شناسهٔ خبر: 50267496 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شما نیوز | لینک خبر

افشای پشت پرده قرارداد 20 ساله ایران - ونزوئلا + جزئیات بیشتر

قرار است در سفر «نیکلاس مادورو»، رییس‌جمهور ونزوئلا به ایران، سند همکاری ایران و ونزوئلا امضا شود. اما ماجرای این قرارداد چیست؟

صاحب‌خبر -

 

قرارداد بین ایران و ونزوئلا مانند قرارداد با چین و قرارداد با روسیه و هند می تواند نشانگر یک استراتژی جدید در سیاست خارجی ایران باشد.

با امضای قرارداد ایران و ونزوئلا، قطعاتِ پازلی در حال تکمیل‌شدن است که پرده از یک استراتژی جدید در سیاست خارجی ایران بر می‌دارد: «قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین»، «قرارداد ۲۰ ساله ایران و روسیه»، «قرارداد راهبردی ایران و هند» و حالا «قرارداد ۲۰ ساله ایران و وئزوئلا».

تشکیل باشگاه «تحریمی‌ها»؟

روند اوج‌گیریِ روابط سیاسی-اقتصادی میان ایران و ونزوئلا در سال‌های اخیر، نشان می‌دهد که ایران حساب ویژه‌ای روی روابط با کشوری باز کرده که ۱۲ هزار کیلومتر از مرزهای ایران فاصله دارد. اما ماجرا همین امروز و دیروز شروع نشده است.

ایران در دو دهه اخیر، شروع به گسترش روابط با ونزوئلا کرده، کشوری که دارنده بزرگ‌ترین ذخایر شناخته‌شده نفت در جهان است و هر چند سال‌ها به عنوان یک اقتصادِ پیشرو در آمریکای جنوبی شناخته می‌شد، چندین سال است که به نمونه اعلایِ «سقوط اقتصادی» بدل شده است.

ماجرای «سقوط اقتصادیِ» ونزوئلا و بروز ابرتورم در این کشور در این نوشته نمی‌گنجد، اما ذکر همین نکته بس که نوع روابط با این کشور واقع در آمریکای جنوبی، هم برای ایران و هم برای ایالات متحده آمریکا بی‌نهایت اهمیت داشته و دست‌کم از این نظر، رقابتی میان ایران و آمریکا شکل گرفته است.

آمریکا ونزوئلا را تحریم کرده و بسیاری از کشورهای متحد آمریکا (از جمله در اروپا) هم دولتِ«نیکلاس مادورو» در ونزوئلا را به رسمیت نمی‌شناسند. این روند، ونزوئلا را به فهرست‌هایی وارد کرده که نشان می‌دهد این کشور (از منظر آمریکا و نه همه کشورها) کشوری «مشکل‌ساز» در جهان است.

به عنوان نمونه، آمریکایی‌ها ونزوئلا را در فهرست «دولت‌های سرکش» (Rogue state) و نیز «دولت‌های مطرود» (Pariah state) قرار داده‌اند و جالب اینکه نام ایران (و گاهی چین) هم در هر دویِ این فهرست‌ها قرار دارد. (واضح است که این نظر آمریکایی‌ها است و نه نظر «جامعه جهانی».)

اما ونزوئلا چرا برای ایران مهم است؟ این هم واضح است. ونزوئلا بیش از حد به آمریکا نزدیک است و در واقع، در «حیاط خلوت» آمریکا واقع شده است. اظهارنظر نیکلاس مادورو مبنی بر اینکه ونزوئلا ممکن است از ایران «پهپاد» و «موشک بالستیک» بخرد هم نشان می‌دهد که ماجرا چقدر می‌تواند برای آمریکایی‌ها گران تمام شود.

از طرفی، هم ایران و هم ونزوئلا توسط آمریکا به بدترین شکل ممکن محاصره اقتصادی شده‌اند و حالا مدتی است که برخی صاحب‌نظران روابط بین‌الملل (حتی در اندیشکده‌های آمریکایی) می‌پرسند چه خواهد شد اگر دو کشوری که تحت تحریم‌های آمریکا هستند، موفق شوند با یکدیگر روابط اقتصادی گسترده برقرار کنند؟ (به نمونه‌های «چین-ایران»، «روسیه-ایران»، «ونزوئلا-ایران»، «سوریه-ایران» و حتی «ترکیه-ایران» فکر کنید.)

از «محموله‌ نفتی» تا «هواپیمای طلا»

ظاهرا این نگرانی جدی است. ایران چند سالی است که ارسال گسترده کالا به ونزوئلا را کلید زده و فروشگاهی با نام «مگاسیس» که صرفا کالاهای ایرانی را به فروش می‌رساند، در «کاراکاس»، پایتخت ونزوئلا افتتاح کرده است.

جالب‌تر آنکه در جریان سفر اخیر وزیر امور خارجه ونزوئلا به ایران، حسین امیرعبداللهیان، همتایِ ایرانیِ او، از بازرگانان ایرانی دعوت کرده که برای ارسال محصولات خود به ونزوئلا پا پیش بگذارند.

ایران تاکنون چندین محموله بنزین، محصولات پتروشیمی و نفت خام هم به ونزوئلا ارسال کرده که مجموع آنها سر به چندین میلیون تن می‌زند. آمریکا تهدید کرده بود جلوی ارسالِ این محموله‌ها را می‌گیرد، اما نه فقط چنین کاری غیرقانونی است، که محموله‌های ارسالی توسط نیروهای نظامی ایران و ونزوئلا هم «اسکورت» شدند و فشار آمریکا به جایی نرسید.

از آن‌سو، خبرهایی ضد و نقیض از شیوه عجیب معامله ایران و ونزوئلا هم به گوش می‌رسد. توضیح اینکه ایران و ونزوئلا هر دو تحت تحریم نظام بانکیِ بین‌المللی هستند و بنابراین، نمی‌توانند با دلار آمریکا معامله کنند. اما ونزوئلا یک مزیت قدیمی دارد که موجب شده بتواند راه‌حلی پیدا کند: ذخایر طلا.

ونزوئلا در میان ۲۰ کشور نخست جهان از نظر ذخایر طلا (در بانک مرکزی این کشور) قرار دارد و خبرهایی دست به دست می‌شد که نشان می‌داد این کشور، حق‌الزحمه محموله‌های نفتی ایران را در قالب شمش‌های طلا و از طریق هواپیما به ایران پرداخت کرده است. (البته این خبر به صورت رسمی تکذیب شده، اما ارزش طلای ارسالی به ایران، حدود ۵۰۰ میلیون دلار تخمین زده می‌شد.)

چین، روسیه، هند و حالا ونزوئلا

اما چرا ایران مشتاق به گسترش روابط با کشورهایی خاص شده و چرا حالا؟ «قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین» که در فروردین ماه امسال، خیلی بی سر و صدا میان وزرای خارجه ایران و چین در تهران امضا شد، نقطه شروع و البته نقطه اوج ماجرا بود.

بسیاری به امضای این قرارداد (که مفاد آن محرمانه بوده و بر خلاف قانون اساسیِ ایران، در مجلس شورای اسلامی دست‌کم به صورت علنی مطرح نشده بود)، انتقاد داشتند و حتی برخی می‌گفتند این قرارداد، قراردادی «استعماری» است.

با این همه، واکنش قدرت‌های غربی نشان می‌داد که ماجرا نه فقط بسیار جدی است، که منافع بسیار زیادی هم برای ایران به دنبال خواهد داشت. گفته می‌شود چین قرار است معادل حدود ۴۰۰ میلیارد دلار (البته در قالب «یوانِ چین» و نه دلار) در ایران سرمایه‌گذاری کند، رقمی که تقسیم آن بر ۲۵ سال، معادل سرمایه‌گذاری ماهانه ۱٫۳ میلیارد دلاری (یا ۳۶ هزار میلیارد تومان) در اقتصاد ایران است.

این میزان سرمایه‌گذاری خارجی آن‌قدر بزرگ است که می‌تواند اقتصاد ایران را زیر و رو کند و نمونه آن در دهه‌های اخیر در کشورهای دیگر هم بسیار کم‌سابقه است. ظاهرا ماجرا به قدری برای ایران جذاب بوده که خیلی زود، مقامات سیاست خارجی ایران اعلام کردند که قراردادهایی مشابه با هند و روسیه هم امضا می‌شود.

سفر مقامات ایرانی (محمدباقر قالیباف، رییس مجلس/ علی اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری/ سرلشگر محمدحسین باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح) به روسیه نشان می‌دهد که «قرارداد ۲۰ ساله ایران و روسیه» تقریبا نهایی شده و دست‌کم گفتگوها بر سر آن در بالاترین سطوح سیاسی دنبال شده است.

حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران هم بلافاصله پس از آنکه کارش را در سِمت وزیر امور خارجه ایران آغاز کرد، گفت که الگوی روابط راهبردی با چین و روسیه، با دیگر قدرت‌های اقتصادی نظیر هند هم دنبال می‌شود.

جای خالی را با «قدرت» پر کنید

ایران استراتژی سیاست خارجی خود را تغییر داده و در حالی که برخی، از این تغییرِ ریل به سیاست «نگاه به شرق» تعبیر کرده‌اند، ظاهرا موضوع را باید فراتر از این‌ها در نظر گرفت. معروف است که می‌گویند در سیاست «جای خالی» وجود ندارد و هر جایی خلاء قدرت وجود داشته باشد، باید با قدرت پر شود.

خروج آمریکا از افغانستان نمونه خوبی برای توضیح این قولِ معروف است: چین، روسیه، ایران، ترکیه و پاکستان از جمله کشورهایی هستند که خیز برداشته‌اند تا جای خالی آمریکایی‌ها را در افغانستان پر کنند. (اروپایی‌ها هم آن قدر از دیر جنبیدن‌شان ناراحت بودند که ایجاد «ارتش واحد اروپایی» را دوباره مدنظر قرار دادند.)

یران هم ظاهرا همین رویکرد را دنبال می‌کند. وقتی ونزوئلا منزوی شده و حتی همسایه‌هایش هم آن را تحت فشار گذاشته‌اند، ایران گمان می‌کند می‌تواند دولتِ کنونی این کشور را از سقوط نجات دهد و بعدها از آن امتیاز بگیرد. اینکه این رویکرد چقدر مفید و چقدر نتیجه‌بخش است، به گذر زمان احتیاج دارد.

نظر شما