صاحبخبر - گروه سیاسی جهان نيوز: صادق خرازی، دبیرکل حزب اصلاح طلب ندای ایرانیان و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری معتقد است: «اگر روحانی در این دوسال گذشته فقط کار میکرد و سکوت و حرفها را سخنگوی دولت میزد کشور بهتر اداره شده بود».
خرازی همچنین مدعی شده است: «اینکه من گفتم سه ماهه میتوانم کشور را واکسینه کنم، بر اساس حرفهایی که با منابع خارجی زدهام بوده است. تمام صد میلیون واکسن در دو هواپیما قابل انتقال است. حتی صحبت نسبی آن را انجام دادهام؛ اما الان کارهای نیستم که بروم و برای خریدن واکسن مذاکره کنم».
به گزارش جهان نيوز، بخش هایی از اظهارات خرازی در گفتگو با مهر را در ادامه خواهید خواند:
*شعار من «خدمت، صداقت و تلاش مضاعف» است. البته شعار اصلی هنوز انتخاب نشده و دوستان در اتاق فکر حزب باید روی آن بحث کنند؛ آنچه از بستر فکری من بیرون میآید و آن را حلقه مفقوده ایران امروز میدانم این سه مورد است: تلاش صادقانه، خدمت مشفقانه برای مردم و به راه انداختن چرخ تولید و اقتصاد ایران.
*آنچه میدانم این است که امروز اجماع همه اصلاحطلبان روی او (ظریف) است و فکر میکنم همه گروههای اصلاح طلب اسم او را پیشنهاد دادهاند. علت این انتخاب میتواند از تدبیر، درایت، اهمیت روز سیاست خارجی و ظرفیتسازی برای حل مشکلات و معضلات باشد. این عقل و خرد جمعی است که هرکس به ظن خود روی ظریف بحث جدی انجام میدهد.
*نمیتوانم با قطعیت بگویم ظریف میآید یا نمیآید، اما این را در تاریخ انقلاب تجربه کردهام که هرکس محکم گفته «نمیآیم» خواهد آمد!
*من خیلی با او صحبت کردهام. ما بسیار بحث میکنیم. او دیدگاههای خودش را دارد و مباحثی که مطرح میکند بسیار مهم است، اما این مباحث را نمیتوان گفت.
*اگر حرکت بر اساس یک دیپلماسی قوی بود، اگر بحران ایجاد نمیشد و اگر دیپلماسی زمان خاتمی ادامه داشت، امروز جای بهتری بودیم. معضل بزرگ ایرانِ امروز سیاست خارجی است؛ سیاست خارجی زیربنا و راهگشای حل مشکلات کشور برای توسعه پایدار است.
*اگر احمدینژاد و ترامپ همزمان بودند، میدانید کشور به کجا میرسید؟ ایران بدتر از لیبی میشد... فقط سه ماه از رفتن «ترامپ» و آمدن «بایدن» میگذرد، به زمان احتیاج داریم، ضمن آنکه هنوز در حال مذاکره هستند.
*اگر افتخار خدمت به ملک و مملکت را به دست بیاورم مدیری خواهم بود که خارج از کشور را میفهمم ولی ۹۰ درصد از مدیریتم را به مسائل داخلی معطوف خواهم کرد.
*با آمدن ترامپ، همه معادلات به هم ریخت. اینها را باید در نظر گرفت. روحانی همان کسی است که تحریمهای بینالمللی و جهانی را برداشت. بعد ترامپ آمد؛ آقای روحانی میگوید اگر دست و بالم باز بود این اتفاقات هم نمیافتاد. البته ما جور دیگری فکر میکنیم و اختلاف دیدگاه با هم داریم.
من معتقدم اگر به جای ترامپ، کلینتون آمده بود مسیر روحانی الان این نبود.
*روحانی در چهار سال ابتدایی کارهای بسیاری کرد و اگر آنها را نادیده بگیریم بی انصافی کردهایم. حسن روحانی در برابر هوشمندترین، تلخترین، دهشتناکترین و سختترین تحریمهای جهانی سیستم کشور را حفظ کرد.
*اصولگرایان باید عذرخواهی کنند. کسانی که به کشور ۷ قطعنامه تحمیل کردند باید عذرخواهی کنند. کاری که احمدینژاد با کشور کرد را نمیخواهید ببینید؟ شما میگوئید ما عذرخواهی کنیم؟ کسانی باید عذرخواهی کنند که با مدیریت خود کشور را به این ورطه کشاندند.
*دولتیها نمیخواهند بفهمند که دیگر آن ۲۵ میلیون رأی را ندارند، نمیخواهند متوجه شوند کف جامعه چه قضاوتی نسبت به آنها دارند آقایان نمیخواهند بفهمند حاج قاسم که شهید میشود، این جمعیت عظیم به تشییع او میآیند اما دو ماه بعد در انتخابات کسی نمیآید. این برای کشور حاوی پیام است.
*اینکه من گفتم سه ماهه میتوانم کشور را واکسینه کنم، بر اساس حرفهایی که با منابع خارجی زدهام بوده است. تمام صد میلیون واکسن در دو هواپیما قابل انتقال است. حتی صحبت نسبی آن را انجام دادهام؛ اما الان کارهای نیستم که بروم و برای خریدن واکسن مذاکره کنم.
بیشتر بخوانید:
بازی انتخاباتی سینه چاک خاتمی با سلامت مردم
*اگر روحانی در این دوسال گذشته فقط کار میکرد و سکوت و حرفها را سخنگوی دولت میزد کشور بهتر اداره شده بود من نمیخواهم خیلی حرفها را بزنم؛ اینکه در علم و مبانی اداره میگویند «حکمران خوب» یعنی همین؛ مفهوم حکمران خوب این است که بفهمی در کجا چگونه عمل کنی و برعکس.
*سال ۹۶ که مردم او را انتخاب کردند به جای اینکه ادبیات وحدت را به کار بگیرد، فراموش کرد موتور انتخابات را خاموش کند. موتور انتخاباتی روشن و در حال حرکت بود، او فکر نکرد که بعد از پیروزی که رئیس دولت شده و باید این موتور را خاموش کند، انتخابات تمام شد، کمپین تمام شد، ادبیات کمپین تمام شد.
*من اگر جای روحانی بودم فردای پیروزی در انتخابات، به دیدار آقای رئیسی و قالیباف میرفتم. کسانی که در انتخابات شکست خوردند از اسب افتادهاند از اصل که نیفتادهاند.
*من اگر خودم رئیسجمهور باشم ترجیح میدهم استعفا بدهم ولی نزاعهای این چنینی اتفاق نیفتد. البته این حرف را الان میگویم و پشت میز ریاستجمهوری ممکن است حلاوت قدرت در من اثر بگذارد.
*استعفای ظریف یک تاکتیک بود، نه یک حرکت استراتژیک. اگر استراتژیک بود که امروز در این مقام نبود. بخشی از مدیریت و حکمرانی تاکتیک دارد؛ استعفا برای تأمین موقعیت بهتر و تأمین امنیت مسیر راه است و این استعفا هم یک تاکتیک برای رساندن یک پیام بود.
*من آقای ظریف را مثل شما نمیبینم، بلکه برعکس، اقتدارش را در صحنههای جهانی دیدهام. در مجموع فرآیند همکاری جمعی و قدرت غیرمتمرکز را به قدرت متمرکزی که از آن احمدینژاد و روحانی برای حکمرانی خارج شود ترجیح میدهم. ظریف امتحان داخلیاش را هنوز نداده؛ اما در همکاری مشترک بهتر از دیگرانی در اقتداری است که از آنها نتایج ۹۶ و ۸۸ حاصل شد.
*ما اصلاحطلب واقعی هستیم، دیگر خیلی افراد از نظر ما اصلاحطلب واقعی نیستند، برخی اصلاحطلبی را مترادف با ستیز با حاکمیت میدانند! من مبانی آنها را قبول ندارم اصلاحطلب واقعی کسی است که هویت انقلاب و نظام سیاسی را باور دارد و بر چارچوب این مبانی میخواهد کار فکری، عملی، اجرایی، توسعه پایدار و توسعه ماندگار کند. در چنین فرآیندی باید کسانی فعال باشند که اعتقاد داشته باشند و رجیستر شده باشند.∎
نظر شما