تماشاخانه نوفل لوشاتو اخیراً میزبان نمایش «کباب» به قلم علی صفری و کارگردانی رها حاجیزینل بود که در این روزهای سرد کرونایی با اقبال علاقهمندان تئاتر روبهرو شد؛ اثری با حال و هوای فرهنگ کاملاً ایرانی که به ذائقه مخاطب مینشیند. نمایش کباب درامی منسجم و نوشتهای است که جلوههایی از مذهب و فرهنگ کشورمان را در بطن یک خانواده قدیمی ایرانی روایت کرده است، به همین دلیل یک نسل از مخاطب ایرانی در لحظه لحظه اثر میتواند روایتی را ببیند که ممکن است از آن خاطره داشته باشد یا دستکم حال و هوای آن را در میان قصههای معاصر حس کرده باشد. استفاده خوب از موسیقی زنده، بهرهگیری از روایت تعزیهگونه و بهکارگیری کامل نسل جوان تئاتر، از جمله شاخصههای نمایش کباب است. چندی پیش نقد و بررسی اثر را منتشر کردیم و آنچه امروز میخوانید گفتگو با رها حاجیزینل کارگردان نمایش است.
بعد از تجربه به نمایش بردن کارهای اروپایی، چون آشویتس زنان، هولودومور و برلین ۱۰:۱۰ چه چیزی باعث شد سراغ کارگردانی نمایش ایرانی کباب بروید؟
من و علی صفری پس از به تصویر کشیدن وقایع تاریخی و سیاسی ملتهای گوناگون، به این موضوع به طور جدی فکر کردیم که فرهنگ و وقایع تاریخی کشور خودمان را به تصویر بکشیم. حتی میدیدیم که در جشنوارههای گوناگون کارهای ایرانی فرصت بیشتری برای دیده شدن و کسب جایگاه داشتند. البته من به شخصه تجربه اجرای نمایشنامهخوانی کارهای کاملاً ایرانی و تاریخی را در کارنامه کاری خود دارم که از جمله بهترین تجربههای هنری من هستند. گاهی وقتها با انتقاداتی مواجه شدهایم که بیانصافی بوده است. بعضی مواقع مخاطبان و بعضاً فعالان هنری فراموش میکنند که یک اثر بعد از بازبینی، بازخوانی و تأیید توسط مرکز هنرهای نمایشی به مرحله اجرا میرسد و به قطع و یقین تمام جوانب و زوایای فرهنگی آن کار از سوی کارشناسان مورد تأیید و بررسی قرار گرفته است؛ لذا انتقاد و تهمت زدن به مؤلف یا کارگردان یک اثر بعد از تمام خون دل خوردنهای شبانهاش با هدف تعامل فرهنگی بین ملتها بیمهری است. همسرم علی صفری نویسنده کار در تمام آثارش بهویژه کباب با جمعآوری اطلاعات و نگاه موشکافانه به وقایع و رویدادهایی که شاید افراد کمتری از آن اطلاع داشته باشند سعی دارد تا دانش مخاطب را درباره وقایع به چند پله بالاتر ارتقا دهد و همین موجب میشود فضای نمایش از کلیشه خارج شود. همیشه هر تغییری در ابتدا با گارد همراه است، اما من و علی صفری همیشه سعی داریم منعطف باشیم و این انعطاف را هم در کارها، هم در برخورد با مخاطب در نظر میگیریم و همین انتظار را از مخاطبان و دوستداران و حتی غیردوستداران تئاتر داریم! مطمئن باشید کمی انعطاف در برخورد با افکار و کارهای جدید، مسیری را برای کشف زیباترین ناشناختهها در هر حرفه و هنری هموار میکند. باید توجه داشته باشیم که تمامی وقایع تاریخی رگههایی از اجتماعی را به همراه دارند و در پس تمامی این وقایع است که ما به یک اثر هنری میرسیم و این درخصوص هولودومور و برلین ۱۰:۱۰ و تمامی کارهای دیگر کارگردانان مطرح است، اما کباب از دل فرهنگ ایرانی بود. در نمایش کباب علی صفری ماهها صرف تحقیق درباره وقایع دهه ۴۰، تعزیهخوانی، فرهنگ عامه و آداب و رسوم آن زمان کرد. ما در واقع دست مخاطب را میگیریم و به دهه ۴۰ میبریم.
نظر مخاطبان عام و مردم عادی در رابطه با کار کباب و تجربه اولیها در رابطه با این کار چه بود؟
خانم مسنی که در یکی از شبها با همسرش برای دیدن کار آمده بود، با چشم گریان از فضای زیبای کار و تداعی کردن قابل باور دهه ۴۰ میگفت. میگفت شما با اینکه در آن برهه زندگی نکردید با یک گروه جوان بهصورت قابل باوری از دهه ۴۰ مینویسید و حکایت میکنید گویی بارها و بارها جای ما در آن زمان زندگی کردید. در کل مخاطبان با کار ما خندیدند، گریه کردند، در برخی لحظهها میخکوب شدند و این لذتبخشترین اتفاق برای یک گروه نمایشی است.
معمولاً مخاطب یک اثر آگاهی کاملی از آنچه در پس اجرای یک کار تئاتر رخ میدهد ندارد که البته از جذابترین بخشها رازآلود بودن یک نمایش است. برای ما از ناگفتههای نمایش که مخاطب از آن مطلع نیست بگویید.
صبا ایزدپناه کاراکتر بیبی نمایش در حالی که نقش مادربزرگ خانواده را ایفا میکند خودش متولد دهه ۷۰ است. صبا که تجربه خوبی در حوزه پرفرمنس دارد با تمرینات تکمیلی پیش از کار در نقش پیر خانواده بسیار خوش درخشید. گفتنی است صبا تجربه همکاری با سعید آقاخانی در سریال نون خ را نیز در کارنامه کاری خود دارد. نکته قابل توجه دیگر این که تمامی بازیگران کار متولد دهه ۷۰ هستند و با تمام وجود از دهه ۴۰ روایت میکنند. به این ترتیب در زمانهای که از گسست نسلها میگویند شاهد نمونهای جالب از پیوند نسلی هستیم. نکته حائز اهمیت برای من در کار نمایش پیشرفت تمام اعضای گروه به یک میزان است، یک کار خوب زمانی بهطور تمام و کمال مورد توجه مخاطب قرار گرفته و مؤثر واقع میشود که تماشاگر بعد از خروج از سالن برچسب خوب یا ضعیف بودن را به بازی یک بازیگر نزند. شگرد کار ما هم در کباب همین بود. با اینکه بازیگران تجارب متفاوتی از لحاظ تحصیلی و کار صحنه در زمینه نمایش داشتند و حتی سه نفر از بازیگران کار اولی بودند، تمامی گروه کار را با یک ریتم منسجم جلو بردند و مخاطب گمان نمیکرد که بازیگران در ردههای تجربی متفاوتی باشند. به نظر من سبقتگیری بازیگران از هم در یک نمایش خوب نباید رخ دهد، کاری به معنای واقعی کلمه خوب است که همه در آن خوش بدرخشند.
انتخاب بازیگران نمایش بر اساس چه معیاری انجام گرفت؟ آیا سابقاً تجربه همکاری با بازیگران کباب را داشتید؟
من دو سال است که کاملاً از نسل جوان تئاتر استفاده میکنم، بازیگران مستعدی که تنها به فرصت نیاز دارند، بازیگرانی بااستعداد که متأسفانه به دلیل برخی مناسبات به سختی میتوانند وارد بخش حرفهای تئاتر یا سینما شوند. در این نمایش اولین تجربه همکاری با صدف صفری که از هنرجویان تازهکار، اما بااستعداد است را دارم. نازنین میهن که سابقاً در هولودومور با هم همکاری داشتیم از کلاسهای کارگاهی به تیم ما پیوست و سارینا آزادمیلانی و محمد پسندیده که در رشته تئاتر تحصیل میکنند نیز چهار کار همکار من بودهاند و از هنرجویان کارگاههای من هستند. فرید زندی، امیرحسین نژادقاسمی و احمد هداوند برای اولین بار روی صحنه قرار گرفتند که سابقاً تجربه اجرایی نداشتند. کارگاههای متعددی در طول سال با نام ایده تا اجرا برگزار میکنم و در این کارگاهها بر مباحثی، چون بدن، بیان، خوانش و فنون بازیگری، تدریس و تمرکز دارم. در این کارگاهها کارآموزان حین آموزش از لحاظ روحی، اخلاقی و منش برای یک کار صحنه واقعی آماده میشوند و سپس بازیگر را در موقعیت آزمایش و اتود نهایی قرار میدهم و افرادی را که به سطح مطلوبی از انتظار برسند با خود برای خلق یک اثر هنری ماندگار همراه میکنم.
از کارهای آتی خودتان و علی صفری بگویید. قصد اجرا بردن کار ایرانی را دارید؟
بله نمایش «مختصر» به قلم علی صفری در حال نگارش است. این نمایش که یک کار ایرانی و از دل فرهنگ خودمان است فضایی متفاوت از نمایش کباب دارد. «مختصر» یک داستان جالب از گذشته همه ماست که حداقل یکبار در طول زندگی با آن مواجه شدهایم. در طول این نمایش مخاطب با اتفاقات گوناگون و غیرمنتظرهای روبهرو میشود. بازیگران نمایش «مختصر» از کارورزان کارگاه اخیر بنده که از اوایل بهمن آغاز میشود انتخاب خواهند شد و سعی داریم کار «مختصر» را در بهار ۱۴۰۱ به اجرا ببریم.
ما شاهد بودیم که در جشنوارههای تئاتر فجر در بخش بینالملل مبالغ گوناگونی برای تئاترهای دانشجویی سایر کشورها در نظر گرفته میشود. به منظور حمایت از این گروهها و شرکت در جشنواره تئاتر ایرانی چه زیبا میشود که چنین حمایتهایی برای نشان دادن فرهنگ ایرانی در سایر کشورها از داخل صورت گیرد و قطع به یقین در سایر کشورها استقبال خوبی از فرهنگ ایرانی خواهد شد. نظر شما در این باره چیست؟
من و همسرم علی صفری دوست داریم در گذشته سیر کنیم و اتفاقات تاریخی را روایت کنیم و به همین واسطه در سال جاری کار هولودومور ما نمایش تحسینشده جشنواره شیر طلایی برلین شد. باید گفت که هدف نهایی یک گروه نمایشی فقط دیده شدن نیست، این هدف باارزشتر از آن است که از زمان و زندگی و بهترین روزهای عمرمان برای به تصویر کشیدن گوشهای از زندگی میگذاریم و حداقل درخواست از تماشاگران، منتقدان و حامیان تئاتر و هنرمندان قشر خودمان کمی دلگرمی در کنار انتقادهای تند است. من به عنوان یک کارگردان زن که با فاصله سه تا شش ماهه کارهای متعددی با هنرجویان تربیت شده خود به اجرا میبرم، انتظار دارم در شغلی که با تمام سختیهایش بهخاطر آن تحصیل کردم، تجربه آموختم و زمان گذاشتم حمایت بیشتری شوم و همکاران و مخاطبان با سخنان طعنه آمیز من و گروهم را مورد بیمهری قرار ندهند، برای قضاوت بجا باید گفت درک و لمس یک نمایش تنها با یکبار دیدن آن میسر نیست و ما از نقد سازنده با تمام وجود استقبال میکنیم.
نظر شما