به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از فارس، حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی گفتگویی داشته است که مهمترین بخشهای آن در ادامه از نظرتان میگذرد.
- اصلاح طلبان سرمایه اجتماعی خود را از دست دادهاند، آنها شاید نتوانند به راحتی با نامزد مستقل در قدرت باقی بمانند. بنابراین بهترین راه این است که از فردی حمایت کنند که هم زمینه را برای ماندن آنها در قدرت فراهم کند و هم از موضعگیری تندی برخوردار نباشد.
- اصلاح طلبان برای حفظ قدرت در سال ۱۴۰۰ میخواهند به سمت علی لاریجانی بروند و این توصیه کسانی است که میخواهند همچنان در قدرت باشند. البته اختلافاتی بین اصلاح طلبان نسبت به این مساله وجود دارد. اما ظاهراً سران اصلاحات مصم هستند از چهرههای نیابتی برای ماندن در قدرت حمایت کنند.
- به نظر میرسد اصلاح طلبان نزدیک شدن به جریان اصولگرایی را به نفع خود تلقی میکنند. منتهی نکته این است که حمایت اصلاح طلبان از لاریجانی میتواند شک و تردید نیروهای انقلابی را برای تشکیل دولت مورد نظر آنان به لاریجانی افزایش دهد و احتمالا این جریان نتواند با وی به توافق برسد.
منصوبین از جانب رهبر انقلاب برای کسب سمت خاص منع شدهاند. با توجه به اینکه حکمهای مقام معظم رهبری معمولا پنج ساله و سه ساله است، شرایط اقتضا میکند که فرد منصوب بتواند برنامه خود را به سرانجام برساند.
قالیباف منتخب مردم است و انتصابی از سوی رهبری در مورد ایشان صورت نگرفته است. بنابراین فکر نمیکنم ایشان مشمول چنین منعی باشد. مگر اینکه خود وی تشخیص دهد که جایگاهش در اجرا مفیدتراست یا مجلس.
واقعیت این است که مردم توجه چندانی به اقدامات زیر ساختی مانند توسعه کشاورزی مکانیزه و یا طرح انتقال آب از خلیج فارس به سیستان و کرمان ندارند و این اقدامات هنوز برای مردم قابل لمس نیست. چیزی که مردم بر اساس آن قضاوت میکنند و سرمایه اجتماعی دولت بر اساس آن شکل میگیرد، مشکلاتی مانند گرانی، تورم، کمبود برخی کالاهای اساسی و بالا رفتن هزینه زندگی است که مردم را رنج میدهد و تا وقتی که دولت در این بعد کاری نکند طبیعتاً دچار کاهش سرمایه اجتماعی هست.
مذاکره کنندگان باید شرایطی داشته باشند تا بتوانند در هر مذاکره ای موفق باشند و نه صرفا در مذاکره با آمریکا. در واقع در مذاکره با طرف غیرآمریکایی هم باید شرایطی داشته باشیم.
برخورداری از یک تیم کارشناسی پخته به لحاظ حقوقی و سیاسی از دیگر شرایط مذاکره است. وقتی طرف مقابل ۱۰۰ کارشناس و متخصص در کنار خود دارد، ما نمیتوانیم با تیم ۵ نفره همه مذاکرات را پوشش دهیم. طرف ما به لحاظ مذاکره و مبانی مذاکره طرف کوچکی نیست که بخواهیم فقط با ۵ نفر در مذاکره با او موفق شویم.
ما در مذاکرات الجزایر و سعدآباد نتوانستیم پولهای بلوکه شده در آمریکا را بعد از آزادی گروگانها به کشور برگردانیم. به خاطر اینکه مذاکره کنندگان از توانایی لازم برای مذاکره برخوردار نبودند.
∎
نظر شما