در حالی کرونا روزهای آرامی را در ایران سپری میکند، کارشناسان بر لزوم درس گرفتن از اشتباهات مدیریتی دوران کرونا تاکید میکنند
یاسر مختاری
کرونا روزهای آرامی را در کشور میگذراند. میزان مبتلایان روزانه به کمترین حد خود رسیده و هفتهها است که آمار فوتیها نیز تک رقمی است. دیگر آن روزهای پرتنش و استرسزا که نظام سلامت ایران و همچنین جامعه را فراگرفته بود تمام شده است. با این حال شیوع یک بیماری قدرتمند در ایران درس بزرگی برای نظام سلامت داشت تا ضعفها را از بین ببرد و همزمان نقاط قوت را برجسته کند.
روزهایی که کرونا در کشور پیکهای مختلفی میزد را همگان به یاد دارند. روزهایی که بیمارستانها و مراکز مراقبت ویژه آنها لبریز از بیمارانی بود که در نبرد سهمگین بین مرگ و زندگی، تن نحیف خود را به دستان پزشکانی میسپردند تا شاید آنها را با فداکاری در سرای خاکی نگهدارند. پزشکانی که خود زخمی و خسته از ویروسی بودند که جان همکاران آنها را گرفته بود و بسیاری را تا مدتها رنجور کرده بود. همگان سنگینی و غمناکی روزهایی که پیکهای چهارم و پنجم بر سر شهروندان، کادر درمان و نظام سلامت آوار کرد به یاد دارند. روزهایی که هیچ خبر خوبی جز مرگ، بستری، ابتلا، کمبود دارو و تخت و ... وجود نداشت. اکنون آن روزها گذشته، اما تاثیرات آن شاید تا مدتها باقی بماند.
روانشناسان و جامعه شناسان بر ترمیم زخمهای جامعه و برنامهریزی برای آن اصرار دارند و کارشناسان مقابله با کرونا بر مرور اتفاقات و درسهایی که پاندمی به همه آموخت تاکید میکنند. در این میان برخی نیز از لزوم محاکمه قضایی مدیرانی میگویند که هزینههای زیادی را با اشتباهات خود به جامعه وارد کردند.
درسهای کرونایی
حمید سوری در یاداشتی به اشتباهات مدیریت دوران کرونا پرداخت و نوشت: «ما برای کرونا آماده نبودیم و برخلاف برخی کشورها از اپیدمیهایی مانند سارس و مرس درس نگرفته بودیم. مرکز کنترل بیماریهای کشور در مقایسه با سیدیسی اروپا، کره جنوبی، نیوزیلند و حتی ویتنام از چابکی، چالاکی و به روز بودن سالها عقب افتاده بود و نتوانست نقش خود را بخوبی بازی کند.»
وی افزود: «مفهوم، معنا و زبان در درک و استفاده از واژهها مهم هستند. عباراتی مانند سرعت چرخش، تقویت کننده، ناقل بیماری، موج و مانند اینها را شنیدیم که همه این اصطلاحات، نادرست بودند. تایید فوری واکسنها که هنوز هم ادامه دارد و ادغام فازهای کارآزماییها، عدم رعایت اصول کارآزماییها حتی در مسیر سریع از اشتباهات دیگر بود.»
وی ادامه داد: «تزریق دوزهای مکرر بدون شواهد بومی و بدون سنجش سطح ایمنی جامعه، عدم تست کافی برای تعیین وضعیت اپیدمی در مردم از دیگر خطاها بوده است. سپردن کار به دست افراد غیرمتخصص و نشر اطلاعات اشتباه از رسانههای جمعی همینطور عدم کنترل رسانههای مجازی برای جلوگیری از نشر شایعات و اطلاعات نادرست اشتباه دیگری بود. عدم ارزشیابی مداخلات انجام شده، تصمیمگیری و اظهارنظر بدون مستندات علمی، عدم استمرار تیمهای واکنش سریع و کنارگذاشتن طرح شهید سلیمانی خطای دیگری در مدیریت اپیدمی بود. همچنین از نیروهای مردمی و بسیجیانی که بدون توقع به خدمت مردم درآمدند بخوبی قدردانی نکردیم.»
وی با بیان اینکه درس دیگر این است بیماری همهگیر به همان اندازه که موضوعی علمی است، به ارزشها نیز مربوط می شود، اظهار کرد: «درک این نکته واقعاً مهم است که برخی از بزرگترین شکستهای ما در پاسخ به کووید-19 هیچ ربطی به کمبود واکسن نداشت. ناتوانی در اثبات اینکه ماسکها کمک میکردهاند، اینکه تست از نظر تلاش برای قرنطینه و ایزوله کردن افراد آلوده ارزشمند بود و یا اینکه تهویه مهم بود. چیزی که ما هرگز به خوبی پیام ندادیم موضوع اخلاق و ارزشها بود.»
وی یادآور شد: «نکته دیگری که یاد گرفتیم این بود که ما در ارتباط با شاغلان حوزه سلامت و عالمانی که از جان و درآمد خود زدند و در خدمت مردم بودند، خیلی خوب قدردانی نکردیم و راحت آنها را و تجربیات آنها را کنار گذاشتیم. از ظرفیت علمی و تحقیقاتی کشور بخوبی استفاده نکردیم. نقش فناوریهای جدید را در مدیریت اپیدمی نادیده گرفتیم. از دادههایی که با بودجه هنگفتی جمع آوری میشود درست استفاده نکردیم و به بهانه محرمانه ماندن آنها محققان و دست اندرکاران را محروم نگه داشتیم. مداخلههایی بدون اثربخشی یا هزینه اثربخش مانند دورکاری و لاک دان و قرنطینه و ضدعفونی شهرها و تعطیلی کلاسهای درس دانشجویان تحصیلات تکمیلی و ترددهای شبانه و مانند اینها را انجام دادیم و بدون مطالعه آنها را مدتها ادامه دادیم.»
وی یادآور شد: «بسیار دیر واکسن وارد کردیم و ماهها در امر واکسیناسیون عمومی از بسیاری کشورها عقب ماندیم. واکسن هم که وارد کردیم با واردات بی رویه به نیاز جامعه و استقبال مردم توجه نکردیم و تولیدکنندگان واکسن داخلی را که کم هم نبودند، به ورشکستگی کشاندیم و خواستیم برای واکسنهایشان مشتری بینالمللی پیدا کنند. در مدیریت واکسن شفاف نبودیم و اطلاعات لازم در مورد عوارض واکسن را به مردم ندادیم. برای کودکان بدون داشتن مستند علمی لازم شروع به واکسیناسیون کردیم و این شائبه را که دولت واکسنهای وارداتی فراوان روی دستش مانده و به هر ترفندی میخواهد آنها را مصرف کند تقویت کردیم. حتی واکسنهای هدیه شده برخی کشورها را در حالی که واکسنهای تولید داخل روی دستمان مانده بود قبول کردیم و حتی شک نکردیم این هدایا ممکن است ترفندی برای شکست دادن تولید کنندگان واکسنهای داخلی باشد.»
سوری افزود: «برای نظارت بر مدیریت اپیدمی در کشور دیر اقدام کردیم. بارها دچار عادی انگاری شدیم و به محض کاهش موارد مرگ و بستری اپیدمی را تمام شده تصور کردیم. معیارهای اشتباهی (مانند رنگ بندی شهرها) برای سنجش سطح خطر، برآورد خطر (مثلا در کودکان) انتخاب کردیم و کسانی را در شرایط سخت اپیدمی بر سرکار گذاشتیم که در مورد مدیریت آن تخصص و تجربه کافی نداشتند.»
شکایت از مسئولان مدیریت کرونا
مدتی پیش هم سید موید علویان رئیس نظام پزشکی تهران بزرگ در پاسخ به سپید از شکایت برخی از اعضای جامعه پزشکی از مدیرانی که در حوزه کرونا سوء مدیریت داشتند، خبر داد. علویان اگرچه از کسی نام نبرد با این حال توضیح داد: «موضوع در حال انجام است، اما نمیتوان آن را رسانهای کرد، با این حال مطمئن باشید این اتفاق افتاده است. از نظر قانونی نمیتوان توضیح بیشتری داد، اما حتما اقدامی صورت گرفته است.»
وی همچنین گفت: «بخشهای نظارتی در کشور وجود دارند و تعدادشان هم زیاد است، از جمله سازمان بازرسی کل کشور و وزارت اطلاعات. اما باید بگویم که ما به عنوان افرادی که در جامعه پزشکی از نظر علمی و اجرایی رشد کردهایم، تکلیف خودمان دانستیم که از نظر حقوقی به صورت شخصی این موضوع را پیگیری کنیم. مدیرانی که در دوران کرونا تصمیمات اشتباه گرفتهاند، باید محاکمه شوند. افرادی که در حوزه کرونا تصمیمگیر بودند نباید شرکت دارویی و تضاد منافع میداشتند.»
علویان ادامه داد: «در حال حاضر منتظریم مراحل قضایی صورت بگیرد. ما مستنداتی داریم که نشان میدهد اشتباهات فاحشی رخ داده که برخی از آنها قابل پیشبینی بودهاند. به هر حال کرونا بیماری بود که قربانی داشت. در همه جای دنیا هم این اتفاق افتاده است، اما سوال ما اینجاست که آیا برخی از این مرگها قابل پیشبینی نبوده است؟»
به گزارش سپید و به نقل از جامعه24، محمدرضا هاشمیان، عضو سابق کمیته علمی ستاد ملی کرونا نیز از جمله پزشکانی بوده است که به عنوان شاکی در کنار علویان قرار دارد. وی از سعید نمکی وزیر سابق به عنوان متشاکی این پرونده نام برد و گفت: «سال گذشته وقتی که سعید نمکی وزیر بهداشت بود، به هشدارهای کادر درمان و متخصصان توجه نشان نمیداد. وی جوابی در خصوص فراهمآوری دارو و امکانات درمانی نمیداد. ما شرایط بیماران را میدیدیم و در این رابطه از وزارت بهداشت درخواست کمک میکردیم، اما این وزارتخانه به ما گوش نمیداد به همین دلیل نیازهای خود را از طریق خیرین فراهم کردیم.»
وی در ادامه اظهار کرد: «هیچگاه وزارت بهداشت از ما نپرسید که چه میخواهید؟ هر چیزی را نیز خود تهیه میکرد غیرکارشناسی و با مدیریت کسانی بود که تخصصی در حوزه آیسییو یا تخصصهای مرتبط با بیماری کرونا نداشتند.»
این عضو سابق ستاد ملی کرونا ادامه داد: «وزارت بهداشت به جای جواب دادن ما را توبیخ میکرد، این در حالی است که به دلیل کمبود امکانات مردم فوت میکردند. از سوی دیگر قرار بود در زاهدان تمام مردم را واکسینه کنند، اما چنین اتفاقی رخ نداد و کسی واکسینه نشد و تمام کشور در عزای پیک پنجم فروماند. در حالی که وزارت بهداشت در آن زمان میتوانست به جای حرکت لاکپشتی واکسیناسیون به این موضوع سرعت ببخشد. کما اینکه بعدها این واکسیناسیون سرعت گرفت و ایران از پیک خارج شد.»
هاشمیان افزود: «هیچ کشوری نبود که حاضر نباشد به ایران واکسن بدهد این در حالی بود که دکتر نمکی به گفته خود دنبال واکسن بهتر و ارزانتر میگشت در صورتی که ایرانیان در حال فوت کردن بودند.»
وی ادامه داد: «موضوع دیگری که وجود داشت این بود که ایشان تنها به مقام بالاتر از خود جوابگو بود و به پزشکان و کادر درمان جوابی نمیداد. ایشان هیچ تبحری در درمان کرونا نداشت.»
عضو سابق کمیته علمی ستاد ملی کرونا در ادامه با بیان اینکه شکایت خود را در شعبه سیزدهم دادسرای کارکنان دولت ثبت کردهایم، گفت: «تقریبا یکسال از ثبت شکایت ما گذشته است، اما هنوز جوابی از طرح شکایت خود نگرفتیم.»
درسهایی که کرونا داد
صاحبخبر -
نظر شما