر: 54759809 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

عضو انجمن هنرمندان نقاش ایران در گفت‌وگو با ایبنا:

هر شعر ناب می‌تواند منبع الهام نقاشان باشد/ دریافت هوشمندی ذهنی با اقتباس هنر نقاشی از ادبیات

کیومرث قورچیان، تحصیلکرده دانشکده هنرهای زیبا و از نقاشان موفقی که تابلوهایش تاکنون زینت‌بخش بیش از صد نمایشگاه شده است، تمام اشعار ناب ادبیات فارسی کشورمان به‌ویژه آثار عرفانی و آیینی می‌توانند الهام‌بخش نقاشان در خلق شاهکارهای هنری باشند.

صاحب‌خبر -
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کیومرث قورچیان از هنرمندان نقاش کشورمان است که در طول سال‌ها فعالیت و خلق آثار هنری موفق به دریافت گواهینامه هنری درجه یک ـ معادل دکترا ـ در رشته نقاشی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده و تاکنون بالغ بر 50 نمایشگاه انفرادی و 60 نمایشگاه گروهی از جمله نمایشگاه انفرادی در شهرک بین‌المللی پاریس ـ سیته را برگزار کرده است. شرکت در رقابت‌های هنری و کسب جوایز و الواح تقدیری از جمله رتبه نخست بخش طراحی و نقاشی جشنواره باران از دیگر فعالیت‌های کیومرث قورچیان است. وی از اعضای شهرک بین‌المللی هنرمندان پاریس و عضو انجمن هنرمندان نقاش ایران است.

کیومرث قورچیان، در گفت‌وگوبا ایبنا به بیان دیدگاه‌های خود درباره آثار اقتباسی با نگاه به آثارش پرداخت و با اذعان بر اینکه در کنار فعالیت‌های هنری خود همواره به مطالعه و پژوهش در تاریخ هنر و مباحث ادبی و فرهنگی اقدام می‌کند و آشنایی با اشعار فردوسی، مولانا و عطار باعث شده در آثار انتزاعی خود انرژی کلامی این شاعران را به تصویر تبدیل کند، توضیح داد: سیمرغ منطق‌الطیر عطار به نوعی برند آثار من شده و نیز از مباحث رزمی و اسب‌سواری در شاهنامه به عنوان سمبل استفاده بسیاری کرده‌ام. همچنین از مفاهیم و سمبل‌های آثار عرفانی و آیینی که شاهکار ادبیات فارسی هستند بهره می‌برم.

وی با تاکید بر تاثیرپذیری عمیق ادبیات فارسی از قرآن کریم، افزود: مثنوی مولانا لقب قرآن عجم را به خود گرفته و ابیات آن اغلب دارای تفسیر قرآنی هستند، بنابراین وقتی یک نقاش از یک بیت عرفانی مثنوی مولانا الهام می‌گیرد از سرچشمه وحی تاثیر پذیرفته است. هفت شهر عشق منطق‌الطیر نیز تفسیر قرآنی دارد و سیمرغ نمادی از حقیقت و خدای متعال است.

  
قورچیان با بیان اینکه نقاشی تنها استفاده از نقش و رنگ برای خلق یک تصویر نیست بلکه هنری متعالی است و هنرمند با نگاه به داستان مری کردن نقاشان رومی و چینی کسی است که ضمیر و باطنش صافی و صیقل یافته شده، گفت: هنرمند واقعی از باطن معنوی و ملکوت الهام می‌گیرد.

وی تاکید کرد: هرکس می‌تواند با آموختن تکنیک نقاشی بکشد ولی هنرمند واقعی کسی است که از جوهر الهی و ملکوت الهام می‌گیرد و تسلیم اراده ناخودآگاه است. در ساحت ادبیات می‌بینیم، تعداد افرادی که شعر می‌گویند و داستان می‌نویسند زیاد است ولی اثرشان ماندگار نمی‌‌شود و دریافت کننده و انتقال دهنده انرژی خلاقانه نیستند. بی‌تردید راز ماندگاری امثال فردوسی همین نگاه خلاقانه وی بوده که می‌تواند در عالم نقاشی نیز مصداق داشته باشد و حتی بارزتر است؛ چراکه میدان هنر نقاشی بصری و عالم بافت، خط، رنگ و تصویر است و محدودیت کلام را ندارد.
 
قورچیان گفت: هنرمندان که درکی فراتر از دیگران دارند اغلب دارای نگاه و ادبیاتی متفاوت در مقابل هستی هستند و به نوعی صاحب الهام و دریافت‌های خدادادی می‌شوند. اهمیت هنر تا آنجاست که ذات علم و هنر را یکی می‌دانند و هنر مقدمه‌ای برای خلق آثار فلسفی و علمی است.

این نقاش افزود: متاسفانه امروز، نویسندگان و نقاشان ایرانی رابطه کمرنگی با یکدیگر دارند و غافلند که هر دو به دلیل هنرمند بودن در عوالم زیبای جست‌وجوی ذهنی و تجربه‌های هنری قرار دارند و تعامل و گفتمان آنها با یکدیگر در غنای ادبیات و هنر نقاشی تاثیر خواهد داشت.

وی گفت: در طول تاریخ هنرمندان کشورمان از ادبیات و عرفان بسیار تاثیر می‌پذیرفتند و آثار نگارگری شاهنامه شاه تهماسبی و بایسنقری نمونه‌های زیبایی از این توجه خاص است. امروز نیز نقاشان و مجسمه سازان می‌توانند با نگاه عمیق به ظاهر و معنای نهفته در ادبیات فارسی به خلق شاهکارهای هنری بپردازند.

قورچیان تاکید کرد: هر اتفاق ادبی و شعر ناب به‌ویژه آثار آیینی و عرفانی می‌تواند الهام‌بخش نقاشان باشد و نقاشان هنرمند می‌توانند با کنکاش و مراجعه به آثار بزرگ ادبی از جمله غزلیات حافظ به هوشمندی باطنی در خلق آثار الهام‌بخش و جاودان برسند. خداوند خود بهترین نقاش هستی است و نقاشان و شاعران نیز عطف به الوهیت هستند و می‌توانند منعکس کننده هنر خالق هستی در آثارشان باشند.


وی افزود: گاهی یک حرکت اتفاقی و ضمنی باعث تحریک بینش خلاقانه می‌شود و در نوع خود مبین اموری است که کنکاش در آن می‌تواند خود بخشی از اثر هنری باشد.

این نقاش توضیح داد: هنرمند با تعمق و درک قوی از موضوعات که می‌تواند منبعث از آثار ادبی یا طبیعت باشد یعنی حتی از درخت یا برگ یا یک نگاه و وجود زیبا الهام بگیرد؛ چراکه طبیعت نیز گاه در زمره ادبیات قرار می‌گیرد و می‌تواند مانند یک شعر تاثیرگذار باشد. نقاش می‌تواند با دیدن ابر، خورشید و کوهسار و حتی روابط انسانی، رفتاری زیبا یا قطعه‌ای موسیقی تحت تاثیر قرار گیرد و به خلق اثر اقتباسی بپردازد.

وی با بیان اینکه یک نقاشی می‌تواند به اندازه یک کتاب، گویا و تاثیرگذار باشد، گفت: نقاش باید از ادبا و شاعران تاثیر بگیرد ولی خود نیز می‌تواند از پیش‌زمینه نهفته در معنای یک شعر و نوشتار به دریافت برسد.

نظر شما