شناسهٔ خبر: 54150936 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ستاره‌صبح | لینک خبر

پرهیز از وعده‌های نشدنی و شنیدن صدای معترضان

صاحب‌خبر -

علی صالح‌آبادی

مدیرمسئول

دولت و مجلس یکدست و اصولگرا در سال جاری به‌زعم خود دست به «جراحی اقتصادی» زده‌اند. این جراحی اگر در شرایطی انجام شود که رشد اقتصادی کشور مثبت و تورم تک‌رقمی باشد و دولت هم کسری بودجه نداشته باشد، کار درست و پسندیده‌ای است؛ اما اقتصاددانان آزاد، لیبرال، نئولیبرال، کنزی (چپ‌گراها) بر این عقیده هستند که زمان انتخاب شده برای اجرای این سیاست درست نیست. اشکال دیگری که به این سیاست وارد است، این است که این جراحی بزرگ قرار است به دست کسانی انجام شود که جراح حاذق و باتجربه‌ای نیستند؛ بلکه تنها چاقوی جراحی در دست گرفته‌اند. نویسنده برای روشن شدن موضوع، به چند مطلب قابل‌تأمل و معنادار اشاره می‌کند.

1-کسانی که اکنون قصد دارند در کشور جراحی اقتصادی انجام دهند تا بهبود اقتصادی و معیشتی حاصل شود، پیش‌ازاین (کمتر از 20 سال پیش) وعده داده بودند که ایران را مثل ژاپن و چین، صنعتی خواهند کرد. مهم‌تر اینکه وعده داده بودند که پول نفت را بر سر سفره‌های مردم می‌آورند. پرسش این است که سرانجام این وعده‌ها چه شد؟ چرا ایران به‌اندازه ژاپن و چین پیشرفت نکرد و پول نفت هم بر سر سفره‌ها نیامد؟ بماند که امروز مردم درگیر نیازهای اساسی مانند «نان»، «آب»، «هوا»، «مسکن» و ... هستند.

تهران در هفته‌های اخیر دو بار آلوده‌ترین شهر جهان شد! هوای آلوده و آسمان خاکستری، تعرض به سلامت و بهداشت عمومی مردم است و صدمات بسیاری را به جسم، روح و روان انسان‌ها وارد می‌کند. هزاران نفر در روز در تهران و کلان‌شهرها، قربانی ناکارآمدی مدیریت محیط‌زیست و مدیریت شهری می‌شوند.

مشکل مهم دیگری که مردم با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، موضوع مسکن است. دراین‌ارتباط به مردم وعده داده شد که در سال یک‌میلیون واحد و در چهار سال، چهار میلیون خانه ساخته خواهد شد. اکنون بیش از 9 ماه از شروع کار دولت سیزدهم گذشته و لازم است مسئولان بگویند که تاکنون چند واحد مسکونی ساخته شده است.

2- دولت رشد اقتصادی کشور در سال 1401 را 8 درصد هدف‌گذاری کرده است. اکنون دو ماه از سال سپری شده و امریکا هم به دلیل تجاوز روسیه به اوکراین، در فروش نفت ایران سخت‌گیری نمی‌کند. پرسش این است که مردم چگونه و با چه استدلالی باید باور کنند که کشور در حال حاضر در مسیر رشد اقتصادی 8 درصدی قرار دارد؟

3- وزیر نفت گفته که 80 درصد از درامد حاصل از فروش نفت را به‌صورت نقدی دریافت کرده‌ایم و 20 درصد نیز با دارو و کالاهای اساسی تهاتر شده است. رئیس‌جمهور هم گفته که فروش نفت نسبت به قبل دو برابر شده و مشکلی در زمینه فروش نفت نداریم. اگر این‌گونه است، چرا مردم آثارش را نمی‌بینند؟ و چرا روند تورم همچنان افزایشی است؟

4- سردار رحیم صفوی روز پنجشنبه گذشته در نمایشگاه کتاب گفته که امیدواریم از شرایط مقاومت عبور کنیم و یک کشور آزاد و پیشرفته در غرب آسیا و منطقه باشیم. وی نگفت که چگونه ایران می‌تواند مسیری را طی کند که از کشورهایی مانند مالزی، ترکیه، اندونزی و ... سبقت بگیرد؟ پرسش این است که کشوری که رشد اقتصادی در حد صفر دارد و 100 تا 120 میلیارد دلار دارایی‌هایش توسط امریکا مسدود شده است، چگونه می‌تواند در قله کشورهای اسلامی و غرب آسیا قرار بگیرد؟

5- حسن مرور وعده‌ها و تجزیه‌وتحلیل آن‌ها این است که گذشته می‌تواند چراغ روی آینده باشد؛ اما متأسفانه باید گفت که «از کوزه همان برون تراود که در اوست». مطالعات نویسنده و دیگران نشان‌دهنده این است که در قرن گذشته و قرن کنونی نمی‌توان کشوری را یافت که با امریکا مثل ویتنام و ... در جنگ و یا در حالت تخاصم باشد و درعین‌حال به توسعه و رشد اقتصادی دست پیدا کند.

6- رهبران چین یک سال قبل از انقلاب ایران (1978) دریافتند که اگر ستیز با امریکا که قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی دارد را ادامه دهند، از پای درخواهند آمد. درنتیجه چین به اقتصاد آزاد روی آورد و به‌جای ستیز با امریکا، با این کشور از در آشتی درآمد تا آنجا که اکنون قدرت اقتصادی دوم جهان شده است؛ اما اتحاد جماهیر شوروی به خصومت با امریکا ادامه داد که نتیجه‌اش فروپاشی بود. ویتنام نیز حدود 20 سال درگیر جنگ با امریکا بود و در پی آن دو میلیون ویتنامی و 60 هزار آمریکایی کشته شدند؛ مصالح ملت ویتنام ایجاب کرد که این دو کشور گذشته را فراموش کنند و به آینده نگاه مثبت داشته باشند. اکنون ویتنام که نه نفت دارد و نه گاز، هر سال حدود 50 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی به امریکا دارد.

آلمان غربی و ژاپن هم پس از جنگ جهانی دوم از طریق توسعه اقتصادی، صادرات کالاهای مرغوب و دیپلماسی بدون تنش توانستند به قدرت‌های بزرگ اقتصادی تبدیل شوند؛ به‌گونه‌ای که امریکا دست نیاز به‌سوی این کشورها دراز می‌کند.

 

نویسنده بر این عقیده است که دوستی با کمونیست‌های کهنه‌کار روسی و چینی فایده و منفعتی برای مردم ایران ندارد. دراین‌ارتباط سیاست درست، کاستن از سطح تنش با امریکا و منطقه، استفاده از سیاست متوازن با شرق و غرب و شنیدن صدای معترضان به گرانی‌هاست که این روزها در کف خیابان‌اند و نیازهای حداقلی خود مانند «نان»، «آب»، «هوا» و ... را مطالبه می‌کنند. اگر از تجارب مثبت کشورهای دیگر استفاده شود، آینده کشور بهتر از امروز و دیروز خواهد شد.

 

 

نظر شما