شناسهٔ خبر: 47083970 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

نمود دیپلماسی انفعالی ظریف در روابط با عربستان

صاحب‌خبر - علیرضا حجتی: رهبر انقلاب در سخنرانی اخیرشان با ابراز تأسف از اظهارات بعضی مسؤولان که از رسانه‌های مخالف جمهوری اسلامی پخش شد و تکرار حرف‌های خصمانه دشمنان و آمریکا بود، تأکید کردند: نیروی قدس بزرگ‌ترین عامل مؤثر جلوگیری از دیپلماسی انفعالی در غرب آسیاست و زمینه‌ساز تحقق سیاست عزتمندانه جمهوری اسلامی شده است. اشاره رهبر انقلاب به صوت منتشرشده‌ای از وزیر امور خارجه در گفت‌وگوی تاریخ شفاهی با مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری بود که در آن محمدجواد ظریف گلایه می‌کند میدان در موضوع منطقه غرب آسیا با مدیریت سردار شهید سلیمانی برای دیپلماسی هزینه نکرده و همواره در 8 سال گذشته عکس این موضوع اتفاق افتاده است. برای درک بهتر آنچه رهبر انقلاب از آن به عنوان «دیپلماسی انفعالی در غرب آسیا» نام بردند، شاید بهتر باشد به ذکر نمونه‌هایی از نحوه دیپلماسی محمدجواد ظریف در منطقه بپردازیم، بویژه در شرایطی که این روزها رسانه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای از تغییر لحن و سیاست‌های سعودی نسبت به ایران و تمایل به مذاکره عربستان با تهران با توجه به پیروزی‌های جبهه مقاومت در یمن می‌گویند. وزیر امور خارجه اسفند 99 در گفت‌وگوی تفصیلی با روزنامه اعتماد در بخشی از آن درباره سفر به عربستان عنوان می‌کند ‌ای کاش با وجود کارشکنی‌ها و رفتار توهین‌آمیز سعودی‌ها به این کشور سفر می‌کرد. ظریف می‌گوید: در رابطه با عربستان اگر من خودم نگاه کنم، ممکن است بتوانم بگویم که یک یا ۲ مورد فرصت از دست رفته است. مثلا زمانی که من به عربستان سعودی دعوت شدم اما سعودی به دلایل مختلف نمی‌خواست آنطور که شایسته وزیر امور خارجه ما است، برخورد کند. البته نرفتن، تصمیم شخص من هم نبود و حتی من حاضر بودم با همان شرایط هم بروم اما کشور این را به مصلحت نمی‌دید. علت اینکه اصرار نکردم این بود که برداشت شخصی من هم این بود که اگر سعودی‌ها مایل به رسیدن به تفاهم باشند، اینگونه سنگ‌اندازی نکرده و تشریفات سفر را توهین‌آمیز نمی‌کنند. شاید، شاید اما مطمئن نیستم اگر من این خطر و ریسک را کرده و مقام‌های کشور را قانع کرده بودم که این سفر باید انجام شود، فرصتی بود. رئیس دستگاه دیپلماسی می‌افزاید: من از فرصت‌هایی که در حاشیه اجلاس‌های بین‌المللی برای گفت‌وگو با وزرای خارجه عربستان سعودی داشتم، همواره استفاده کردم. حتی به هتل مرحوم سعود الفیصل در نیویورک رفتم و مورد انتقاد داخلی قرار گرفتم که چرا من به هتل او رفتم. حتی اینکه من روی کاناپه نشستم و او به دلیل کمردرد روی صندلی نشسته بود به سوژه انتقاد از من تبدیل شد و برخی گفتند او بالاتر از شما نشسته است اما من همه اینها را تحمل کردم. با عادل الجبیر، وزیر خارجه بعدی بارها در حاشیه جلسات گفت‌وگو کردم. پیام‌های بسیاری برای عربستان فرستادم و حتی در هفته‌های نخست حضور در وزارت امور خارجه با شهید عزیز سلیمانی به یک راهکار مشترک برای کار با عربستان سعودی رسیدیم و پیامی برای سعود الفیصل از طریق دیپلماسی مسیر 2 فرستادیم که ایشان پاسخ بسیار ناامیدکننده‌ای داد. مورد دیگر و برجسته درباره دیپلماسی ظریف نسبت به عربستان ماجرای انفجار سفارت ایران در لبنان با هدایت عوامل سعودی است. 28 آبان‌ 92 به سفارت ایران در بیروت حمله تروریستی شد. 26 نفر در این عملیات شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و 140 نفر زخمی شدند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. مسؤول لبنانی حفاظت از سفارت ایران در بیروت به نام «رضوان فارس» معروف به حاج‌رضا و محافظ شخصی سفیر پس از ممانعت از ورود شخص انتحاری اول به داخل سفارت و تیراندازی به سمت وی، در جریان انفجار به شهادت رسیدند. در جریان این انفجار حجت‌الاسلام والمسلمین «ابراهیم انصاری» رایزن فرهنگی ایران در بیروت نیز به شهادت رسید. این انفجار یک ضربه حیثیتی به ایران بود. بیروت در واقع منطقه امنی برای ایران بود اما در روزهایی که دولت حسن روحانی و محمدجواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه از آمادگی فراوان خود برای بهبود مناسبات با همسایگان بویژه عربستان می‌گفتند، سفارت ایران در بیروت منفجر شد. چندی بعد عوامل این انفجار دستگیر شدند. یک گروه سلفی با عنوان «عبدالله عزام» این اقدام تروریستی را انجام داده بود. فرمانده این گروه تروریستی نیز فردی به نام «ماجد الماجد» بود که دستگیر و به این ترتیب ماجرا فاش شد. ماجد یک افسر سعودی وابسته به دستگاه امنیتی عربستان بود. با افشاگری‌های رسانه‌های لبنانی مشخص شد او یکی از عوامل تروریستی زیر دست «بندر بن‌سلطان» رئیس وقت دستگاه امنیتی سعودی بود. منابع امنیتی در لبنان همان زمان تأکید کردند ماجد الماجد که توسط سازمان اطلاعات ارتش لبنان دستگیر شده، فقط یک تروریست نیست، بلکه یک مهره امنیتی است که با سازمان اطلاعات عربستان سعودی هماهنگی گسترده داشته است. منابع یاد شده افزودند ماجد الماجد در بازجویی‌‌های به عمل آمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، در برابر بازپرس‌‌های لبنانی و مقابل دوربین‌ها اقرار کرده است افسر سابق سازمان اطلاعات سعودی است که به ‌خاطر تفکر افراطی‌اش بازداشت شد ولی پس از آن مسؤولان سعودی وی را به شرط همکاری و فعالیت نفوذی در القاعده آزاد کردند. به گفته این منابع، وی احتمالا اعتراف کرده با سفارت عربستان سعودی در لبنان بویژه سرهنگ مسؤول پرونده لبنان که زیر نظر «بندر بن‌سلطان» فعالیت می‌کند، تماس مستقیم داشته است. این سرهنگ فردی به نام «ابو عبدالعزیز» بود. اطلاعات به دست آمده در آن زمان همچنین حاکی از آن بود که سرویس‌‌های امنیتی مقاومت، نوارهای ضبط شده صوتی از تماس‌های متعدد ابو عبدالعزیز و سفیر عربستان از یک ‌سو و ابو عبدالعزیز و ماجد الماجد را از سوی دیگر در اختیار دارند. همزمان با افشای جزئیات بیشتری از ارتباط عامل حمله تروریستی به سفارت ایران در بیروت، منابع امنیتی لبنان نسبت به اعمال نفوذ سعودی برای از بین بردن ماجد الماجد و فاش نشدن واقعیت پشت‌پرده حمله به سفارت ایران، ابراز نگرانی کردند. همان زمان «ابراهیم الامین» نویسنده معروف و سرشناس لبنانی در روزنامه «الاخبار» نوشت: جان ماجد الماجد و گنج اسرار او بسیار با ارزش است. هر گونه اقدام از سوی طرف‌های خارجی برای قتل این تروریست، تأثیری منفی بر ارتش لبنان و فرماندهی آن و همچنین اوضاع امنیتی لبنان خواهد گذاشت. رها کردن ماجد و مرگ او یا خودداری از هر گونه اقدام برای زنده نگه داشتن او، جنایتی بزرگ است که با جنایت‌های تروریستی او و دوستانش برابری می‌کند. وی افزود: همه وسایل مورد نیاز برای زنده نگه داشتن او را فراهم کنید و نگذارید او را بکشند یا از بیماری بمیرد! مسعود اسداللهی، کارشناس روابط منطقه نیز در گفت‌وگویی که همان موقع با «وطن‌امروز» انجام داد، نسبت به سر به نیست شدن ماجد ابراز نگرانی کرد اما همزمان با این نگرانی‌ها اعلام شد ماجد الماجد به دلیل عارضه کلیوی در بیمارستانی در بیروت مرد. در سایه تعلل و عدم پیگیری قدرتمندانه وزارت امور خارجه، ماجد که می‌توانست منبع ویژه‌ای برای طرح دعوی ایران علیه عربستان در مجامع بین‌المللی باشد، به طرز مشکوکی در لبنان کشته شد و حتی جنازه او نیز به عربستان سعودی تحویل داده شد. سعودی‌ها که تاکنون چنین گستاخی‌ای علیه ایران انجام نداده بودند، در انجام و اتمام سناریوی خود موفق بودند. فاجعه اما واکنش وزیر امور خارجه ایران به این ماجرا بود. ظریف که باید حمله به سفارت ایران و شهادت رایزن فرهنگی کشورمان را به صورت جدی پیگیری می‌کرد، چندی بعد به بیروت رفت و جمله‌ای گفت که حزب‌الله لبنان را هم شوکه کرد. او که باید در مقام خونخواهی ایرانیان مظلوم سخن می‌گفت، در کمال حیرت همگان گفت خواهان بهبود روابط با عربستان در «عالی‌ترین سطح» است!

نظر شما