شناسهٔ خبر: 50208745 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

احمدحسین شریفی بیان کرد:

درسی که باید از علامه حسن‌زاده آملی بیاموزیم

احمدحسین شریفی، استاد حوزه و دانشگاه در نشست علمی «بررسی شخصیت علمی و تربیتی علامه حسن‌زاده آملی(ره)» گفت: درسی که می‌توانیم از ایشان بیاموزیم صفا و صداقت بود؛ حقیقتا محضر علامه محضر علم و دانایی، صفا، عشق، محبت و جلسه نور بود و بنده این سخنان را با مبالغه نمی‌گویم. احمدحسین شریفی، استاد حوزه و دانشگاه در نشست علمی «بررسی شخصیت علمی و تربیتی علامه حسن‌زاده آملی(ره)» گفت: درسی که می‌توانیم از ایشان بیاموزیم صفا و صداقت بود؛ حقیقتا محضر علامه محضر علم و دانایی، صفا، عشق، محبت و جلسه نور بود و بنده این سخنان را با مبالغه نمی‌گویم.

صاحب‌خبر -

احمد حسین شریفی

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) امروز، 25 مهرماه در نشست علمی «بررسی شخصیت علمی و تربیتی علامه حسن‌زاده آملی(ره)» گفت: درسی که می‌توانیم از ایشان بیاموزیم صفا و صداقت بود؛ حقیقتا محضر علامه محضر علم و دانایی، صفا و عشق و محبت و جلسه نور بود و بنده این سخنان را با مبالغه نمی‌گویم. کسی که نزد وی می‌رفت از دنیا بریده می‌شد، سکوت وی برای انسان آموزش و درس بود و سخنش بر علم انسان می‌افزود و نگاهش تربیت بود، راه رفتنش معلمی و نشست و برخاست با او یاد خدا را دلها زنده می‌کرد چون برای خدا کار می‌کرد و خود را نمی‌دید.

وی افزود: همه خرید منزل را تا اواخر هم خودش انجام می‌داد؛ ماشین و راننده و خدمه و ... نداشت. در خیابان راه می‌رفت و مردم معنویت می‌گرفتند. نزد او می‌نشستی نشاط می‌گرفتی؛ البته من و شما هم می‌توانیم این‌طور باشیم و نشست و برخاست و سکوت و سخن‌مان پیام برای دانشجویان داشته باشد.

نگاهی چون آینه

استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: نگاه آیه‌ای داشتن به هستی از ویژگی‌های بارز او بود؛ او عالم را آیت‌الله می‌دید؛ عرفا عمدتا چنین ویژگی را دارند؛ وقتی به یک گل نگاه می‌کرد از عظمت و زیبایی آن به زیبایی خدا و عالم ملکوت متصل می‌شد؛ علامه مصباح و علامه حسن‌زاده واجد این ویژگی بودند ولی ما غافل هستیم و پدیده‌های آموزنده را هم که می‌بینیم برداشت منفی از آن داریم.

وی اضافه کرد: می‌فرمودند روزی از حرم به سمت خانه آمدم، نزدیک منزل بوی تعفن شدیدی آمد و وارد کوچه که شدم این تعفن بیشتر شد و نتوانستم تحمل کنم، دیدم فرد آشغال‌گردی مشغول زیر و رو کردن این آشغال‌ها بود تا چیزی از آن پیدا کند؛ اگر ما بودیم، در این صحنه چند تا فحش به شهرداری و کارگران شهرداری می‌دادیم که باعث این وضع هستند، ولی ایشان فرمودند با سرعت به خانه آمدم و وارد کتابخانه شدم و دفتر و خودکار و کتاب‌ها را می‌بوسیدم و اشک می‌ریختم که خدایا من چطور شکر کنم که رزق مرا در این کتاب‌ها قرار دادی و اگر من هم برای امرار معاش آشغال‌گرد می‌شدم چه می‌کردم؟ ممنونم که رزق مرا کتاب و قلم و نوشتن و علم و نور علم قرار دادی.

شریفی با بیان اینکه این مسئله به معنای نفی ضعف نهادها و نادیده گرفتن مسئولیت دیگران نیست، افزود: ولی دائما نباید در مشکلات فرافکنی کنیم و ضعف‌ها را متوجه این و آن کنیم و زیبایی‌ها و خوبی‌ها را نبینیم، در حوادث بد هم خوبی‌ها را ببینیم و  درس‌های زیبا را برجسته کنیم.

وی افزود: ویژگی برجسته دیگر علامه حسن‌زاده شکستن شاخ انانیت برخی از مخاطبانش بود؛ اگر کسی شان و منزلت و مقامی برای خود قائل بود، شاخ انانیت‌اش را می‌شکست؛ عده‌ای از وزرا در دهه 70 به دیدار وی رفتند، ایشان رسم داشت پذیرایی را خودش انجام دهد، ظاهرا فرزندش بیش از مقدار لازم میوه برای آنان می‌برد، علامه خطاب به پسرش گفت، اینها گاو که نیستند که اینقدر میوه بخورند. این حرف را اگرچه ممکن است برخی به بدگویی تعبیر کنند ولی حرف نادرستی نزده و در واقع مطلب هم اهانتی نکرده بود. ایشان باور داشت که وزیر و وکیل بودن را کنار بگذار و آدم باش، فردی ممکن است وزیر و رئیس و وکیل باشد ولی انسان نباشد یا مقام علمی والا داشته باشد ولی انسان نباشد.

شریفی اظهار کرد: یکی از مدیران ارشاد نقل می‌کرد که جلسه‌ای با حضور مدیران کل ارشاد همه استان‌ها برای دیدار با ایشان هماهنگ کردیم و ساعت معینی با وی قرار داشتیم ولی وقتی در ساعت مقرر به منزلشان رفتیم با تاخیر زیادی در را باز کرد و دو دست را به چارچوب در گرفت که وارد نشویم؛ گفتیم ما با شما قرار جلسه داشتیم ولی او منکر قرار شد، در را بست و رفت داخل؛ از این قضیه خیلی به ما برخورد و برخی مدیران نق زدند که عارفی که شما می‌گویید این بود، اینکه اصلا دروغ گفت و ادب را هم رعایت نکرد، غافل از اینکه  با این شگرد خواست شاخ مدیران را بشکند. حقیقتا به مناصب دنیوی افراد اعم از رئیس جمهور، وزیر و وکیل و ... هیچ جایگاهی قائل نبود و برای انسانیت و تقوا احترام قائل بود.

امامت عین دین است

وی اضافه کرد: علامه تفسیری از دین دارد که عرفانی است و عارفان شیعه هم عمدتا این تفسیر را دارند و اینکه دین را با ولایت و امامت عجین می‌کنند. او معتقد است دین صراط مستقیم الی الله است و  هر کسی از این راه بیرون برود خود را از حرکت تکاملی باز داشته و به خودش ضرر زده است؛ همان طور که قرآن فرموده هرکسی از حدود خدا تعدی کند ظالم است و به خودش ظلم کرده است؛ ایشان فرموده است که امام معصوم به فتوای عقل کسی است که در صراط مستقیم و در متن آن است بلکه وجود امام که انسان کامل است خود عین دین و صراط مستقیم و صراط الله است. لذا اگر کسی از امام عقب بماند و جلو بیفتد از دین عقب مانده و جلو زده است. وی برای اثبات این مدعا به آیه شریفه 124 بقره؛ «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» استناد کرده که امام به کسی که مرتکب کوچکترین ظلمی هم شود نمی‌رسد.

شریفی بیان کرد: از همینجا عشق فوق‌العاده عرفای شیعه و از جمله ایشان به امامت و ولایت قابل فهم می‌شود؛ عشق عجیب ایشان به اهل بیت(ع) ریشه در همین آیه و آیات دیگر دارد. از میان اهل بیت(ع) علاقه وافری به حضرت زهرا(س) داشت و آثاری هم در مورد ایشان داشتند؛ در حدی علاقه داشت که در اذان و اقامه نماز بعد از اشهد ان علی ولی الله می‌گفت که اشهد ان فاطمه بنت رسول الله عصمت الله الکبری و در برابر انتقادات به این روایت اشاره می‌کرد که «ما ائمه حجت خدا بر خلق و جده ما فاطمه حجت خدا بر ما هست».

استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: برخی شبهه می‌کنند که چرا این تعبیر را می‌گویید زیرا بزرگانی از مراجع فتوا دارند اگر اشهد ان علی ولی الله را به عنوان اذان و اقامه بیان کنید جایز نیست برخی از فقهای معاصر هم در اذان و اقامه آن را نمی‌گویند مانند آیت الله شبیری زنجانی، ولی گفتن آن از باب استحباب اشکال ندارد و از دید اهل تسنن هم موجب ابطال اقامه و اذان نیست؛ علامه حسن‌زاده هم این را به عنوان فتوا نمی‌گفت لذا کار او بدعت و حرام نیست و از فرط علاقه و عشق ابراز ارادت می‌کرد.

دفاع از انقلاب و رهبری

وی افزود: آیت‌ الله حسن‌زاده شرحی بر فصوص ابن عربی نوشته و چند دوره تدریس کرده بود و از نوآوری‌های وی این است که فص (بخش) حکمت عصمتیه را به نام حضرت زهرا(س) به آن افزوده است و توضیح داده است که من وقتی این کتاب را تدریس می کردم که در آن سخن از انبیا (آدم تا خاتم) آمده ناراحت می‌شدم چرا از عصمت کبری و حضرت مریم نامی به میان نیامده است در حالی که در قرآن آیاتی به نام ایشان دارد، لذا این بخش را به شرح فصوص افزوده بود.

وی تاکید کرد: ایشان همانطور که عشق به امامت و ولایت داشتند با تمام وجود از انقلاب و رهبر کبیر انقلاب و رهبری فعلی دفاع می‌کردند به گونه‌ای که هضم سخنان ایشان برای برخی سخت است؛ در دوره جنگ مکررا به جنگ رفت و لباس رزم پوشید و در دفاع از رهبری گوی سبقت را از دیگران ربود، در اوج دوره اصلاحات هم این جمله مشهور را گفتند که «گوشتان به دهان رهبر باشد زیرا ایشان گوششان به دهان خاتم الانبیاء است». تعابیری چون رهبر عظیم الشان، خامنه‌ای کبیر، قائد و ولی رفیع، مصداق بارز «نرفع درجات من نشاء» را برای ایشان به کار برده بود که سبب شد برخی عرفان او را زیر سؤال بردند که چرا رهبری را سرور و سالار می‌داند و او را متهم به چاپلوسی کردند؛ ولی ایشان از دنیا سر سوزنی نخواست، امکانات و اتومبیل و پولی نمی‌‍خواست که بخواهد چاپلوسی کند، مطلقا دنبال دنیا نبود.

وی گفت: وقتی به ایشان گفتند در حق آیت‌الله خامنه‌ای غلو کردی فرمود والله اگر سر سوزنی انانیت و هوای نفس در ایشان می‌دیدم این مطالب را نمی‌گفتم؛ ایشان خود را وقف انقلاب و اسلام کرده است. کسی در تراز علامه حسن‌زاده آملی که از نظر دایره معلومات و عرفان و ... کم نظیر بود وقتی اینطور از رهبری حمایت و یاد می‌کند جز دیدن یکسری حقایق نیست لذا در دوره غربت رهبری و فضای سنگین علیه ایشان چنین موضعی گرفتند. شاگردان اصیل ایشان هم حامی انقلاب و رهبری بوده و هستند.

شریفی افزود: خستگی‌ناپذیری در تحقیق و پژوهش و علاقه وافر به علم و دانش از ویژگی‌های برجسته آن مرحوم است. ایشان در اواخر عمر هم می‌فرمود قدر جوانی خود را بدانید چون به سن من برسید روزی 12 تا 13 ساعت بیشتر نمی‌توانید مطالعه کنید. گاهی می‌فرمود که من حین مطالعه سر و صداهای اطراف را نمی‌شنوم و کرارا اهل منزل برای غذا زیر بدن مرا می‌گرفتند و سر سفره می‌بردند چون آنقدر غرق مطالعه بودم، گاهی از چکیدن قطره خون روی کتاب متوجه می‌شدم ساعت‌ها مشغول مطالعه بوده‌ام.

عشق به علم

وی ادامه داد: البته ارزشمندی همه این فعالیت‌ها را در سایه خلوص و رضایت خدا می‌دانست و می‌گفت بیچاره کسی است که علم را برای دنیا بخواند، علم را برای خدا بخوانید. می‌فرمود بدبخت طلبه‌ای که برای خوشایند مردم و رسیدن به مال و منال درس بخواند و باید خدا در میان باشد.

شریفی بیان کرد: البته کسانی چون فروید هم در 16 سال آخر عمرش چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت ولی از علم و تحقیق  دست برنداشت، یا اندیشمند دیگری گفته بود من 45 سال است که یک روز از دانشگاه مرخصی نگرفتم، صبح‌ها اولین نفری هستم که به دانشگاه می‌روم وآخرین نفری هستم که از دانشگاه بیرون می‌روم ولی به باور آیت‌الله حسن‌زاده آملی، چیزی که ارزش به علم می‌دهد اخلاص است زیرا به تعبیر وی ما ابدیت در پیش داریم.

وی گفت: تسلط بر ادبیات، استفاده از بیان و قلم دشوار و تسلط بر چند زبان مانند فرانسه و انگلیسی هم از دیگر ویژگی‌های ایشان بود. حوزه امروز تحول و جهش عجیب و غریبی دارد ولی در اوایل انقلاب در برخی مدارس کسی جرئت نداشت که زبانی غیر از عربی یاد بگیرد و او را منع می‌کردند. علامه حسن‌زاده تاکید داشت زبان را یاد بگیرید.

تسلط به طب سنتی

شریفی در پایان تصریح کرد: چیزی به نام طب اسلامی تا جایی که بنده اطلاع دارم، قبول نداشت ولی به طب سنتی و قدیمی مسلط بود و آموخته بود و یاد می‌داد، دستگاه‌های نجوم قدیم مانند اسطرلاب را خودش می‌ساخت. به حلال و حرام خیلی معتقد بود و حتی وقتی میوه و نان و ... می‌خرید دقت می‌کرد که آن فرد اهل حلال و حرام هست یا خیر؟

انتهای پیام

نظر شما