شناسهٔ خبر: 50470416 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: ایسکانیوز | لینک خبر

صنعت و دانشگاه چطور می توانند همکاری‌های خود را تقویت کنند؟

ارتباط صنعت و دانشگاه در کشور ما یکی از دغدغه‌های بزرگ علمی به شمار می‌رود. محققان معتقدند تا زمانی که این ارتباط برقرار نشود، نه کارهای تحقیقاتی دانشگاه‌ها به سطح و کیفیت بالایی می‌رسد و نه صنعت‌مان به‌روز خواهد شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ حامد طاهردوست، محقق و استاد دانشگاه کانادا وست که هفته گذشته مصاحبه او را منتشر کردیم، به تازگی مقاله‌ای در زمینه تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه نوشته که در ادامه می‌خوانید:

ایجاد تعامل میان دانشگاه و صنعت و تقویت این ارتباط بدون شک با پیامدهای خوبی همراه خواهد بود؛ هم فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها می‌توانند از طریق ارتقای مهارت‌های خود در صنعت سود ببرند و هم صنعت می‌تواند با آخرین راهکارهای آکادمیک و علمی خود را به‌روز کند و فارغ‌التحصیلان مستعد را جذب کند.

ارائه یک آموزش تحصیلی مبتنی بر بازار و مشارکت کامل در بازار کار، هدف قطعی یک دانشگاه به شمار می‌رود، زیرا برای دانشگاه‌ها موفقیت فارغ‌التحصیلان جدید برای استخدام در مشاغل اهمیت بالایی دارد و همواره بر این مساله نظارت دارند. از سوی دیگر، صرفا تحصیلات دانشگاهی برای برآورده کردن انتظارات بازار کار، بهبود اشتغال‌ دانشجویان و تحقق اهداف اجتماعی- اقتصادی دولت کافی نیست. در ضمن، کسب‌وکارها باید مستقیما با آموزش عالی درگیر شوند تا مهارت‌های مناسب صنعت به دانشجوها آموزش داده شود.

راهکارها

ارتباط دانشگاه و صنعت و همچنین توسعه ارتباطات علم و صنعت در گام اول نیازمند ایجاد یک مدل کسب‌وکار و به وجود آمدن کمیته‌ای برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک در این زمینه و ایجاد ارتباطات پایدار با پیشگامان صنعت است.

همکاری علم و صنعت را می‌توان به سادگی از دو منظر تحلیل کرد؛ یکی اینکه دانشگاه چطور می‌تواند به مشاغل کمک کند و دوم مشاغل چطور می‌توانند به دانشگاه کمک کنند.

در مورد اول یعنی دانشگاه، می‌توان سه سناریوی اصلی یعنی تحقیق و توسعه، توسعه فنی و صنعتی و توسعه بازرگانی را مد نظر گرفت. با مشارکت دادن و استخدام فارغ‌التحصیلان جدید رشته‌های تجارت و مدیریت در کسب‌وکارهای کوچک، متوسط یا بزرگ می‌توان محیطی رقابتی براساس تخصص‌ها ایجاد کرد تا در نهایت این شرکت‌ها خواسته‌های مصرف‌کنندگان خود را مرتفع کنند. در ضمن این فارغ‌التحصیلان می‌توانند به استارتاپ‌ها کمک کنند تا برنامه استراتژیک، طرح بازاریابی، مدل کسب‌وکار خود را توسعه دهند، محصول یا خدمات خود را راه‌اندازی و مدیریت ارتباط با مشتری موثرتری را ایجاد کنند.

این موضوع از دو جهت بسیار حائز اهمیت است؛ یکی اینکه این حوزه‌ها حوزه تخصصی ویژه فارغ‌التحصیلان دانشگاهی است و دیگر اینکه شرکت‌های فناوری که بیشتر روی دانش فنی متمرکز هستند، ممکن است از دانش کافی در مورد تجاری‌سازی محصولات یا خدمات خود در بازار برخوردار نباشند.

اگر چه فارغ‌التحصیلان رشته‌های مدیریت، به دلیل رشته تحصیلی‌، دانش کافی‌ در زمینه‌های فنی‌ و تکنولژیکی ندارند ولی‌ برای ساختارسازی مدیریتی و ورود موفق به بازار قابلیت‌های زیادی دارندبا این حال، باید این موضوع را همواره در نظر داشت که صنعت فناوری همچنان خواستار حمایت دانشگاه‌هاست تا بتواند با دستیابی به فناوری‌های روز در بازار جهانی رقابت کند. بنابراین، همکاری اساتید برای تربیت دانشجویان از طریق دوره‌های آموزشی خرد و آموزش عملی ابزاری ضروری برای غلبه بر چالش‌های سازمانی بسیار ضروری به نظر می‌رسد و این دوره‌های آموزشی فرصتی عالی برای صنعت فناوری است و باعث می‌شود که کارمندان شرکت‌های فناوری همواره دانش و مهارت‌های خود را به‌روز نگه دارند.

آخرین و مهم‌ترین راهکار در توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه، در اولویت قرار دادن بخش تحقیق و توسعه دانشگاه برای حمایت از صنعت است. با این کار، صنایع می‌توانند از تحقیقات فعلی دانشگاه‌ها آگاهی پیدا کنند و برای طراحی و توسعه فرآیندهای نوآورانه و تولید محصولات از این تحقیقات بهره ببرند.

کشوری مانند کانادا از پروژه‌های تحقیق و توسعه حمایت بسیاری می‌کند، ولی بسیاری از کسب‌وکارها هنوز از فرصت‌های موجود در این امر مطلع نیستند و دانش کافی در این زمینه ندارند. پس دانشگاه‌ها با تکیه بر دانش اساتید و دانشجویانی که زیر نظر مستقیم این اساتید تربیت می‌شوند، می‌توانند در بخش تحقیق و توسعه از صنایع حمایت کنند. 

برای عمیق شدن ارتباط صنعت و دانشگاه، لازم است که صنعت و کسب‌وکارها هم انگیزه کافی برای تعامل با دانشگاه‌ها را داشته باشند. این انگیزه‌ها می‌تواند جذب فارغ‌التحصیلان برتر دانشگاه‌ها به عنوان کارمند، ایجاد تصویر عمومی مثبت از کسب‌وکار خود، انجام مسئولیت اجتماعی، تسریع فرآیندهای تحقیق و توسعه، افزایش آگاهی در مورد روندهای کسب‌وکار و فناوری باشد.

شرکت‌ها می‌توانند نقش خود را در این تعامل دو طرفه، با اعطای وام‌های تحقیقاتی (بورس‌ تحصیلی) به افراد نخبه برای شرکت در کلاس‌های درس ایفا کنند تا دانش آکادمیک دانشجویان با شیوه‌ها و چالش‌های دنیای واقتی تطبیق داده شود. شرکت‌های بزرگ نیز می‌توانند بر اساس یک برنامه از پیش تعریف شده به دانشجویان پیشنهاد دهند تا در دوره‌های آموزشی کوتاه مدتی که شرکت‌ها برای کارمندان خود دارند، شرکت کنند تا دانش خود را در حین کار توسعه دهند. شرکت‌ها در چنین دوره‌هایی که به غیر از دانش آکادمیک صرف، تجربیات واقعی محیط کار را در اختیار دانشجویان قرار می‌دهند، می‌توانند میزان اشتغال‌پذیری دانشجویان را افزایش دهند و باعث اعتبار بیشتر رزومه آنها شوند.

تعامل موفقیت‌آمیز با دانشگاه‌های خاص می‌تواند حتی با جذب کارآموز در زمینه تحقیق و توسعه برای برنامه‌های میان‌مدت اتفاق بیفتد و در حوزه‌های کسب‌وکار و مدیریت، فارغ‌التحصیلان دانشگاه می‌توانند با ارائه برنامه‌های استراتژیک، طرح‌های بازاریابی و سیاست‌های ارزیابی ریسک به مشاغل کمک شایانی کنند. 

به طور خلاصه، همانطور که قبلا ذکر شد، برای ایجاد یک همکاری موثر دانشگاه و صنعت، باید یک مدل کسب‌وکار را طراحی کنیم، انتظارات و شاخص‌های کلیدی خود را تعریف کنیم و تصمیمات مربوطه را در یک کمیته خاص نهایی کنیم. کمیته با رهبران کسب‌وکار تعامل دارد، فرآیند را تعریف می‌کند و درخواست‌های صنعت را تجزیه و تحلیل می‌کند. سپس پروژه‌های مربوطه را با اساتید مرتبط و تیم‌های آنها به اشتراک می‌گذارد.

نظر شما