شناسهٔ خبر: 50291548 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان | لینک خبر

بازخوانی تحلیلی سخنرانی این هفته سیدحسن نصرالله

خط و نشان برای تمام سناریوهای امنیتی

رسوایی سمیر جعجع اولین گام برای احقاق حقوق شهروندان لبنانی و هشدار به مراجع امنیتی، جهت رسیدگی به پرونده‌های مهم قضایی نظیر انفجار بیروت و حادثه طیونه بود که دبیرکل حزب‌الله آن را محکم برداشت. به‌طوری‌که سمیر جعجع که در اوایل خود به‌ظاهر خواهان تحقیق درخصوص جزئیات حادثه طیونه شده بود، تمام تلاش‌های رسانه‌ای و سیاسی خود را به‌کار گرفت تا بگوید در این کار نقشی نداشته است!

صاحب‌خبر -

فاطمه سیاحی، روزنامه‌نگار: تحلیلگران ‌و ناظران تحولات غرب آسیا عقیده دارند که هرگاه ناامنی و حوادثی در چند کشور منطقه به‌طور همزمان ایجاد می‌شود، باید منتظر یک سناریوی منطقه‌ای جدید باشیم. تقریبا تمام تحولات در کشورهای محور مقاومت، هشداری نسبت به یک تهدید فراگیر منطقه‌ای هستند. این روند ابتدا از سوریه آغاز شد؛ زمانی که اردوغان نسبت به عملیات نظامی جدید در شمال سوریه تهدیداتی را ابراز داشت تا به نوعی صبر طرف‌های سوری-روسی را محک بزند. تحول مهم و حساس دیگر، روند انتخابات عراق و چالش‌های برآمده از آن است. آخرین حلقه از این تحولات تاکنون حمله به معترضان لبنانی در محله الطیونه بیروت بوده است؛ تهاجمی که باعث شد کاسه صبر رهبران مقاومت لبریز شود. این مساله باعث شد دوشنبه‌شب سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در یک سخنرانی پیرامون اتفاقات اخیر مواضع جدیدی درباره تحولات منطقه اتخاذ کند؛ مواضعی که اگر در یک قالب کلی به تحلیل گذاشته شوند، خواهیم دید که پاسخ به تمام تهدیدات امنیتی پیش‌روی منطقه هستند. در ادامه‌ این نوشتار، به مهم‌ترین موضوعات مورد اشاره در سخنرانی دبیرکل حزب‌الله لبنان خواهیم پرداخت.

  رسوایی جعجع

سمیر جعجع، رئیس حزب نیروهای لبنان از آن دسته کسانی است که فراتر از قانون و خارج از چارچوب قضایی لبنان قرار دارد و هیچ‌گاه ترسی از محاکمه ندارد؛ جعجع همیشه بعد از جرائم آشکارش، از تعقیب و مجازات در امان بوده است. گریز از قانونی که البته دولت‌های مستقر بیروت، که همگی به نوعی وامدار ایالات‌متحده و عربستان سعودی هستند، به وی اعطا کرده‌اند. سیدحسن نصرالله اولین هدف خود را متوجه سمیر جعجع کرد و به‌صراحت مسئولیت حمله‌ اخیر طیونه را به حزب این جنایتکار مشهور منتسب کرد. کاری که هیچ‌یک از مراجع امنیتی، قضایی و حتی سیاسی لبنان برای آرامش روح شهدا و رضایت مردم انجام ندادند. سیدحسن نه‌تنها از جزئیات دخالت این گروه در حوادث اخیر سخن گفت، بلکه از تمام جنایات قبلی و حتی قصد این گروه جنایتکار برای ایجاد ناامنی و جنگ داخلی در لبنان نیز پرده برداشت. به‌طوری‌که بعد از این سخنرانی تمام ارتباطات منطقه‌ای جعجع با گروه‌های تروریستی منطقه و کشورهای حامی تکفیری‌ها آشکار شد.

رسوایی سمیر جعجع اولین گام برای احقاق حقوق شهروندان لبنانی و هشدار به مراجع امنیتی، جهت رسیدگی به پرونده‌های مهم قضایی نظیر انفجار بیروت و حادثه طیونه بود که دبیرکل حزب‌الله آن را محکم برداشت. به‌طوری‌که سمیر جعجع که در اوایل خود به‌ظاهر خواهان تحقیق درخصوص جزئیات حادثه طیونه شده بود، تمام تلاش‌های رسانه‌ای و سیاسی خود را به‌کار گرفت تا بگوید در این کار نقشی نداشته است! اما به‌هر‌حال اطلاعات به‌دست‌آمده از سوی نیروهای اطلاعاتی ارتش لبنان و همین‌طور شناسایی یک فرد مسلح از سفارت آمریکا در بین حمله‌کنندگان، گویای همه‌چیز بود. از این فراتر حتی یکی از اعضای مرکزی حزب نیروهای لبنان، بعد از حادثه طیونه، در توئیتش نوشت: «عاقبت کسانی که با ما مخالفت می‌کنند، این است!» این گروه طی دهه‌های اخیر به‌قدری جسارت یافته بود که حتی یک درصد نیز احتمال تعقیب و مجازات جنایات خود را نمی‌داد، اما سیدحسن آمد و با قاطعیت تمام جنایات آنها را برملا کرد؛ به دلیل چنین ویژگی‌ای سیدحسن را «صدای ملت؛ صوت‌الشعب» می‌خوانند‌.

  «نه» به جنگ داخلی

در چند سال اخیر تمام رسانه‌ها و ابزارهای دیگری که در دست دشمنان محور مقاومت قرار دارند، تلاش کردند حزب‌الله لبنان را به زمینه‌سازی برای ایجاد کودتا و ساقط کردن دولت بیروت متهم کنند. تقریبا تمام کارشناسان نزدیک به محور سعودی-صهیونیستی چنین هدفی را به حزب‌الله منتسب کرده و با صدای بلند آن را فریاد زدند. در مقابل، تحلیلگران محور مقاومت نیز بارها این نکته را یادآور شدند که اگر حزب‌الله می‌خواست چنین کاری انجام دهد، نیازی به آمادگی‌های چندماهه و چندساله نداشت. گرفتن قدرت از دولت بیروت همین حالا هم در عرض چند ساعت برای حزب‌الله لبنان ممکن است. سیدحسن در سخنرانی اخیر تمام این اتهامات را به صاحبان اصلی‌اش برگرداند. وی با بیان ارتباطات سمیر جعجع با سعودی‌ها و تلاش ناموفقش در به راه‌انداختن یک جنگ داخلی، برای اولین‌بار و عمدا اطلاعاتی را فاش کرد تا طرف‌ها بدانند حزب‌الله برای مواجهه با سناریویی گسترده‌تر از جنگ داخلی آماده است. نیرویی که توانست از شر اشغالگری صهیونیستی و حملات تکفیری خود را نجات بدهد، یقینا در شرایط کنونی توان حفاظت از امنیت داخلی سرزمینش را خواهد داشت. این باور تمام طرفداران محور مقاومت و حزب‌الله است؛ فارغ از تقسیمات مذهبی، فرهنگی یا قومی در لبنان.

  هشدار به دشمن خارجی

بیان تعداد نیروهای حزب‌الله، به‌هیچ‌وجه یک خطا نبود. مواضع و محورهای صحبت سیدحسن همگی از قبل مشخص هستند و روی هرکدام از آنها توجهی خاص صورت می‌گیرد. به همین دلیل است که صهیونیست‌ها پس از هر سخنرانی سیدحسن، روی تک‌تک کلمات آن دقیق می‌شوند؛ تقریبا بیشترین عاملی که تاکنون رویه‌ها، تصمیمات و اقدامات رژیم صهیونیستی را تغییر داده، همین سخنان دبیرکل حزب‌الله لبنان بوده‌اند. آنها در این بیانات و تصریحات، درجه‌ای از عمل‌گرایی مبتنی‌بر قدرت و برنامه می‌بینند که نمی‌توانند در محاسبات‌شان لحاظ نکنند. خبر مبنی‌بر وجود ۱۰۰ هزار نیروی رزمنده‌ حزب‌اللهی پیام واضح و صریحی به چند جبهه بود. پیام اسماً به سمیر جعجع و ولید جنبلاط و سایر دست‌نشاندگان نیروهای خارجی در لبنان ابلاغ شد؛ اما رسماً رفت تا محاسبات عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و آمریکا را به هم بریزد و همین‌طور هم خواهد شد.  نیروی ۱۰۰ هزارنفری حزب‌الله که سیدحسن از آنها نام برد، تنها نیروهای مسلح آموزش‌دیده‌ای بودند که هرکدام‌‌شان توان تربیت ده‌ها نیروی دیگر را دارند. همین مقدار از نیرو، بدون احتساب داوطلبان، طرفداران و حامیان، دو برابر تعدادکل نیروهای ارتش لبنان است. این یعنی عملا هر طرف خارجی و داخلی برای هر سناریویی در لبنان، به جای نیروهای مسلح این کشور باید خود را مقابل حزب‌الله ببیند؛ چراکه قدرت اول این کشور است. چند روز قبل از این، فرمانده جبهه داخلی رژیم‌صهیونیستی گفته بود: «درصورت درگیری با حزب‌الله، باید منتظر ۲۰۰۰ موشک در روز باشیم.» سیدحسن نیز آماری از رزمندگان حزب‌الله ارائه داد تا برآوردهای تل‌آویو تکمیل شود.  اگر تاکنون تنها از قدرت موشکی حزب‌الله و سایر تسلیحاتش می‌ترسیدند، حالا وحشت اصلی از سربازهای آموزش‌دیده‌ای است که تعدادشان دوبرابر یک ارتش ملی است. صهیونیست‌ها بعد از نبرد ۱۱روزه‌ سیف‌القدس، به هیچ درگیری تازه‌ای در هیچ سطحی فکر نمی‌کنند. دلیل این مدعا سکوت مطلق‌شان نسبت به صادرات سوخت ایران از طریق بنادر سوریه به لبنان است؛ آنان نفتکش‌های ایرانی را مودبانه فقط تماشا کردند تا از تیررس حزب‌الله در امان بمانند. همان‌طور که استراتژیست‌های محور مقاومت گفتند، سیف‌القدس آخرین نبردی بود که تل‌آویو علیه یک دشمن (فلسطین) به راه انداخت؛ جنگ دیگر، حلقه‌ آتش دور رژیم‌صهیونیستی را روشن خواهد کرد.

  اتحاد شیعی-مسیحی

سومین محور مهم سخنان اخیر دبیرکل حزب‌الله، به مسیحیان لبنان اختصاص یافت. دیدیم که سیدحسن نصرالله بیشتر از آنکه بخواهد از عِرق مذهبی خود سخن به میان آورد و از خون شهدای شیعه‌ جنایت طیونه بگوید، از مسائل بااهمیت برای مسیحیان گفت. او دلسوزانه و قاطعانه، دوست و دشمن این اقلیت را به آنها معرفی کرد. سیدحسن نشان داد سمیر جعجعی که به نام مسیحیان و از جانب آنان به جایگاه مجرمانه فعلی رسیده، نه‌تنها لیاقت نمایندگی مواضع آنان را ندارد، بلکه دشمن آنهاست. جالب‌توجه آنکه هم حزب‌الله و هم حزب نیروهای لبنان به رهبری جعجع، تا قبل از این با عمل و نه حرف، به مسیحیان لبنان شناسانده شده بودند. سمیر جعجع در همدستی با گروه‌های تکفیری نظیر داعش و النصره و حزب‌الله با جنگ برای تامین امنیت این اقلیت، حفاظت از کلیساها و مقدسات‌شان و تقدیم شهدا در راه آزادی‌شان عملکرد خود را به نمایش گذاشته بودند. سیدحسن نصرالله بین گزینه‌ حمایت انحصاری از شیعیان یا آگاهی‌بخشی به کل مردم لبنان، با قدرت و صلابت دومی را انتخاب کرد تا به جای یک شخصیت حزبی، رهبری ملی باشد. آنچه حزب‌الله به مسیحیان لبنان تقدیم کرد، همانی بود که حشدالشعبی به اهل مسیحیت عراق در زمان هجوم داعش عرضه کرد.

  کاریزمای سیدحسن

شکی نیست که سیدحسن نصرالله به‌عنوان یک رهبر عمل‌گرا و واقع‌نگر و قوی، از قدرتی کاریزماتیک برخوردار است. قدرتی که به او امکان می‌دهد تا فراتر از جغرافیای مقاومت در سراسر دنیا طرفداران و ناظران و دوستدارانی داشته باشد. او رهبری است که به مردم لبنان وعده نداد، بلکه فراتر از وظایفش به آنان خدمت کرد؛ گزینه‌ واردات سوخت از ایران، راه‌حلی بود که موفق شد ائتلافی به بزرگی آمریکا، اروپا و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس را به چالش بکشد، اما او در این راه تردیدی به خود راه نداد تا مردم لبنان را از قید محاصره برهاند. او رهبری بود که در روزهای سخت با تمام توان، برای حفاظت از ملت و سرزمین‌های محور مقاومت جنگید؛ اما عرصه را خالی نکرد. ملاک و معیار قدرت لبنان، امروز سیدحسن نصرالله است. قدرت رهبری‌ سیاسی‌ای که اگر در عراق وجود داشت، شاید بغداد بسیاری از چالش‌ها را به خود نمی‌دید. قدرتی که در یمن امیدها را زنده نگه داشت؛ امروزه کودکان یمنیِ بزرگ‌شده در جنگ، تصاویر او را بالا می‌برند و می‌گویند: «انت منا اهل الیمن: تو از ما اهالی یمن هستی.» این قدرت تمام طیف‌ها و جریانات لبنانی را بار دیگر گرد هم خواهد آورد، تا سناریوهای امنیتی دشمنان محور مقاومت را با شکست جدیدی مواجه کند.

نظر شما