به گزارش ایکنا، «ابراهیم أبراش»، نویسنده فلسطینی و کارشناس مسائل سیاسی، در یادداشتی که آن را با عنوان «سازشگران، عربها را جنایتکار و رژیم صهیونیستی را تبرئه کردند» برای روزنامه فلسطینی «المنار» به مناسبت روز جهانی صلح برابر با ۲۱ سپتامبر (امروز، 31 شهریور ماه) نوشته است، فریب خوردن حکومتهای عربی از آمریکا و رژیم صهیونیستی را در شیوه اعلام عادیسازی روابط با این رژیم، صرف نظر از اینکه نفس سازش اقدامی ننگین بود، تقبیح کرد.
در این یادداشت آمده است: اگر اقدام امارات و بحرین در عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به شکلی آرام و براساس حق هر کشور مستقل در برقراری روابط دیپلماتیک انجام میشد، هیاهویی ایجاد نمیشد، زیرا در حال حاضر به قدری با اغراق و تمجید همراه شده که گویی قرار است چهره منطقه و تاریخ بشریت را عوض کند، در حالی که این گونه نیست.
بر اساس این یادداشت، امارات، بحرین یا هر کشور عربی دیگری میتوانست برقراری روابط دیپلماتیک خود با رژیم صهیونیستی را با صدور بیانیهای رسمی از سوی وزارت خارجه کشورش یا هر طرف دیگری اعلام کند، بدون اینکه به فلسطینیها و تاریخ و حقوق آنها توهین و از تاریخ رژیم اشغالگر تمجید کنند و از آیات قرآن برای مشروعیتبخشی به وجود صهیونیسم در منطقه و توجیه صلح با آن بهره جویند. البته در این صورت فلسطینیها و دیگرانی که موضع اصولی علیه رژیم صهیونیستی دارند، این عادیسازی را رد و محکوم میکردند، اما واکنشها تا این حد نبود، زیرا بخش قابل توجهی از خشم درباره اتفاق اخیر شیوه منحوس اعلام این توافق بود.
وی نوشته است: شیوه اعلام این عادیسازی و بیانیههایی که از واشنگتن و تلآویو در این باره صادر شد و شیوه برخورد رسانههای صهیونیستی با این موضوع نشانه عملیات فریب واشنگتن و تلآویو علیه این دو کشور بود، گویی که یک اتفاق اساسی در منطقه به دست ترامپ و نتانیاهو رخ داده است، نه اینکه این دو طرف در راستای منافع خود تصمیم مستقلی گرفته باشند، تا جایی که رسانههایشان هم این دو توافق صلح را در چارچوب مبارزات انتخاباتی ترامپ و نتانیاهو توصیف کردند.
نویسنده تصریح میکند: آنچه بیش از همه خشمآور است، سوق دادن رسانههای اماراتی و بحرینی و حامیان آنها به ترویج گفتمان آمریکایی ـ اسرائیلی در مورد صلح است. وقتی ترامپ و نتانیاهو میگویند که عادیسازی با اعراب صلح را برای منطقه به ارمغان میآورد، معنایش این است که عربها مانع صلح و عامل ادامه جنگ و مناقشه در خاورمیانه بودند، در حالی که این یک مغالطه خطرناک است و ترویج آن اسرائیل و آمریکا را از مقصر بودن در مناقشه اعراب و اسرائیل تبرئه میکند و تقصیرها را به گردن عربها و فلسطینیها میاندازد.
نویسنده میافزاید: در حالی که عربها از سال 1973 جنگ را متوقف کردند، جنگی که با عنوان بازگرداندن اراضی تحت اشغال اسرائیل در سال 1967 و مخالفت رژیم صهیونیستی با اجرای قطعنامه 242 درباره عقبنشینی از اراضی اشغالی عربی بود. همچنین عربها بیش از یک توافق صلح با رژیم اشغالگر امضا کردند که شامل توافقهای مصر، اردن و سازمان آزادیبخش فلسطین با رژیم صهیونیستی بود.
در این یادداشت آمده است: همه جنگها و تنشهای نظامی که طی سه دهه اخیر رخ داده از سوی رژیم صهیونیستی علیه کشورهای عربی نظیر لبنان و سوریه انجام شده و غیر از آن هم اسرائیل مواضعی در عراق و سودان را بمباران کرده است و فلسطینیها و طرفداران ملت فلسطین را در امارات، سوریه، مالزی تونس و غیر آن ترور کرده یا به رویارویی با فلسطینیها رفته که با اشغالگری، شهرکسازی یا جنگ در غزه و کرانه باختری همراه بوده است.
نویسنده ادامه میدهد: حتی «محمود عباس»، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، هم به راه حل مسالمتآمیز پایبند بود و آنچه را خشونت و تروریسم مینامید محکوم میکرد و با رژیم اسرائیل هماهنگی امنیتی داشت. حماس هم چندین بار توافق آتشبس با میانجیگری مصری را امضا کرد، اما اسرائیل این آتشبسها را نقض کرد. بنابراین عجیب است که امارات از صلح در منطقه سخن میگوید و جنگ و تجاوز را محکوم میکند، در حالی که خودش و دیگر کشورهای عربی خلیج فارس از حامیان مالی هرج و مرجهای موسوم به بهار عربی و گروههای گاه تروریستی بودهاند؛ کما اینکه امارات همچنان طرف اصلی در تجاوز علیه یمن و ارتکاب جنایات جنگی در این کشور است.
در پایان این یادداشت آمده است: این سؤال مطرح میشود که آیا جنگ امارات و متحدانش در یمن و حمایت آنها از گروههای شبهنظامی در دیگر کشورها به نفع صلح است؟ آیا درگیری گروههای معارض مسلح با یکدیگر یا درگیری آنها با نظامهای حاکم در کشورهای متعدد، که مورد حمایت نظامی، مالی و سیاسی خارجی است، به نفع صلح جهانی است، ولی اگر فلسطینیها برای آزادی و استقلال میهن خود مبارزه کنند، مبارزه آنها منافی صلح است؟
انتهای پیام
نظر شما