شناسهٔ خبر: 54032527 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

حجت الاسلام غفاری فر در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا:

اروپا نیز به‌همراه آمریکا در نظم جدید جهانی حذف می‌شود

استاد حوزه علمیه گفت: جریان نظم نوین جهانی سه بازیگر اصلی دارد که ایران، روسیه و چین هستند و اروپا به همراه آمریکا در نظم جدید جهانی حذف خواهند شد.

صاحب‌خبر -

اشاره: رهبر انقلاب دانشگاه را به‌عنوان نهاد فعال برای نظم جدید جهانی دانستند. دانشگاه باید در دو محور علوم تجربی و ریاضیات و علوم انسانی در میدان فعالیت کند؛ چرا که رهبر انقلاب در سخنان‌شان به حضور فعال سخت افزاری و نرم افزاری اشاره کردند. بدون تعارف جمهوری اسلامی ایران از درون با مشکلاتی جدی در حوزه مدیریت اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند.

نظم جدید جهانی با ظهور سه ابرقدرت همسو در جهان آغاز خواهد شد. سه ابرقدرت ایران، روسیه و چین که هر کدام مشخصات و ویژگی خاصی دارند. چین از نظر اقتصادی و نیروی کار و حتی گستردگی نیروی زمینی از نظر کمیت در قدرت هژمونی حرف اول را می‌تواند بزند. روسیه نیز به عنوان کشوری پهناور که از نظر اقتصادی بعد از چین قرار دارد و به‌لحاظ فناوری‌های نظامی جزو کشورهای پیشرو است.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، به سراغ حجت الاسلام حسن غفاری فر، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) رفت تا به تبیین مسأله نظم نوین جهانی که رهبر انقلاب مطرح کردند، بپردازد.

رسا ـ نظم نوین جهانی پیشین به رهبری آمریکا از چه مشخصاتی برخوردار بود؟

در گذشته وقتی مطالبی درباره نظم نوین جهانی پیشین که آمریکا دنبال می‌کرد گفته می‌شد، کسی باور نمی‌کرد و می‌گفت پیشگویی است. جریان نظم جدید در حداقل ۱۵۰ سال اخیر در اندیشه‌های صهیونیستی ریشه دارد. نه اینکه صهیونیست‌ها دانه دانه اتفاق را رقم زدند؛ بلکه آن‌ها اهدافی برای اسیتلا در جهان مدنظر داشتند. من در همه جا می‌گویم صهیونیسم یک اخلاق است؛ نه یک مکتب مشخص. یک اخلاق بشری که شامل زیاده خواهی در ثروت، قدرت، شهوت، استکبار، ظلم، آدم کشی و انسان ندانستن غیر از خود می‌شود.

مجموعه همه این صفات در افراد بسیاری وجود دارد که در ۱۵۰ سال اخیر در یک جریان دینی بروز و ظهور پیدا کرده است. البته این خصلت با توجه به آن خصلت قوم یهود امروزه گسترش پیدا کرده است و ما در ادیان مختلف صهیونیسم مسلمان، یهودی، مسیحی و... را داریم. امروز کشور‌های عربی که با اسرائیل همراهی دارند، صهیونیسم مسلمان هستند. آنچه که در ۱۵۰ الی ۲۰۰ سال اخیر دیده می‌شود برنامه ریزی چنین جریان ذهنی و فکری بود که در قالب صهیونیسم یهودی شروع شد.

آن‌ها به دنبال سیطره در جهان بودند تا بتوانند تمام کره زمین و آنچه روی آن از انسان، جماد و نبات را در اختیار بگیرند. آن هم به شکل وحشیانه تا هر جوری که دلشان بخواهد عمل کنند. آرام آرام این سیطره خواهی در قالب ظاهری دولت آمریکا شکل گرفت.

چرا قالب ظاهری؟ چون خود دولت آمریکا اسیر پشت صحنه این جریان است. برای مثال رئیس جمهور‌ها به راحتی تغییر داده و حذف می‌شوند. این جریان با این نگاه در جنگ جهانی اول با اشغال حرکت رسمی خود را شروع کرد که در جنگ جهانی دوم تکمیل شد.

اگر محققین به اعلامیه بالفور رجوع کنند نخست وزیر انگلیس در آن اعلامیه، برای رسمیت بخشی استقرار یهود در فلسطین اعلان موضع می‌کند و می‌گوید به پاس خدمات شما یهودیان در به پیروزی رساندن ما در جنگ، به شما اجازه می‌دهیم در آن جا خانه‌ای بسازید.

پیروز نهایی صحنه جنگ جهانی دوم انگلیس و فرانسه در مقابل آلمان بودند؛ اما در اصل یهود در خود آلمان مستقر بود. یهود بعد از نیمه قرن بیستم خود را پشت دولت آمریکا، نهاد‌های بین المللی و همه سازمان‌های جهانی از پول، فرهنگ و ... مستقر ساخت.

در بازی شرق و غرب تا مدتی دو بلوک در حال فعالیت بود در حالی که هویت شرق و غرب یکی و همین رویکرد صهیونیستی بود. بین افراد بد همیشه درگیری است تا یک بدتر حاکم شود؛ مثل درگیری گرگ و شیر با همدیگر. به‌ظاهر در این درگیری‌ها یک گرگ به نام آمریکا موفق شد تا شوروی سابق را از میدان به‌دور کند.

واژه نظم نوین جهانی در این برهه مطرح شد. آن‌ها می‌‎گفتند دنیا یک کدخدا دارد و آن هم آمریکا است. غربی‌ها از سا‌ل‌های قبل برای رسیدن به تسلط صد درصد برنامه ریزی می‌کردند. یکی از برنامه‌های آن‌ها در غرب آسیا و کشور‌های حوزه خلیج، تمرکز بر جهان اسلام بود که به شکل‌ها و بهانه‌های مختلف مانند جنگ ایران و عراق، جنگ نفت، بحث مبارزه با تروریسم و ... ورود کردند.

کشوری مانند کانادا یک فرمانداری از فرمانداری‌های آمریکا به حساب می‌آید. در عرض تکاپوی آمریکا، یک حرکت بیداری اسلامی به صورت خاص و متمرکز در ایران اسلامی و برای جهان اسلام به صورت پراکنده شروع شد. انقلاب اسلامی ایران حکومت را گرفت و بیرون راندن دولت پهلوی خود اولین مبارزه با این نظم نوین جهانی آمریکایی به‌شمار می‌رفت.

رسا ـ تحلیل شما از وضعیت حاکمیت کشور‌هایی مانند روسیه، فرانسه، چین و ... پس از فروپاشی نظم جهانی پیشین چه خواهد بود؟

نظم جدید جهانی بعد از نظم نوین پیشین که به رهبری آمریکا بود، بدون حضور ایران تحقق پذیر نخواهد بود. ما نمی‌گوییم چین و روسیه نقشی ندارند؛ اما بدون ایران نظم جدیدی تحقق نخواهد یافت. اولین ویژگی نظم جدید جهانی این است که چند وجهی است و مثل گذشته که آمریکا می‌خواهد همه را جمع کند و فقط خودش باشد، نیست.

قبل از تثبیت نظم نوین پیشنهادی آمریکا که بعد از نظم دوبلوکی جهان بود، این نظم به نظمی سه بلوکه تبدیل شد. اروپا در حال حذف شدن از صحنه است؛ چرا که امروزه به عنوان یک بازیگر اصلی تأثیر گذار به شمار نمی‌رود و جهان اسلام به رهبری ایران از نظر ایدئولوژیکی حرف اول را می‌زند. خلیج فارس و جهان اسلام از نظر منابع و چین نیز از جهت استخراج و استحصال حرف اول را می‌زند.

کشور روسیه از جهت پیدا کردن جرئت مجدد به عنوان عضو سازمان ملل یک کشور مؤثر است. پس این یک مجموعه و ترکیبی از چند قدرت است.

آیا نظم جدید جهانی در دراز مدت به همین سبک باقی خواهند ماند؟ امیدواری ما این است که به رهبری انقلاب اسلامی ایران و رهبری معظم انقلاب به سمت اسلامی سازی جهان خواهیم رفت. طبق رویکرد مهدوی مسیر جهان را به این سمت می‌دانیم. نمی‌خواهیم بگوییم که مسیر برای ما هموار است، به‌طور قطع با چالش‌هایی مواجه خواهیم شد که در آن شکی نیست.

اما طبق آیات و روایات در بحث مهدویت نظر ما این است که جهان به سمت مهدویت مورد نظر فرهنگ اسلام و تشیع می‌رود؛ ولی از نظر ظاهری نظم جدیدی که رهبر انقلاب مطرح می‌فرمایند، در مرحله اول ناظم‌های آن کشور‌های شرقی هستند. سپس باید بدانیم که هر سه ناظم هر کدام یک خصوصیتی دارند؛ ایران، روسیه و چین.

نه فقط بحث ایدئولوژی ایران مطرح است؛ بلکه ایران با توجه به ایدئولوژی و سرمایه تاریخی‌اش از چند ویژگی برخوردار می‌باشد؛ اول اینکه ایران انسان‌های فکوری دارد. هر آدم عاقلی مطالعه کند رشد ایران در طول ۴۰ سال اخیر با ۲۰۰ سال جهان اخیر جهان برابری می‌کند.

اگر حجم دشمنی‌های دشمن، زمان کوتاه و تک کشور بودن ایران را در نظر داشته باشید، دستاورد‌های او را در تمام عرصه‌ها که یکی از آن‌ها نظامی است خواهید فهمید. دستاورد‌های دیگر ایران قدرت دیپلماسی، فهم ملی و تولید مطلق دانش هستند. نظم جدید که در حال مطرح شدن است سه بازیگر اصلی دارد که ایران، روسیه و چین هستند.

اروپا نیز در کنار آمریکا حذف می‌شود بحث اینجا بحث کشور نیست، نظم نوین ریگانی که از ۲۵ سال پیش مطرح شده بود حاصل اندیشه‌ای بود که ما بدان اندیشه صهیونیستی، استکباری و ظلم کردن می‌گوییم که این اندیشه از دو ناحیه توان درونی و پذیرش بیرونی فروپاشیده است.

ما به مدل حرکتی که امروز روسیه در اوکراین انجام داده است، اعتقاد داریم. اصل حرکت روسیه جنگ با خود اروپا است؛ نه با اوکراین. بر خلاف دفاع مقدس که ما به حمله کننده حمله کردیم، آن‌ها حمله کننده هستند. غربی‌ها به‌صورت علنی بار‌ها اعلام کرده‌اند که ما به اوکراین اسلحه ارسال می‌کنیم.

جنگ اوکراین به نفع غربی‌ها تمام نخواهد شد. رهبری از طرفی پیش دستی می‌کند. وقتی در چند روز اخیر مأمور ویژه‌ای از چین به ایران می‌آید نشان می‌دهد که با ما همراهی دارند. چین تا ۱۰ سال پیش و قبل از جریان روسیه یک پیرو محض، آرام و ساکت بود که به بازسازی درونی اشتغال داشت. چین در عرصه بین المللی هیچ‌گونه کنش‌گری خلاف مشی آمریکا نداشت. امروز چین کامل در صحنه حضور دارد و با ایران نیز همراهی می‌کند. این همراهی توسط چین یعنی همراهی با مخالفت با آمریکا.

فروپاشی در درون آمریکا نیز مشخص است. روسیه که نفت و گاز خود را محدود کرده است، همه آن‌ها را به سطوح آورده؛ بنابراین در این نظم جدید بازیگران و کنش‌گران شرقی‌اند، سه ضلعی میان روسیه، ایران و چین است که هرکدام دارای یک توانمندی‌های اختصاصی هستند. نظم نوین جهانی دو فرصت دارد که هم ناظم قدیمی از درون فروپاشیده است و هم پذیرش بیرونی این ناظم در جهان از بین رفته و هم از جهت توانمندی‌های نیروی انسانی، مواد معدنی، رویکرد ایدئولوژیکی هر سه قدرت در شرق حرف اول را می‌زند. غربی‌ها نیز آسیب پذیر شده‌اند و بزودی خواهید دید که نقطه فروپاشی از طرفی نماد مستقیم اروپا یعنی اوکراین است و از طرفی نماد جریان صهیونیسم یعنی اسرائیل است. وقتی اخبار فلسطین را دنبال کنید، از شدت شوقی که فرد از اخبار درون فلسطین اشغالی می‌شنود، شوک آور است.

رسا ـ چگونه دانشگاه باید مواجهه فعال در مقابل نظم جدید جهان داشته باشد؟

ما باید در مرحله اول جایگاه دانشگاه را بررسی کنیم تا مفهوم پیشنهاد رهبری را درک کنیم. دانشگاه به معنای نیروی فعال جامعه است. نیروی فعال جامعه یعنی ما به لحاظ درصد، تعداد شهدای حوزه علمیه درصد بیشتری در جامعه دارد؛ اما در همان موقع نیز ما بحث دانشگاه را مطرح می‌ساختیم.

دانشگاه بخش اجرایی اندیشه امام از جهت کمیت، کیفیت و مدل توانمندی به شمار می‌رود. میان حوزه و دانشگاه از جهت کمیت قابل قیاس نیست. حوزه مجموعه کوچکی است.

عرصه حضور دانشگاه از نظر کیفیت، عرصه روزمره زندگی مردم است. ساده‌ترین کار که بانی و جاده سازی است در رشته‌های مختلف مهندسی عمران در دانشگاه مطرح و بررسی می‌شود تا مهم‌ترین کار برای سلامت انسان که پزشکی باشد در عالی‌ترین و رتبه مدل در اختیار دانشگاه است.

۹۹ درصد و بلکه ۹۹.۹ مدیریت در اختیار دانشگاهیان است. حجم نیروی فارغ التحصیل در محیط علمی نیز برای دانشگاه می‌باشد. دانشگاه هم به ذات خود کنش‌گر فعالی است و هم در بقیه بدنه جامعه تأثیر گذار است؛ چه به لحاظ امداد، چه به لحاظ روشنگری و چه به لحاظ ایجاد پذیرش در جامعه درون ایران.

دانشگاه باید در ابتدا زیرساخت‌های ایرانی را آماده کند تا وارد صحنه شود. این همان بحث تمدن اسلامی به یک بحث و شکل دیگری مطرح می‌گردد. منتهی ایشان نخواستند اسم آن را تمدن اسلامی بگذارند تا دعوایی میان ایران و دو همکار آن که چین و روسیه باشد، شکل بگیرد. دانشگاه در همه عرصه‌ها از زیرساخت سازی درونی و باورسازی در جامعه نقش کلیدی را در اختیار دارد.

دانشگاه در مرحله بعد باید به دنبال بسیج کردن همه مردم ایران برای حضور در فعال جامعه برود. در کنار این مسأله دانشگاه باید ارتباطات جهانی خود را شروع کند. رهبر انقلاب بحث ارتباط با دانشگاه‌های جهان را مورد تأکید قرار دادند؛ یعنی از این توانمندی استفاده کنید، به بیرون از ایران بروید و با هم سلکان، هم نوعان و هم صنفان خودتان که آن‌ها هم سازندگان زیرساخت‌های جامعه و باورمند سازان جامعه با توجه به نظم جدید که به معنای حذف صهیونیسم و استکبار هستند بروید.

از این توانمندی استفاده با این توضیح دانشگاه را مورد خطاب قرار داده است. همچنان که دانشگاهیان در طول این چهل سال نقش کلیدی و محوری داشتند به لطف خدا با زعامت حضرت آقا دانشگاهیان در این عرصه نیز به طور حتم موفق خواهند شد.

رسا ـ آیا بهتر نیست که به جای مواجهه فعال به مواجهه‌ای خلاق یعنی تمدن نوین اسلامی رو بیاوریم؟ این‌ها یکی نیستند؟

مواجه فعال مخالف با مواجهه منفعل نیست. مواجه فعال یک عرض عریضی دارد. یک زمان فعال به‌عنوان بازیگری در کنار بازیگر دیگری است و دیگری فعالی است که خود بازی سازی می‌کند. ایران تا اینجا نشان داده است که بازی ساز است. با توجه به توضیحی که در پاسخ به سؤال پیشین دادم، رهبری این کار با نظام امامت است و همه این را می‌دانند.

البته این مسأله صنفی نیست؛ حتی در حوزه ما افراد کج سلیقه‌ای را داریم که با این قضیه درگیر هستند. این‌گونه نیست که ما بگوییم نظام امامت به معنای حوزه است و نظام غیر امامت به معنای نظام غیر حوزه است. نظام امامت نه حوزوی است و نه دانشگاهی؛ بلکه نظام امامت بار عقیدتی دارد. بار عقیدتی آن نیز چه دانشگاهی و چه حوزوی تفاوتی ندارد؛ همه ما شیعه هستیم و به امامت اعتقاد داریم.

اگر امام جامعه امروز یک معمم می‌باشد، از حیث اسلام شناسی او است. امروز هزاران روحانی در قم را جمع کنید، چنین توانمندی را ندارند. اسلام شناسی به‌همراه ده‌ها توانمندی دیگر در رهبر انقلاب جمع شده است. وقتی محور نظام امامت است، همین حرکتی که رهبر انقلاب شروع کرده‌اند، خلاقانه بوده؛ نه حوزه و نه دانشگاه نباید به تنهایی جلو بروند. امام جامعه نیرو‌های خود را بسیج کرده است. سه ضلع حوزه، دانشگاه و جامعه هر سه ذیل امامت هستند.

سخن رهبر انقلاب پیام دیگری هم دارد؛ یعنی داستان اسرائیل تمام شده و از آن عبور کرده‌ایم و باید وارد فاز جدیدی شویم و آن بحث نظم نوین است. تا دیروز بحث برداشتن مانع مطرح بود و رهبر انقلاب با این سخن به‌طور عملی فرموده است که مانع برداشته شد و اسرائیل دیگر رفت. شما امروز با نعش اسرائیل مواجه هستید که باید زودتر آن را دفن کنیم.

قرار نیست حوزه، دانشگاه و جامعه به تنهایی رهبری این امر را به دست بگیرند تا فعال خلاق یا غیرخلاق به حساب بیایند. رهبری امامت جامعه را برعهده دارد و همه ما سربازان این امامت هستیم. هر کسی هم که وارد این مرحله نشد، بازنده میدان می‌شود. ما کاری با بازنده‌ها نداریم.

همه ما سربازان این امامت هستیم. بدنه اجتماعی دانشگاه ۱۰۰۰ برابر بیشتر از حوزه علمیه است، بدنه اجتماعی جامعه نیز ۱۰۰۰ برابر بیشتر از دانشگاه به نظر می‌رسد. محور خلاقیت نیز امام جامعه است. همین که رهبر انقلاب خط دهی کرده است که بازی سر جدیدی پیدا می‌کند و آن نظم نوین اسرائیل است که از آن عبور کرده‌ایم و بزودی آن را دفن می‌کنیم، باید به این قضیه فکر کنیم که چگونه نظم جدید را ساماندهی کنیم.

رسا ـ ممنون از اینکه فرصتتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.

نظر شما