سرویس حوادث جوان آنلاین: آذرسال۹۶ مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک مرد جوانی به نام نادر در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. با حضور مأموران در محل اولین شواهد نشان داد این مرد در یک حادثه اسیدپاشی از سوی همسرش بر اثر سوختگی به بیمارستان منتقل شد، اما بر اثر شدت جراحات فوت کرده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی همسر مقتول به نام نغمه که در محل حضور داشت، بازداشت شد. او در پلیسآگاهی تحت بازجویی قرار گرفت، اما قتل عمد را انکار کرد و گفت: «بعد از ازدواج متوجه شدم شوهرم مرد بداخلاقی است و از همان روزهای اول زندگی مشترک اختلاف ما شروع شد. فکر میکردم اگر صاحب فرزند شویم اخلاق شوهرم بهتر میشود به همین دلیل تصمیم گرفتم بچه دار شویم. با به دنیا آمدم پسرم اوضاع بهتر نشد، حتی شوهرم به من خرجی هم نمیداد. خلاصه زندگیمان طوری شدهبود که هر روز با هم درگیر بودیم.»
متهم ادامه داد: «آخرین بار درگیری بین من و شوهرم بالا گرفت و او مرا به شدت کتک زد. این شد که کینه او را به دل گرفتم. قبلاً شوهرم را تهدید به اسیدپاشی کرده بودم، اما نادر هر بار با بیاعتنایی به حرفم توجهی نمیکرد.»
این زن در خصوص قتل گفت: «آن شب تا صبح فکر انتقام از شوهرم مرا رها نمیکرد. این شد که نقشه قتل را طراحی کردم و نزدیک صبح به انباری خانه رفتم و یک ظرف ۴لیتری حاوی اسید را برداشتم. شوهرم خواب بود با همان ظرف به اتاق رفتم و بالای سر شوهرم ایستادم. یک لحظه پشیمان شدم و تصمیم گرفتم او را تهدید کنم تا دست از بدرفتاریهایش بردارد، اما شوهرم وقتی مرا با ظرف اسید بالای سرش دید از خواب پرید و به ظرف اسید خورد. این شد که اسید روی بدنش ریخت. شوکه شده بود و نمیدانستم چکار کنم بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم، اما وقتی به بیمارستان رفتیم کار از کار گذشته بود.» با اقرارهای متهم، اما بنا به شواهد و قرائن موجود وی به اتهام قتل عمد راهی زندان شد و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه محاکمه با درخواست قصاص از سوی اولیایدم از سوی هیئت قضایی شعبه پنجم به قصاص محکوم شد. این حکم با اعتراض وکیل متهم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و با نقض رأی صادره به همان شعبه ارجاع داده شد.
به این ترتیب متهم برای دومین بار مقابل هیئت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی بابایی قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیایدم بار دیگر درخواست قصاص کردند و گفتند عروسشان مستحق مرگ است.
در ادامه متهم با انکار جرمش در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید قصد قتل نداشتم. فقط میخواستم او را بترسانم. من قبلاً هم در درگیریها او را تهدید کرده بودم و گفته بودم خودم و پسرم را با اسید خواهم کشت، اما او با بیاعتنایی جوابم را میداد. رفتارهای شوهرم مرا وادار به این کار کرد، اما همان لحظه پشیمان شدم. از خانواده شوهرم تقاضا دارم به خاطر پسر خردسالم مرا ببخشند.»
متهم برای دومین بار هم از سوی هیئت قضایی به قصاص محکوم شد و این رأی با اعتراض متهم به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما این بار حکم قصاص زن جوان تأیید شد.
نظر شما