شناسهٔ خبر: 52082712 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه توسعه‌ایرانی | لینک خبر

یک وکیل دادگستری واکنش‌ها‌ به تأیید حکم اعدام محیط‌بان کرمانشاهی را نگران‌کننده دانست

هشتگ‌های بجا؛ اما ناقض غرض

صاحب‌خبر -

ریحانه جولایی

روز ۱۴مرداد۱۳۹۹، تیری از اسلحه محیط‌بان کرمانشاهی، «برومند نجفی» شلیک شد که برخلاف تیرهای سایر همکارانش فقط به خودروی شکارچیان برخورد نکرد، بلکه به بدن یکی از شکارچیان اصابت و او را زخمی کرد؛ سرانجام نیز باعث مرگش شد. حالا مدتی است که دیوان عالی کشور، رأیی را که دادگاه بدوی علیه برومند نجفی صادر کرده بود تأیید و به او ابلاغ کرده است.

بسیاری نسبت به این حکم واکنش نشان دادند و آن را غیرعادلانه خواندند. البته گفته می‌شود ارگان‌های زیادی در تلاش برای بازنگری حکم هستند. چندی پیش هم جمشید محبت‌خانی، فرمانده یگان حفاظت از محیط‌زیست گفته است، این نهاد امیدوار است با تلاش‌های رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست و همراهی رئیس قوه قضاییه، در این حکم بازنگری شود تا برومند نجفی اعدام نشود.برومند نجفی اولین محیط‌بانی نیست که حکم اعدامش رسانه‌ای می‌شود و پیش از او هم اتفاق مشابهی حین انجام وظیفه برای محیط‌بانان دیگر روی داده است.

برای برومند نجفی چه اتفاقی افتاد؟

با خبر‌رسانی یکی از مخبران یگان حفاظت از محیط‌زیست کرمانشاه به پاسگاه محیط‌‌بانی منطقه بیستون، مبنی بر ورود و شکار غیرقانونی چهار شکارچی به منطقه حفاظت‌شده بیستون، پنج مأمور محیط‌‌بانی عازم منطقه شده‌اند. جایی در نزدیکی روستای «سه‌چک» در بیستون، محیط‌بانان به خودروی پرایدی می‌رسند که مخبر به آن‌ها اطلاع داده بود. بین محیط‌بانان و شکارچیان درگیری شکل می‌گیرد و پس از اصابت چند گلوله به بدنه خودروی شکارچیان، یکی هم به بدن یکی از آن‌ها برخورد کرده و منجر به مرگ او می‌شود.

گفته می‌شود چون شکارچیان با خودروی‌ خود موفق به فرار شده‌اند، محیط‌بان‌ها نتوانسته‌اند شواهد لازم را برای این‌که شکارچیان مسلح بوده‌اند یا نه، پیدا کنند. بااین‌حال، چهار محیط‌بان دیگری که در صحنه درگیری بوده‌اند، در دادگاه شهادت داده‌اند که شکارچیان «اسلحه و کوله‌پشتی مخصوص شکار همراه خود داشته و وارد منطقه حفاظت‌شده بیستون شده بودند.» اما باز هم، دادگاه بدوی و حالا دیوان عالی کشور، رأی به قصاص این محیط‌بان داده‌ است.

اعدام محیط‌بانان  به دلیل خلأ قانونی

همان‌طور که اشاره شد. محیط‌بانان دیگری هم بوده‌اند که در حین انجام‌وظیفه و درگیری با شکارچیان به اعدام محکوم ‌شده‌اند؛ اسد تقی زاده، محیط‌بان منطقه حفاظت‌شده دنا و سعید مومیوند محیط‌بان منطقه حفاظت‌شده نشر ازجمله این افراد هستند.

اما پرسشی که مطرح می‌شود این است که چرا وقتی شلیک محیط‌بانان در زمان درگیری منجر به مرگ یک شکارچی می‌شود، قانون و هیچ نهادی از آن‌ها حمایت نمی‌کند؟ موضوع این است که محیط‌بانان اجازه حمل سلاح دارند اما فقط در شرایط خاصی می‌توانند از آن استفاده کنند. بسیاری از فعالان این حوزه بر این باورند که خلأهای قانونی موجود کار را برای محیط‌بانان سخت کرده است. این در حالی است که این خلأها برای مأموران پلیس و نیروهای مبارزه با مواد مخدر وجود ندارد. درحالی‌که محیط‌بان‌ها اگر از سلاح استفاده کنند، فقط در صورتی مجازات نمی‌شوند که جان خود یا همکارانشان از سوی متخلفان در معرض خطر باشد.

این اتفاقات در حالی رخ‌داده است که بسیاری از وکلا بر این باورند که محیط‌بانان، به‌عنوان جزئی از ضابطان دادگستری، حق حمل و استفاده از سلاح را برای انجام‌وظیفه دارند و مانند سایر نیروهای مسلح قانون استفاده از سلاح در مورد آن‌ها هم صادق است، ولی از حمایت‌هایی که سایر نهادهای مسلح از مأموران خود به عمل می‌آورند، در یگان حفاظت از محیط‌زیست، خبری نیست.

بر اساس نظرات این وکلا مطابق قانون، ماهیت شغل محیط‌‌بان‌ها به‌گونه‌ای است که باید با افرادی که متجاوز به حریم حوزه‌های محیط‌زیستی و حیات‌وحش حفاظت‌شده هستند، مقابله کنند. بنابراین بنا به شرایطی که در دستورالعمل‌ها اعلام‌شده، مجازند با افراد متخلف برخورد کنند و آنچه جای تعجب دارد، نوع برخورد دستگاه قضایی با این موضوع به‌مثابه قتل عمد است.

چرا بر لباس محیط‌بانان  دوربین نصب نمی‌شود؟

محیط‌بانان در ایران با جان خود بازی می‌کنند. بر پایه اطلاعات رسمی منتشر شده از سوی سازمان‌های مربوطه، از سال ۱۳۵۷ تاکنون در درگیری با شکارچیان غیرمجاز ۱۴۵ محیط‌بان ایرانی در حین انجام‌وظیفه کشته‌ شده‌اند. در ۴۰ سال گذشته بیش از ۴۰۰ نفر از محیط‌بانان مضروب، مجروح و دچار نقص عضو دائم شده‌ یا زخمی شده‌اند.

در آبان ماه فرمانده یگان حفاظت اداره کل محیط‌زیست زنجان اعلام کرد که لباس محیط‌بانان به دوربین مجهز می‌شود. اسماعیل قلیزاده ازجمله مزیت به‌کارگیری این دوربین‌ها را که قابلیت فیلم‌برداری در شب و روز دارند، ثبت و ضبط وقایع عنوان کرده بود. این مقام گفته بود در حال حاضر وقتی حادثه و درگیری برای عوامل محیط‌بانی پیش می‌آید آن‌ها سند کافی برای اثبات و دفاع از خود ندارند.

اکنون فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست کشور، جمشید محبت‌خانی هم می‌گوید در نظر دارند، دوربینی برای البسه محیط‌بانان به‌صورت فراگیر در حین انجام‌وظیفه خریداری و نصب کنند. برای برومند نجفی اما نصب این دوربین‌ها برای ارائه ادله محکمه‌پسند دیگر دیر است.

واکنش‌ چهره‌ها به‌حکم قصاص برومند نجفی

بعدازاینکه حکم این محیط‌بان رسانه‌ای شد بسیاری از چهره‌های معروف به آن واکنش نشان دادند. این افراد از هشتگ‌هایی چون «نه به اعدام برومند نجفی» و «برومند نجفی» استفاده کرده و در شبکه‌های مجازی به‌ویژه توییتر به‌حکم اعلام‌ او اعتراض کردند. برای مثال وریا غفوری، کاپیتان تیم استقلال، روز سه‌شنبه در اعتراض به صدور این حکم در توئیتر نوشت: «چشمان حیوانات حیات‌وحش کشورمان، نگران محیط‌بان کرمانشاهی است.» یا هومن حاجی عبداللهی، بازیگر،‌ مجری تلویزیون،‌ و صداپیشه ایرانی نیز با انتشار همان متن در توئیتر خود به تأیید و ابلاغ حکم اعدام برومند نجفی اعتراض کرد.

محیط‌بانان، به‌عنوان جزئی از ضابطان دادگستری، حق حمل و استفاده از سلاح را برای انجام‌وظیفه دارند و مانند سایر نیروهای مسلح قانون استفاده از سلاح در مورد آن‌ها هم صادق است، اما در یگان حفاظت از محیط‌زیست، از حمایت‌هایی که سایر نهادهای مسلح از مأموران خود به عمل می‌آورند، خبری نیست

برخی روزنامه‌نگاران و هنرمندان و چهره‌های سرشناس دیگر نیز در حساب‌های کاربری خود اعتراض خود را نسبت به این حکم نشان دادند.

واکنش‌های احساسی اولیای دم را به قصاص مصمم می‌کند

اینکه چهره‌های معروف یک کشور نسبت به ‌اتفاق‌های رخ‌داده بی‌تفاوت نیستند موضوع خوب و امیدوارکننده‌ای است. اینکه بسیاری از ما از اهمیت استفاده از هشتگ‌ها و فضای مجازی باخبر شده‌ایم و از آن برای اطلاع‌رسانی استفاده می‌کنیم هم بسیار عالی است. اما در این میان همین هشتگ‌ها و فضای مجازی می‌تواند در مواردی شرایط را سخت و کار را خراب کند. به گفته کارشناسان استفاده از هشتگ‌ها باید بسیار حساب شده، دقیق و بدون ایجاد حساسیت باشد و نیازمند توجه زیادی است.

علی مجتهدزاده، وکیل دادگستری در مورداستفاده از هشتگ‌ها در مسائلی چون موضوع قصاص برومند نجفی گفته است که از نظر آشنایان به امور قضایی موضوع نگران‌کننده‌تر اتفاقاً همین واکنش‌هایی است که می‌تواند امیدها برای جلوگیری از اجرای این حکم را به‌شدت کاهش دهد. شکی نیست که قریب به‌اتفاق این واکنش‌ها از روی خیرخواهی و با اهدافی انسانی و متعالی انجام می‌شود اما مهم این است که به دلیل عدم اشراف عموم افرادی که دست به این واکنش‌ها می‌زنند به مسائل قضایی، این خطر وجود دارد که همین واکنش‌ها حتی نتیجه عکس بدهند. درواقع مهیاکردن زمینه جلوگیری از اجرای این دست احکام نیازمند داشتن سطحی از اشراف، تخصص و تجربه در امور قضایی، حقوقی و حتی روانشناسی است که هرکسی چنین توانایی را ندارد.

غیر از برومند نجفی، محیط‌بانان دیگری هم بوده‌اند که به دلیل انجام‌وظیفه و درگیری منجر به مرگ با شکارچیان به اعدام محکوم‌ شده‌اند؛ اسد تقی‌‌زاده، محیط‌بان منطقه حفاظت‌شده دنا و سعید مومیوند، محیط‌بان منطقه حفاظت‌شده نشر ازجمله این افراد هستند

به گفته او وقتی با یک پرونده قصاص که حکم آن در شرف اجراست طرف هستیم، بحث اساساً چیز دیگری است. اینجا بحث جان یک انسان در میان است که نیازمند بالاترین سطح دقت و ظرافت در عملکرد افرادی است که دنبال نجات او هستند. داشتن نگاه فانتزی، سانتیمانتال و سیاسی به این دست پرونده‌ها به‌شدت می‌تواند خطری که متوجه جان محکوم است را افزایش دهد. کما اینکه در پرونده آرمان عبدالعالی که چندی قبل و علی‌رغم همه حساسیت‌های عمومی ایجادشده، قصاص شد؛ می‌توان عملکرد اشتباه بخش عمده‌ای از افرادی که به دنبال نجات او بودند را از عوامل مؤثر اجرای حکم قصاص دانست.

او همچنین افزود: اینجا ما با واقعیتی به نام حکم قصاص مواجه هستیم که تنها راه جلوگیری از اجرای آن به دست آوردن رضایت اولیای دم است. درست در همین نقطه برخی موضع‌گیری‌ها و مطالب که در ظاهر در جهت حمایت از محکوم مطرح می‌شود، زمینه‌ساز به هم ریختن وضعیت روانی اولیای دم و پافشاری آن‌ها بر لزوم اجرای حکم قصاص می‌شود. یعنی تلاشی که قرار بوده به نفع محکوم باشد به قیمت جان او تمام می‌شود. عموماً حملاتی که به اولیای دم در این پرونده‌ها صورت می‌گیرد و آن‌ها را در مظان اتهامات اخلاقی قرار می‌دهد، نه‌تنها در تصمیم آن‌ها تأثیری ندارد، بلکه عزم خیلی‌ها را برای اجرای حکم قصاص قوی‌تر می‌کند.

خلاصه کلام مجتهدزاده این است که مجال برای مواجهه احساسی و انتقادی با حکم «قصاص» و «اعدام» و حتی زیر سؤال بردن صدر تا ذیل آن توسط هر گروهی زیاد است و کیست که امروز ایراد قوانین ما در این حوزه را نداند؛ اما در جریان گرفتن رضایت برای توقف حکم «قصاص» یک محکوم که عن‌قریب باید پای چوبه دار برود، جای این بحث‌ها، هشتگ زدن‌های مجازی و واردکردن فشار روانی به خانواده اولیای دم نیست. شاهد آن‌هم اینکه تاکنون حتی یک مورد وجود نداشته که فضاسازی رسانه‌ای، هشتگ زدن و ورود افراد غیر آشنا به موضوع توانسته باشد باعث جلوگیری از حکم قصاص فردی شود. پس اگر نگران جان محکومان به قصاص و ازجمله محیط‌بان کرمانشاهی هستیم، باید بدانیم این روش اتکا به رفتارهای هیجانی و وسیع در رسانه و فضای مجازی عموماً نتیجه عکس داده است.

در پایان تأکید دوباره بر رفع خلأهای قانونی مربوط به فعالیت‌های محیط‌بانان ضروری است. اگر قرار است محیط‌بان از منطقه‌ای حفاظت کند، باید اختیارات قانونی داشته باشد و از او حمایت به عمل آید؛ نه اینکه اگر درصدد دفاع برآمد با تهدید اعدام و مرگ روبه‌رو باشد.

 

نظر شما