شناسهٔ خبر: 50243423 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران | لینک خبر

بررسی رابطه‌ ناشران و شاعران در گفت‌ و گو با «علی‌اکبر رشیدی» مدیر انتشارات مهر و دل

به‌گزیــنی و به‌آفریــنی وظیفه‌ ناشران شعر است

صاحب‌خبر -
در روزگار ما شعر آن غلبه‌ بلامنازع ادبی را ندارد و ترجیح غالب مخاطبان گونه‌های دیگر ادبی‌هنری‌ است، هر چند مقصر اندیشی در تولید این وضعیت کمکی به شعر نخواهد کرد اما شاید از منظر یک شاعر ناشر بدان ورود کنیم دقیق‌تر بتوان آن را شرح داد.
شعر به‌عنوان یک پدیده‌ هنری قرن‌ها سرسلسله‌ ادبیات بوده است و بیش از تصور در زیست انسان ایرانی دخالت داشته است، اگر چه در ادوار تاریخی این مداخله فراز و فرودهایی داشته است اما همزیستی با شعر در طول قرن‌های تاریخی موضوعی غیرقابل انکار محسوب می‌شود. در روزگار ما به دلایلی همچون ظهور دیگر هنرها، جذابیت‌های تکنولوژی در تولیدات هنری، مصایب زیست مدرن خاصه در کلانشهرها، اختلال در نظام تولیدی شعر و قدرت انتخاب مخاطبان و دلایل متعدد دیگر، شعر از کانون توجه خارج شده است و نه فراتر از دیگر هنرها که همپای آنها در تدارک تولید است. در بدبینانه‌ترین فرض، اگر روزی با انقراض شعر نیز مواجه شویم ادامه‌ حیات شعر در دیگر گونه‌های ادبی‌هنری، چنان ملموس و محسوس است که به خودی‌ خود حضور غالب شعر را می‌توان احساس کرد. بنابراین تقلیل مخاطبان و کم اقبالی شعر در روزگار ما نمی‌تواند شمولیت زمانی پیدا کند و شعر با تدارک دوباره و خلاقیت‌های غیرقابل پیش‌بینی جبران مافات خواهد کرد. این توقف را از این منظر ببینیم که شعر، به نفس تازه‌ کردن مشغول است و به رقابت بازخواهد گشت.
پس قبول دارید که در این تازه‌ نفس کردن باید به مخاطبان شعر اندیشید، مخاطبانی که بتدریج دور شدند و چتر اقبال و استقبال خود را از شعر برچیده‌اند. به اعتقاد شما امکان بهبود حال و احوال رابطه‌‌ شعر و مخاطب وجود دارد؟
به این که فاصله‌ قابل توجهی میان مخاطب و شعر اتفاق افتاده است اعتقاد دارم اما آن را نه صرفاً متعلق به شعر بلکه به‌دلیل فروکاست فرصت مطالعاتی از یک سو، افزایش اشتغال ذهنی، هزینه‌های تحمیلی به خانواده‌ها و گرانی صنعت نشر می‌دانم، همچنان که دولت‌ها در محدودیت‌های اعتباری نخست؛ هزینه‌های فرهنگی را کاهش می‌دهند، خانواده‌ها نیز در لغزش‌های اقتصادی و صعودهای نفسگیر تأمین معیشت همین اشتباه را مرتکب می‌شوند. باید آموزش ببینیم که متروک ماندن کتاب و خالی‌الذهن بودن مخاطبان و نسل‌های نو می‌تواند هزینه‌های سنگین‌تری را به جامعه و خانواده تحمیل کند که در قبال هزینه‌های خرید کتاب و فرصت‌های مطالعاتی به چشم نخواهند آمد. از یک سو با حمایت از ناشران در جهت کم‌شدن هزینه‌های تمام شده‌ کتاب، آموزش به کودکان، تقویت کتابخانه‌ها و حمایت از کتابفروشی و آموزش و آشنا کردن کودکان با مقوله کتاب و کتابخوانی  به افزایش سرانه‌ مطالعه‌ کشور و بهبود رابطه‌ مؤلف و مخاطب خاصه در شعر کمک کنیم و از دیگر سو باید با تأکید بر نظام ارزشیابی ادبی آثار قبل از انتشار به دلزدگی‌ها و ملالت‌های متأثر از تولیدات بی‌کیفیت و باری ‌به‌هرجهت ادبیات پایان دهیم؛ یکی از مهم‌ترین مصایب این وضعیت سرمایه‌اندیشی برخی همکاران من است که بی‌هیچ دغدغه‌ ادبی، صرفاً به آورده‌های اقتصادی موضوع می‌اندیشند و همین اقتصادسالاری باعث شده است که هر اثری به هر کیفیت و منزلت منتشرشود و سوءتفاهم‌هایی برای مؤلف و مخاطب ایجاد کند.
چقدر به اثرگذاری درست و نادرست شبکه‌های اجتماعی بر مخاطب و هدایت‌بخشی آن اعتقاد دارید. آیا می‌توان با مدیریت مطالعاتی از این فرصت منتفع شد  یا ابتلائات آن را غیرقابل صرفه می‌دانید.
فضای مجازی بواقع به مانند شمشیر دولبه می‌تواند بر مقوله‌ مطالعه تأثیرگذار باشد ،از یک سو برخی اپلیکیشن‌ها می‌توانند افراد را به خود مشغول کنند و با هدر دادن اوقات مفید آنان دشمن مطالعه و کتابخوانی باشند و به نظر من اخیراً باعث پدیده‌ای به‌ نام مطالعه‌ کاذب شده‌اند؛ به نحوی که فرد با چرخیدن در این فضاها و خواندن مطالب بی‌پشتوانه و راستی‌آزمایی نشده، تنها گمان مطالعه دارد و این مسأله برای عالم مطالعه سَم محسوب می‌شود. از سوی دیگر برخی از فضاها و نرم‌افزارها و سایت‌ها می‌توانند زمینه‌ساز مطالعه باشند. فایل‌های کتاب گویا، فایل‌های الکترونیکی کتاب، سایت‌های مفید آموزشی و... همگی می‌توانند هم‌یاران مناسبی برای کتاب باشند.
از شما پیشتر از اینها به‌عنوان شاعر نام برده می‌شده است و حالا با توجه به افزوده‌ شدن ناشر شعر به این عنوان، چقدر در تصحیح رابطه‌ مؤلفان و ناشران کوشیده‌اید. باید قبول کنیم که رویکرد و مواجهه‌ نظام نشر با مؤلفان همواره مورد انتقاد و اعتراض بوده است؟
به نظر من ناشر و مؤلف مکمل یکدیگرند، به نحوی که حذف هر کدام به حذف دیگری منجرخواهد شد و به نوعی علت و معلول یکدیگرند. مؤلف قدرتمند با ارائه‌ اثر درجه‌ یک و قابل قبول، خودآگاه و ناخودآگاه  سبب ارزش‌افزوده‌ فعالیت ناشر می‌شود. همچنین  تولید حرفه‌ای و بر اساس الگوهای تجربه‌شده و خلاقه نیز باعث بهتر دیده‌شدن تألیفات خواهد شد. نقطه عطف این موضوع؛ فعالیت ناشران تخصصی شعر است که اهتمام خود را بر کیفی‌تر کردن کتاب‌ها و برندسازی در عرصه انتشار شعر هزینه‌ کرده‌اند. وظیفه ناشران شعر بواسطه برخورداری از دانش و تجربه‌های مرتبط، ترویج توانش‌های ادبی و کشف استعدادهای شعری است. توفیق برخی ناشران شعر نیز در همین خیرخواهی و اندیشه‌مندی است. توجه به کیفیت حرفه‌ای کتاب، کاورسازی‌های بدیع، برخورداری از باشگاه مخاطبان و چرخه درست تبلیغ و توزیع می‌تواند احترام به مؤلف و مخاطب باشد. در چنین شرایط متعادلی می‌توان به رشد صنعت نشر و تقویت ادبیات امیدوارتر بود.
می‌خواهم از این باب که تولیدات انتشارات «مهر و دل» در برخی جایزه‌های معتبر ادبی دیده شدند و اعتنابخشی به برخی کتاب‌های صادره از آن نشر مؤید، به‌گزینی و به‌آفرینی آن نشر می‌تواند محسوب شود؛ از شما چرخه انتخاب و انتشار شعر و دلیل توجه برخی شاعران به این نشر را جویا شوم.
خوشبختانه این افتخار را دارم که در شعر زیسته ام و با شاعران محشور بوده باشم. دغدغه این کار وقتی در من بیشتر قد کشید که شاهد انتشار برخی آثار دوستانم در بدترین کیفیت‌ها و نامربوط‌ ترین شرایط همکاری ناشر و مؤلف بودم. تعلق خاطرم به شعر و اعتقادم به نامناسب بودن جایگاه و پایگاه فعلی وضعیت نشر کتاب شعر باعث شد که با وجود همه ریسک‌های اقتصادی به این صنف بپیوندم. پذیرش کم‌عایدی بودن و به صرفه نبودن سرانه مالی این نشر در برابر احترام‌آمیز بودن رابطه من و دوستان شاعرم و دیده‌شدن شاعرانی که با اعتماد به این نشر در جامعه مؤلفان حضور پیدا کرده‌اند، محلی از اعراب پیدا نمی‌کند و خوشحالم که این بینش با توجه و تأکید برخی جوایز معتبر به کتاب‌های شعر صادره از مهرودل پاسخ داده شد. در تولید کتاب تلاش شده است از کادری حرفه‌ای در طراحی روی جلد، آماده‌سازی و انتشار استفاده شود تا نتیجه غایی در منظر چشم شاعران و مخاطبان مطلوب‌تر باشد.
امیدواریم این تعامل و تعادل رابطه ناشر و مؤلف، به تصحیح وضعیت و تربیت نسلی جدید از شاعران کوشا منتهی شود و چهره‌ای کارآمدتر از نشر تخصصی شعر به نمایش بگذارد.

نظر شما