شناسهٔ خبر: 47065451 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: شهرآرانیوز | لینک خبر

روایتی تاریخی از شکل‌گیری سازمان هلال‌احمر مشهد

نزدیک شدن به ۱۸ اردیبهشت و روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر سبب شد تا در روایتی کوتاه از سرنوشت یکی از قدیمی‌ترین ساختمان‌های به یادگار مانده در شهر بگوییم که روزگاری نام «هلال‌احمر» را بر سر در خود داشته است، اما سرنوشتی دیگرگونه برایش رقم می‌خورد.

صاحب‌خبر -
هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ سال ۱۳۰۱ خورشیدی/ زلزله بجنورد همه چیز شهر را به کاغذ مچاله‌ای برزمین، تبدیل می‌کند. امکاناتی برای امدادرسانی نبوده و همین آمار تلفات جانی این اتفاق را هر ساعت بیشتر می‌کرده است. این تجربه سبب می‌شود تا چندی بعد، دکتر امیر اعلم که سمتِ مدیر وقت بهداری خراسان را بر عهده داشته، نامه‌ای به دربار بنویسد.
 
او در ذیل این دستخط که گزارش زلزله هم در آن سیاهه شده‌است، از احمدشاه قاجار می‌خواهد تا به او اجازه احداث «جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران» را بدهد. او به شاهِ تنها، توضیح می‌دهد که در صورت وجود چنین سازمانی آنان می‌توانند در وقت بلایای طبیعی از بلاد فرنگ و صلیب سرخ جهانی‌اش، تقاضای کمک‌های انسان‌دوستانه بکنند و در داخل کشور نیز وضعیت امدادرسانی در وقت حوادث و بلایای غیرطبیعی را بهبود بخشند.
 
اجازه‌نامه این درخواست، اسفند همان سال صادر شده و با موافقت فدراسیون صلیب سرخ، ایران در سال ۱۳۰۲ خورشیدی به عنوان عضو رسمی این سازمان جهانی پذیرفته می‌شود. نزدیک شدن به ۱۸ اردیبهشت و روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر سبب شد تا در روایتی کوتاه از سرنوشت یکی از قدیمی‌ترین ساختمان‌های به یادگار مانده در شهر بگوییم که روزگاری نام «هلال‌احمر» را بر سر در خود داشته است، اما سرنوشتی دیگرگونه برایش رقم می‌خورد.

 

خراسان، دومین استان دارای هلال‌احمر

مستندات تاریخی می‌گویند که پس از تهران، خراسان دومین استانی بوده که جمعیت شیر و سرخ خورشید (هلال‌احمر) در آن پا گرفته است. این جمعیت به عنوان نخستین سازمان خیریه ایران عهده‌دار وظایف امدادرسانی به آسیب‌دیدگان در حوادث وبلا‌های طبیعی، آموزش کمک‌های اولیه، تأسیس بیمارستان و درمانگاه، تهیه دارو و تجهیزات پزشکی، تربیت پرستار، نگهداری از کودکان بی‌سرپرست و مواردی از این دست، بوده است. جمعیتی که دولت‌های فرنگی یک دهه پس از پایان جنگ جهانی اول ایجاد کرده بودند تا مگر از این طریق بتواند اندک مرهمی باشد بر زخمِ بی‌شمار دردمند و زخم‌خورده‌ای که حتی نفسشان بوی جنگ گرفته بود. برابر اسناد تاریخی، نخستین فعالیت این جمعیت در خراسان نیز امدادرسانی به زلزله‌زدگان تربت حیدریه و شیروان بوده است.

این سازمان پس از شکل‌گیری تلاش کرد تا خود را در قالب یک سازمان کارآمد معرفی کند؛ تعیین هیئت مرکزی مؤسسه، تشکیل هیئت‌های مختلف جمعیت در بعضی شهر‌های کشور و نیز راه‌اندازی مجله‌ای به عنوان سازمان رسمی این جمعیت، تغییراتی بود که در همین راستا شکل گرفت. پس از آن و در سال‌های بعد هم تشکیلات جمعیت رو به گسترش گذاشت و در هر حادثه‌‍‌ای، بسته به موقعیت افراد عضو جمعیت، به کمک سانحه‌دیدگان و نیز نیازمندان می‌شتافت.
 
تلخ و شیرین یک ساختمان
نمایی از سالن سرپوشیده سینما شهرزاد
 

ساخت نخستین ساختمان هلال‌احمر شهر

اما ساخت ساختمانی برای این نهاد، از سال ۱۳۰۲ خورشیدی یعنی همان اوایل ایجاد سازمان در مشهد کلید می‌خورد. نام معمار بنای آن نیز که آن دوران در خیابان ارگ مشهد قرار داشت «کریم طاهرزاده» نوشته اند. گویا این معمارنامدار، سفارش طراحی و ساخت این بنا را از محمود جم که در آن زمان سِمت والی‌گری خراسان را بر عهده داشته، می‌گیرد. در میانه کار به دلیل برخی مشکلات، چندی معماری بنا به «اسماعیل‌اُف» نامی واگذار می‌شود، اما درنهایت این دست هنرمند طاهرزاده است که کار را به پایان می‌برد.
 
 

خانه میر خدیوی و قفقازی

بنای نهایی را مردم تا سال‌ها به عنوان «ساختمان شیر و خورشید» می‌شناخته‌اند، ولی سینما بودن ساختمان شیر و خورشید آن هم در خیابان ارگ، گویا به همه فعالیت‌های دیگرش می‌چربیده که این‌طور در حافظه مردم باقی‌مانده است. برابر اسناد برجای مانده تا پیش از ورود سینما به مشهد، هنرمندان تئاتر شهر از سالن همایش این ساختمان به عنوان سالن تئاتر استفاده می‌کرده‌اند که تنها سالن نمایش شهر بوده است. بازی بسیاری از هنرمندان آن روزگار مانند اصغر خدیوی جم، اصغر قفقازی و دیگران در این سالن جاودانه شده است.

پس از رواج سینما و سینماسازی در خیابان ارگ، ورق برمی‌گردد. نمایش فیلم در این سالن نام آن را به «سینما شیر و خورشید» تغییر می‌دهد.
ناگفته نماند که این نام هم عمر درازی نمی‌یابد؛ سال ۱۳۲۳ خورشیدی فیلمی به نام «شهرزاد» در این سینما به روی پرده می‌رود که به قولی گل می‌کند و برای مدت‌های زیادی روی پرده می‌ماند. اقبال مشهدی‌ها از این فیلم آن‌چنان بوده که به مرور در ذهن‌ها، اسم سینما را به «سینما شهرزاد» برمی‌گرداند.
 

این ماجرا را «زنده‌یاد حسین پورحسین» نویسنده کتاب «صدسال سینما در مشهد» این‌گونه روایت کرده است: «محل اجتماعات این بنا که قبل از آن محل برگزاری جشن‌ها و نمایش‌های دولتی بود و از سوی جمعیت شیر و خورشید ایران اداره می‌شد، در سال ۱۳۲۳ با نمایش فیلم شهرزاد و استقبال بی‌نظیری که از آن شد، به «سینما شهرزاد» تغییر نام داد و مقرر شد همه عواید فروش بلیت این سینما که بعد‌ها قیمتش از سینما‌های لوکسی مانند هما ایران و فردوسی پیشی گرفت، صرف کمک به مصیبت‌زدگان از سیل و زلزله و حوادث دیگر شود. براساس مدارک ثبت شده در اداره کل فرهنگ و هنر سابق، بلیت این سینما بین سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۸ برای لژ ۲۰ ریال، درجه دوم ۱۵ ریال و درجه سوم ۱۰ ریال، فروش می‌رفته که این قیمت در همان ایام، برای دیگر سینما‌های لوکس مشهد دو تا سه تومان کمتر بوده است.
 
در سال ۱۳۲۵ شخصی به نام «سید جواد منصوری» سالن سینما شهرزاد را برای ۲ سال اجاره می‌کند و نام آن را هم به «جهان» تغییر می‌دهد، اما این نام هرگز در دل مردم راه باز نکرده و بر زبان‌ها ماندگار نمی‌شود. گویا این حاجی منصوری، پیش از سینماداری، مالک یک بلورفروشی به همین نام در خیابان ارگ بوده و، چون در آن زمان سینما شهرزاد همه منافع مادی خود را صرف امور خیریه می‌کرده از این کار خوشش می‌آید و به آشنایان سینمایی خود می‌سپارد به بهانه کمک به اکران سینما شهرزاد، به آن فیلم مجانی یا فیلم‌هایی با قیمت مناسب بدهند.
 
این مذهبی بانفوذ که از قراری مسئول برگزاری چند انجمن قرآن نیز بوده، مدتی بعد برای اینکه نظارت دقیقی بر چگونگی صرف درآمد سینما در امور خیریه داشته باشد، مستأجر آن می‌شود. طبق شواهد تصویری این ساختمان سینما دارای نمایی چشمگیر و سالن نمایشی مدرن و امروزی بوده و در زمانه خودش، آن را مجهزترین سینمای مشهد از نظر امکانات سینمایی می‌دانسته‌اند.
 
این سینما بعد‌ها در کنار سالن سرپوشیده خود، صاحب یک سالن روباز هم می‌شود که قدیمی‌ها از آن به عنوان نخستین سینمای تابستانه (بدون سقف) شهر یاد می‌کنند؛ سینمایی که هوای مطبوعش در شب‌های بلند و گرم تابستان و فیلم‌های به روزش بر پرده جادو، روزگار فراغت مردم مشهد قدیم را رنگ می‌داده و حالشان را خوش می‌کرده است. سوای این امتیاز، وجود این دو سالن مجهز، سبب می‌شده تا شهرزاد جزو معدود سینما‌هایی باشد که در آن هم‌زمان دو فیلم اکران می‌شده است. سینما شهرزاد سرانجام در سال ۱۳۳۸ تعطیل شد، اما به عنوان سالن تئاتر شیر و خورشید به کار خود ادامه می‌دهد.
 
تلخ و شیرین یک ساختمان
خیابان ارگ که راسته بزرگ‌ترین و معروف‌ترین سینماهای مشهد بود
 

آتش معجزه

سوای سینمادار بودن ساختمان شیر و خورشید، این ساختمان مرکز برگزاری مراسم، جشن‌ها، همایش‌ها و رویداد‌هایی از این دست بوده تا از بابت درآمد برگزاری آنان، بودجه هلال احمر قدیم مشهد تأمین شود. گویا هنگام برگزاری یکی از همین جشن‌ها، اتفاقی رخ می‌دهد که مردم مشهد قدیم، از آن با نام «معجزه» یاد می‌کرده‌اند. این اتفاق درست در شب تولد رضا پهلوی رخ می‌دهد.
 
بنا بر نوشته مرحوم «غلامحسین بقیعی»، پیش از پاگرفتن ساختمان شیر و خورشید، همه جشن‌ها و همایش‌های مهم مشهد در باشگاه افسران در باغ ستاد لشگر برپا می‌شده، اما پس از آن کانون می‌شود همین ساختمان هلال احمر قدیم. کرایه سالن را هم گویا به حساب درآمد شیر و خورشید واریز می‌کرده‌اند. او می‌نویسد: «از قضا شب ۲۴ اسفند سال ۱۳۱۸، مصادف شده بوده با شب شام غریبان امام حسین (ع).
 
چون از چند سال پیش دسته‌های عزاداری و شام غریبان و دیگر مناسک مذهبی ممنوع شده بود، مقامات استانداری و شهربانی بی‌اعتنا به اهمیت مذهبی آن شب در سالن شیر و خورشید به رقص و پایکوبی پرداختند. هیچ‌کس نمی‌داند چه پیش آمده، اما صبح فردایش در شهر شایعه شد که ساختمان شیر و خورشید آتش گرفته و تمام فرش‌ها و پرده‌ها و اشیای نفیس و گران‌بهای آن که از منزل اغنیا و بازاریان به امانت برده بودند، در آتش سوخته است.
 
مردم مشهد این واقعه را معجزه خواندند و گفتند که امام حسین (ع) انتقام خودش را از حکومتی‌ها گرفته است، اما شهربانی مجاب نشد و شروع به بازجویی مذهبیان کردند تا در این میانه همه تقصیر‌ها را به گردن کسانی بیندازند که پس از ممنوعیت محرم در مناطق پرت و زیرزمین‌های مخفی مراسم روضه‌خوانی و زنجیرزنی راه می‌انداختند. مردم هم بیکار ننشستند و شایعه کردند این کار عمدی و از سمت خود کارکنان ساختمان انجام شده تا بتوانند فرش‌ها و اشیای قیمتی آن را به یغما ببرند.»
 
 

هلال احمر

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، تغییرات وسیعی در ساختار، ماهیت و وظایف جمعیت به وجود آمد. نخستین تغییر اساسی ساختار جمعیت پس از انقلاب، تفکیک مراکز بهداشتی- درمانی از جمعیت بود. بر اساس مصوبه دولت موقت، در اسفند ۱۳۵۷، همه مؤسسات درمانی و بهداشتی شامل ۲۲۴ بیمارستان، ۱۷۳ درمانگاه مستقل و مرکز اورژانس، ۷۷ اندرزگاه، ۱۵ مرکز مستقل انتقال خون و ۳۰ مرکز آموزش پرستاری، مامایی، بهیاری و پزشکی به همراه چندین پرورشگاه و خانه کودک، از جمعیت هلال احمر منفک و با حفظ مالکیت جمعیت به وزارت بهداری و بهزیستی وقت انتقال یافت. این مصوبه باعث تغییر سیاست‌های کلی جمعیت و توقف تمامی فعالیت‌های درمانی و حمایتی آن شد. همچنین بر پایه مصوبه‌های بعدی هیئت دولت، مراکز مختلف پژوهشی-حمایتی جمعیت به وزارت بهداری واگذار شدند و برخی از امکانات ترابری هوایی و دریایی از جمله هواپیما‌های جمعیت به دیگر نهاد‌ها واگذار شد.
 
نمایی از سالن نمایش ساختمان شیر و خورشید (هلال احمر امروز) - دهه ۲۰
 

ویژگی‌های کالبدی ساختمان هلال‌احمر

این بنا حدود دو دهه پیش به عنوان یک اثر میراثی به ثبت ملی می‌رسد. براساس پژوهش «رضاسلیمان‌نوری» در کتاب ارگ مشهد از این ساختمان به عنوان قدیمی‌ترین سالن نمایش فعال مشهد نیز نام می‌برند. او همچنین با اشاره به اطلاعات مندرج در پرونده ثبتی این بنا به اطلاعات معماری و ویژگی‌های کالبدی آن اشاره می‌کند: «پرونده ثبتی این بنا با عنوان «اداره هلال‌احمر» به تاریخ ۲۵/۵/۱۳۸۴ و به شماره ۱۳۳۷۴ وجود دارد. در پرونده این اثر، به سه موضوع «از ادارات قدیمی شهر مشهد است.»، «پلان منحصر به فردی دارد.» و
«در حاشیه خیابان ارگ واقع شده» اشاره شده و آن را از دلایل اهمیت این بنا برای قرار گرفتن در فهرست آثار ملی برشمرده‌اند.
 
درباره ویژگی‌های کالبدی این بنا هم آمده که «پلان این بنا تقارن محوری ندارد و پیرامون محور شمال غربی-جنوب شرقی، شکل گرفته. حجم کلی این بنا از تداخل پنج استوانه و دو مستطیل به وجود آمده است. تیغه‌ها به صورت شعاعی در نمای ورودی مشاهده می‌شود. کاربرد این تیغه‌ها علاوه بر زیباتر کردن نمای ساختمان، هدایت جریان هوا به داخل بازشو‌ها (فضای داخلی بنا) را بر عهده دارد. همچنین این تیغه‌ها روی ساختمان ایجاد سایه می‌نمایند.»

این کارشناسان همچنین مشخصات بنای ثبتی «اداره هلال احمر» را این‌گونه قید کرده‌اند: فضای سالن انتظار هلال‌احمر، به صورت سالن طویلی است که اضلاع عرضی آن فرم نیم‌دایره دارد. در هر ضلع نیم‌دایره‌ای شکل این سالن‌ها نیز ۸ پنجره مشاهده می‌شود. در طرفین ضلع شمال غربی فضای انتظار، اتاق‌های انبار و سرویس‌های بهداشتی قرار گرفته‌اند. در وسط این ضلع نیز پله‌های ورودی به سالن تئاتر خودنمایی می‌کنند.
 
تعداد این پله‌ها ۱۳ عدد و گوشه‌های سه پله اول گرد شده است. در وسط پاگرد پله‌ها نیز در ورود به سالن قرار گرفته است. علاوه بر این، در انتهای سالن کنفرانس و در ضلع شمال غربی بنا فضای مستطیل شکل دیگری قرار دارد که نمازخانه محسوب می‌شود.

نظر شما