شناسهٔ خبر: 34060931 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران | لینک خبر

جنجال نامه آخر در دادگاه اول

صاحب‌خبر -
محمدعلی نجفی فرزند احمدعلی، ۶۶ ساله، بازنشسته، اهل و ساکن تهران؛ می‌توانست عنوانش فقط شهردار سابق تهران باشد که با حاشیه کرسی بهشت را ترک کرد؛ اما دیروز به‌عنوان تنها متهم قتل میترا استاد، فرزند کاکابرار، ۳۶ ساله و همسر دوم خود، روی صندلی متهم نشست تا 45 روز بعد از حادثه پر ابهام قتل استاد، راوی مسائلی باشد که او را به میترا استاد پیوند زد و این پیوند را در نهایت با 5 گلوله گسست. اما این نماینده دادستان بود که در خلال قرائت کیفرخواست، ماجرای آشنایی، عقد موقت، عقد دائم و سپس نحوه قتل استاد را از زبان نجفی و با استناد با نامه معروف او روایت کرد. به گزارش میزان، شهریاری در این جلسه که به‌صورت علنی برگزار شده بود، گفت: در 98.3.7 ساعت ۱۲:۳۰ صبح حسب تماس کلانتری شهرک غرب مبنی بر وقوع قتل در یک برج مسکونی، بازپرس بلافاصله به همراه اکیپ (پزشکی قانونی، تشخیص هویت، پلیس آگاهی) به محل عزیمت کرد. نماینده دادستان افزود: در بدو امر جسد مقتوله در وان حمام به نحوی که سر به سمت جنوب و پا‌ها به سمت شمال و آثار خونریزی از ناحیه سینه و پهلو وجود داشت مشاهده شد و آپارتمان هم به هم ریختگی داشت به نحوی که مشخص بود بتازگی اسباب کشی کرده‌اند.
شهریاری گفت: در صحنه دستنوشته‌ای کشف شد که در آن نوشته شده بود: «در طول یکسال و اندی گذشته تمام سعی خود را کردم تا بدون خونریزی مشکلات را با میترا استاد حل کنم، اما او هیچ نصیحتی را پذیرا نبود حتی پیشنهاد دادم که تمام حق و حقوقت را پرداخت می‌کنم؛ اما او به من می‌گفت در وهله اول برای گرفتن انتقام از همسر و دخترت آمده‌ام و تا خیانت نکنم و با مرد‌های اجنبی... دست بر نمی‌دارم.» وی در ادامه قرائت نامه نجفی گفت: «از تهدید و توهین او خسته شده‌ام از دیروز شروع کرد به تماس گرفتن با برخی مرد‌های اجنبی که رابطه نامشروع داشت و برای توجیه رفتار خود به من تهمت زشت می‌زد».
وی ادامه داد: در بررسی نامه‌ای کشف شد که متهم نجفی در آن می‌گوید «او در اردیبهشت ۹۶ با عده‌ای به دیدن من آمدند و گفتند که کاندیدای شورای شهر هستند و من او را به دوستانم معرفی کردم، البته آن زمان او محجبه بود. بعد از آن ملاقات خصوصی داشتیم و مطالبی را درباره زندگی خود به من گفت که مسلمان و مطلقه است؛ اما او قبل از مسلمان شدن با یک کارگردان زندگی عاشقانه و جنسی داشته است، بعد از آن به عقد موقت کسی در وزارت خارجه در می‌آید، بعد از آن هم به عقد موقت شخص دیگری در آموزش و پرورش درآمده است و همه این موارد را همسر او اطلاع داشت که بعد از آن در تیرماه به عقد موقت من درآمد که اشتباه کردم.»
قاضی کشکولی در این بخش از کیفرخواست خطاب به نماینده دادستان بیان کرد: برخی از مسائل، مستلزم طرح شدن در جلسه غیر علنی است. نماینده دادستان نیز در پاسخ به قاضی گفت: من این نامه را با توجه به اینکه خود آقای نجفی اذعان کرد، می‌خوانم. نماینده دادستان ادامه داد: متهم در آخر دستنوشته خود چنین گفته است که این مسائل وی را به این نتیجه رساند که مقتوله مهدورالدم است و برای همین کار را یکسره کرده‌ام و از همه ملت ایران عذرخواهی می‌کنم. از دکترمسلمان‌نژاد که منزل خود را در اختیار من قرار داد تشکر دارم و از باران عزیز به خاطر اینکه این زن مرا شش ماه از دیدن وی محروم کرد عذرخواهی می‌کنم.
شهریاری خاطرنشان کرد: از مضمون پایانی دستنوشته چنین بر می‌آید که متهم یا قصد خودکشی داشته یا خودکشی کرده است. در ساعت ۱۹ همان روز متهم خود را به پلیس آگاهی تهران معرفی کرد و در همان مرجع انتظامی با سلاح حاضر شد و به قتل و انگیزه اختلافات خانوادگی اعتراف کرد و اعلام کرد که خشاب از قبل در اسلحه بوده است. نماینده دادستان در ادامه گفت: متهم نزد بازپرس شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی تهران در تحقیقات اعلام کرد که در زمان هشت ماه عقد موقت و یک سال عقد دائم، در تمامی زمان جنگ و جدل داشته‌اند. متهم اعلام کرد که اینها مجموعه‌ای از موارد اختلافی بوده است که به درگیری فیزیکی می‌انجامید و حتی سه یا چهار بار ایشان (مقتوله) نسبت به من (نجفی) چاقوکشی کرده‌اند و تا ساعت ۲:۳۰ توهین و فحاشی نسبت به من (نجفی) کرده است. شهریاری با اشاره به اظهارات متهم(نجفی) در تحقیقات مقدماتی، تصریح کرد: متهم اظهار داشت در ادامه مقتوله خواست تا به حمام برود، لباس خود را درآورد و وارد حمام شد اسلحه را که سازمانی و مسلح بود برداشتم و به سمت حمام رفتم که این جمله برخلاف جملات اولیه متهم در مرجع انتظامی است؛ چرا که وی اعلام داشته بود که اسلحه را خودش مسلح کرده است. وی در ادامه قرائت کیفرخواست و اظهارات متهم نجفی گفت: متهم اذعان داشت که اسلحه را نشان دادم و مقتول ترسید و گفت علی غلط کردم، درستش می‌کنم. در ادامه چند گلوله شلیک شد و تیر آخر به سینه وی برخورد کرد. یک ساعت با خود کلنجار رفتم که خود را با خودکشی مجازات کنم یا خیر، دو دستنوشته از خود به جای گذاشتم و به مزار پدرم در قبرستان وادی‌السلام رفتم و می‌خواستم خودکشی کنم که نتوانستم در ادامه به حرم حضرت معصومه(ع) رفتم و یک کیف دستی که اسلحه نیز در آن بود به همراه داشتم که خواستم به خادم آنجا تحویل دهم که مرا شناخت و گفت که می‌توانی آن را با خود داخل ببری؛ اما با این حال آن را تحویل دادم و وارد حرم شدم که یکی دو نفری مرا شناختند و خواستند با من عکس بگیرند. یک عکس نیز از آنجا از من گرفته شد که در فضای مجازی پخش شد. شهریاری در ادامه اظهار کرد: متهم در اعترافات خود اعلام کرد که، چون احساس می‌کردم خانواده‌ام پس از این موضوع تحت فشار قرار می‌گیرند عنوان مهدورالدم را به کار بردم و به خاطر این بود که خانواده‌ام بتوانند از خود دفاع کنند.

نظر شما