زندهیاد سیداسدالله رسا در زمره روزنامهنگارانی است که با تکیه و تأکید بر هویت ملی و دینی، از در سازش با حکومت پهلوی اول و دوم داخل نشد و از سوی دیگر به ساختارشکنیهای مرسوم جریان روشنفکری نیز روی خوش نشان نداد! از این روی، در آثار و تبلیغات جریان غالب تاریخنگاری، جایی به خود اختصاص نداد! او سالها در پستوی سانسور تاریخ ماند تا اینکه مظفر نامدار پژوهشگر تاریخ معاصر ایران غبار از چهره او برگرفت و به تجمیع آثارش پرداخت و آنها را در یادمانی سامان داد. «چند قطره خون برای آزادی» دیری است که از سوی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران نشر یافته و در پیشخوان برخی کتابفروشیها نشسته است. مؤلف در دیباچه خویش بر این اثر، در باب شخصیت رسا و کارکرد وی در ادوار حساس تاریخ معاصر ایران اشاراتی به شرح ذیل دارد:
«سیداسدالله رسا، روزنامهنگار آزادهای بود که در سال ۱۲۸۰ شمسی، در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۰، بعد از یک عمر فعالیت شجاعانه مطبوعاتی ضد استبداد داخلی و انحرافات حکومتی، توسط حاکمیت وقت و برای درمان، به اسرائیل منتقل میشود و در هالهای از ابهام فوت میکند یا کشته میشود! رسا در تاریخ معاصر ایران، کاملاً گمنام است و از جمله قربانیان تاریخنگاری سازمانیافته و شبهروشنفکری است. در واقع این کتاب، اولین اثری است که در باب شخصیت، زندگی و اندیشه رسا و همچنین حوزه تأثیرگذاری فراوان او بر مطبوعات و جریانات آزادیخواه ایران، در فاصله سالهای بعد از کودتای سیاه رضاخانی در مرداد ۱۲۹۹ تا ۱۳۵۰ شمسی، به نگارش درآمده است. اسدالله رسا، یک روزنامهنگار دغدغهمند و یک ژورنالیست واقعی بود. وی دارای انگیزههایی بسیار انسانی بود و برای آرمانهای آزادیخواهانه، ضداستعماری، ضداستبدادی و دینمدارانهاش، مراعات هیچ کس را نمیکرد و بهایش را با سالها توقیف روزنامهاش (روزنامه قانون)، ممنوعالقلم بودن، رنج زندان، شکنجه، تبعید، بیماریهای ناشی از زندان و در نهایت مرگ مظلومانه در غربت به جان خرید، اما با این همه، هیچگاه زیر بار کرنش در برابر کجرویهای زمانه نرفت!»
ناشر نیز در مقدمه خویش بر این تحقیق خواندنی و پردامنه، چند و، چون تنظیم و تبویب مطالب درج شده در آن را به شرح ذیل شرح داده است: «کتاب در چهار بخش اصلی تنظیم یافته است. بخش نخست، خاطرات نیمهکاره رسا از کودتای سیاه ۱۲۹۹ تا سقوط دیکتاتوری رضاشاه است که به صورت موضوعی و رویدادی مرتب شده است. بخش دوم، مجموعه مقالات رسا در روزنامه قانون است که به حوادث و مباحثی، چون مشروطیت، استبداد پهلوی، امضای قراردادهای ننگین، اشغال ایران توسط متفقین، سقوط دیکتاتوری رضاخانی، مبارزات ملی شدن صنعت نفت، دولت ملی دکتر مصدق، آیتالله کاشانی و... اشاره دارد. در این بخش، مقالات فراوانی در باب ظلمستیزی و احقاق حقوق ملت ایران ارائه میشود و سیداسدالله رسا در شناساندن شخصیتهای اصیل و مبارز شیعی نظیر آیتالله آقانجفی، آیتالله سیدحسن مدرس و... سلسله مقالات تأثیرگذاری را ارائه میدهد. بخش سوم با عنوان دیروز چه گفتمت، از مقالات سابق و قدیمیتر روزنامه قانون و در موضوعات مختلف است و میتواند به خوبی خط مشی عقیدتی، سیاسی و اجتماعی رسا را به نمایش بگذارد. بخش چهارم و پایانی، نوشتهها، یادداشتهای پراکنده، نامهها، مکاتبات، سرودههای دیگران برای رسا، مطایبهها و موضوعات متفاوت و پراکندهای از اوضاع سیاسی- اجتماعی آن دوره را در بر میگیرد که به قلم شیوای رسا به نگارش درآمده است.»
شناختنامه سیداسدالله رسا به مثابه روزنامهنگاری مبارز
پرآوازهای گمنام
روزنامه جوان
زندهیاد سیداسدالله رسا در زمره روزنامهنگارانی است که با تکیه و تأکید بر هویت ملی و دینی، از در سازش با حکومت پهلوی اول و دوم داخل نشد و از سوی دیگر به ساختارشکنیهای مرسوم جریان روشنفکری نیز روی خوش نشان نداد! از این روی، در آثار و تبلیغات جریان غالب تاریخنگاری، جایی به خود اختصاص نداد! او سالها در پستوی سانسور تاریخ ماند تا اینکه مظفر نامدار پژوهشگر تاریخ معاصر ایران غبار از چهره او برگرفت و به تجمیع آثارش پرداخت و آنها را در یادمانی سامان داد.
صاحبخبر -
∎
نظر شما