گروه خودرو- با توجه به آمار و ارقامهای اعلامی از سوی خودروسازان از میزان بدهی هنگفتی که به قطعهسازان دارند و زیان انباشتهای که در طی سالهای گذشته گریبانشان را گرفته است و همچنین از طرفی دیگر از قیمتگذاریهای شورایرقابت هم گلهمندند، به همین خاطر به نظر میرسد که برای جبران کسریهایشان قصد استفاده از روشها متنوعی را دارند که گران کردن به دلیل نقص خودروها به خاطر قطعی برق هم میتواند یکی از این روشها باشد. در این راستا کارشناسان نیز نظراتی را بیان کردهاند که به آنها میپردازیم؛ نائبرئیس انجمن تخصصی صنایع نیرومحرکه و قطعهسازان خودروی کشور، گفت: فقدان نقدینگی، بلوکه شدن سرمایه در گردش قطعهسازان نزد خودروسازان، موجب افزایش تعداد خودروهای کف در کارخانجات خودروسازی شده است. مهدی مطلبزاده؛ از وجود 150 هزار دستگاه خودروی ناقص در کارخانجات خودروسازیها تا قبل از آغاز تعطیلات تابستانی خبر داد و اظهار داشت: فقدان نقدینگی کافی و بلوکه شدن سرمایه در گردش قطعهسازان نزد خودروسازان، ناتوانی قطعهسازان در تأمین مواداولیه موردنیاز تولید قطعه از بازار را موجب شد که منجر به ایجاد پدیده خودروهای کف کارخانجات و افزایش آن شده است. وی افزود: خرید خارج مواداولیه و قطعات استاندارد به واسطه عدم تخصیص ارز به موقع و همچنین مشکلات ترخیص از گمرکات کشور، عامل دیگر وقوع کسری در برخی از قطعات است. نائب رئیس انجمن تخصصی صنایع نیرومحرکه و قطعهسازان خودروی کشور، گفت: متأسفانه روند طولانی از زمان ثبت سفارش، تخصیص ارز، حواله پول، حمل تا گمرک و در ادامه مواجهه با تحریمهای داخلی و ترخیص از گمرک، تأمین مواداولیه و قطعات را زمانبر میسازد. مطلبزاده؛ بیشترین چالش تأمین را در حوزه قطعات وارداتی اعلام و تصریح کرد: تولید و تأمین قطعات داخلی نیز نیازمند نقدینگی است. کلیه خریدهای داخلی نقدی هستند نه اعتباری و قیمت مواداولیه نیز برابر با قیمت بازار آزاد است و از آنجایی که نقدینگی کافی وجود ندارد، شرایط تأمین دشوارتر از گذشته شده است. وی با بیان اینکه گاهی مواداولیه عرضه شده در بورس گرانتر از خرید خارج برای قطعهسازان تمام میشود، گفت: مواداولیه همواره به میزان لازم در بورس عرضه نمیشود. مطلبزاده؛ درخصوص اختصاص وجه حاصل از فروش خودروهای کف برای پرداخت مطالبات قطعهسازان در جلسات اخیر انجمن با سازهگستر و ساپکو، گفت: هر چند خودروسازان این موضوع را تأیید کردهاند، اما با توجه به اینکه هنوز خودروهای کف به فروش نرفته، محاسبه میانگین قیمت با توجه به تعداد این خودروها نشان میدهد، 20 هزار میلیارد تومان در کف پارکینگها خوابیده است. وی با اشاره به اینکه بدهی معوق تعیینتکلیف نشده خودروساز به زنجیره تأمین 10 هزار میلیارد تومان است، گفت: مجموع مطالبات قطعهسازان از خودروسازان در حالحاضر 65 هزار میلیارد تومان است که بخشی از این ارقام تعیینتکلیف شده و با توجه به میانگین قیمت خودروهای ناقص کف پارکینگها، در رونق تولید مؤثر خواهد بود. مطلبزاده؛ با بیان اینکه قطعیهای مکرر برق زیان بسیاری را به زنجیره تأمین و خودروسازان وارد کرده است، افزود: برآوردها مبنی بر این است که این قطعیها، موجب افزایش حداقل 20 تا 25 درصد قیمت قطعات گردیده اما بعید به نظر میرسد خودروسازان این افزایش را در قیمت قطعات مورد قرارداد لحاظ نمایند و بدین ترتیب بر زیان انباشته زنجیره تأمین افزوده خواهد شد. مازیار بیگلو؛ دبیر انجمن قطعهسازان با اشاره به مشکلات قطعی برق، گفت: قطعیهای مکرر برق تأثیرات بسیار منفی در صنعت خودروسازی و قطعهسازی گذاشته و زنجیره تأمین را با مشکل مواجه کرده است. او بیان کرد: به دلیل اینکه مدت زمان زیادی برق نبود، تولید قطعه کاهش پیدا کرد. از طرفی باعث شد تمام دستگاههای الکترونیکی و بردها بسوزد و زیان هنگفتی به صنعت قطعهسازی واردشود. این روند باعث شد تعداد خودروهای مانده در کف پارکینگ خودروسازان افزایش یابد، اکنون تعداد خودروهای تولید شده مانند قبل است، اما این خودروها ناقص تولید میشود. دبیر انجمن قطعهسازان، گفت: قطعی برق باعث شده تولید قطعات به شدت دچار مشکل شود. اکنون خودروسازان تولید روزانه مانند قبل را دارند، اما این خودروها را نمیتوانند تجاری کنند چرا که نقص قطعه دارند و بیشتر خودروهای ساخته شده در کف پارکینگها میمانند. اکنون باید فکری به حال جبران این خسارت کرد تا بتوانیم تولید را افزایش دهیم و از طرفی عرضه به بازار افزایش یابد تا مجدد شاهد گرانی نباشیم. آرش محبینژاد؛ دبیر انجمن صنایع همگن نیرو محرکه و قطعهسازان خودروی کشور نیز، افزود: از جمله معضلات قطعهسازان کشور، تأمین مواداولیه، انرژی و خدمات داخلی است که اکثراً در تصدیگری دولت قرار دارد. او بیان کرد: کارخانههای تأمینکننده مواداولیه مانند فولاد، آلومینیوم، مس و صنایع پتروشیمی عمدتاً توسط دولت اداره میشوند. بدین معنا که مدیران آن دولتی هستند و تصدیگری در دست دولت است. از طرفی در ارائه خدمات هم بحث کاغذبازیهای اداری مطرح میشود که تقریباً تمام آنها دولتی است. در این بین مشکلی که وجود دارد خرید خدمات دولتی است که واقعاً طاقتفرساست. مشکل دیگر بحث تأمین اجتماعی و مباحث دارایی و از همه بیشتر انرژی است که در انحصار و تصدیگری صددرصدی دولت قرار دارد. اکنون این روزها شاهد این هستیم که صنعت قطعهسازی با قیمت بالای فولاد، مس و آلومینیوم و... دستوپنجه نرم میکند و عرضه هم کافی نیست. از طرفی دولت پروژههای کافی برای توسعه تعریف نکرده و بحث واردات هم به دلیل تحریمها و ارز واقعاً با مشکل جدی روبهرو است، اما تاکنون در بحث انرژی مشکلی نداشتهایم که امسال قطعیهای مکرر برق و در بعضی مناطق آب و برعکس آن در زمستان قطعی گاز، باعث ضرر و زیان و خسارت شده است. قطعیها دو نوع خسارت به صنعت خودروسازی و قطعهسازی وارد کرده است که این خسارتها مستقیم است و باعث میشود هم تولید متوقف شود و هم کارگران بیکار میمانند و هم قطعیها و نوسانات برق در بعضی از مناطق به تجهیزات الکترونیکی و الکتریکی آسیب میزند. با این قطعیهای مکرر بسیاری از تجهیزات میسوزد و خسارت زیادی به این صنعت وارد میکند. به جرأت میتوان گفت که در کشور ما زمانی که کالا، خدمات و انرژی که دولت تأمین میکند ضعفی در ارائه داشته باشد، هیچگونه جبران خسارتی نمیکند. از طرفی کیفیت هم مطلوب نیست و هر چه هست را باید در تمام حوزهها قبول کنیم. این خسارت مستقیمی است که به صنعت خودروسازی و قطعهسازی وارد شده است. خسارت غیرمستقیم، خدمات عدمالنفع است، وقتی برق نیست، نمیتوان کالایی را تولید کرد، اگر سود قابل پیشبینی یا کاهش زیان قابل پیشبینی و سرشکن کردن هزینههای سربار را متصور باشیم، متأسفانه خسارت عدمالنفع میزند و این خسارت غیرمستقیم بوده و کاهش تولید نیز از عوارض آن است. بخشی از نهادههای تولید به انرژی، بخشی به کار، مواداولیه و در کلان سرمایهگذاری اولیه با این نهادههای تولید و ورودیهای تولید سرانجام به یک محصولی تبدیل میشود که دارای ارزشافزوده و سود مناسب باشد که سرمایهگذاری ارزش داشته باشد. متأسفانه در شرایط فعلی شاهد این هستیم که نهادههای تولید کافی و با قیمت مناسب به دست تولیدکننده نمیرسد، بنابراین سرمایهگذاری آن خطر دارد و بعضاً شاهد فرار سرمایه از صنعت قطعهسازی هستیم. اکنون کمتر سرمایهگذاری به سراغ تولید میرود و بیشتر ترجیح میدهند به سفتهبازی و تجارت روبیاورند، آن هم به صورت غیراشتغالزا و غیرمولد چرا که بازدهی آن به مراتب بالاتر است. رضا رضایی؛ به عنوان یکی از تولیدکنندگان قطعات خودرو، گفت: برق یکی از استراتژیکترین انرژیهای لازم برای تولید است؛ اما قطعی برق درآمد صنایع را کاهش میدهد. بهخصوص که این کاهش درآمد در حالی رخ میدهد که قیمت نهادههای تولید مانند مواداولیه با رشد زیادی روبهرو شده است. ماشینآلات صنایع با برق کار میکند و وقتی مواداولیه در این دستگاهها وجود دارد و برق به ناگهان قطع میشود، مواد به ضایعات تبدیل میشود و در شرایط رشد قیمت نهادههای تولید، ضرر زیادی روی دست تولیدکننده باقی میگذارد. رضایی؛ افزود: زیاد شدن ضایعات، اثر خود را بر قیمت نهایی کالا خواهد گذاشت. علاوه بر آن، نیروی کار کارخانهها نیز در طول روز ساعت کاری مشخصی نخواهد داشت و نمیداند چه زمانی باید به کار مشغول شود. علاوه بر این، در صنعت خودرو و قطعه یک میلیون نفر مشغول به کار هستند که با بیبرنامگی صورت گرفته، زندگی آنها تحتتأثیر قرار خواهد گرفت.
قطع برق، خودرو را گرانتر کرد!
خودروهای مانده در کف کارخانه بیشتر از قبل شد
این تولیدکننده با اعلام اینکه البته مسأله کاهش ظرفیت تولید نیز وجود دارد، گفت: با ادامه این قطعیها، تعداد خودروهای تهنشین نیز افزایش چشمگیری خواهد داشت و تحویل خودرو به مشتریان عقب خواهد افتاد. تعطیلی و قطعی برق برای صنعت فاجعه است، چرا که صنایع حتی در صورت خواب تولید، باید بدهیهای بانکی خود را بپردازند و مبلغ چکهای خود را تأمین کنند.
∎
نظر شما