به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، زمانی تیمهایش استاد برگشت به بازیها بودند. نامش مترادف شده بود با پیروزی. دستاوردهایش تا بدانجا بود که میگفتند ردای سرمربیگری استقلال را چنان بزرگ کرده است که جز او به تن همه گشاد مینماید. کارش بردن پرسپولیس بود. قصه این روزها اما حکایتی دیگر است. حالا چند سال است که دست امیر قلعهنویی از جامها کوتاه مانده است. تیمهایش راحت میبازند و صلابت لازم را ندارند. اعتمادها به او کم شده است. ژنرال این روزها تا آستانه خلع درجه پیش رفته است.
قلعهنویی از کسانی است که خواستنی بودنش تماما ناشی از دستاوردهایش است و درست به واسطه همین خصیصه بود که هرگاه تزلزلی نشان داد رویها از او برگردانده شد. نه چهره فتوژنیکی داشت و نه دوران فوتبالی ستارهواری. اما او هربار خودش را از نو اثبات میکرد. میگفت این همه منتقد ناشی از موفقیتهایش است و احتمالا حسادت. با این حال این روزها همه شمشیرها را از رو بستهاند. قلعهنویی این سالها دستاورد چندانی نداشته است. اگر زمانی بهترین و گرانترین مربی لیگ بود، امروز دیگر آنچنان خواستنی نیست.
قلعهنویی در چند سال اخیر با شبح خود درگیر بوده است؛ شبح امیرِ سالهای اولیه مربیگری. مردی شجاع، جاهطلب و با اردهای عجیب و معطوف به پیروزی. ویژگیهایی که نباید فراموش کرد خاص شرایط آن روزهای وی بود. جوان بود و از افتخارات پرشمار امروزی نشانی نبود و لاجرم حتی موقعیتی تثبیت شده نیز نداشت. آن روزها در مقام کسب افتخار و نشان بود و امروز در مقام حفظ همانها. همگان اما او را به گذشته رجعت میدهند و البته خود وی نیز گویا تسلیم این منطق شده است؛ تا بدانجا که یکی دو فصل پیش گفت میخواهد برگردد به سال 1382. حضور سهمگین آن تصویر دیرین باعث شده است انتخابها و تصمیمهایش نیز تحت تاثیر قرار گیرد. گویی در زمان گم شده است. قلعهنویی باید خود را از شر این شبح برهاند. او نیز تغییر کرده است و البته این تغییر صرفا به معنای از دست دادن خصایص مثبت نیست. فوتبال نیز دگرگون شده است و به احتمال زیاد کپی نسخه 1382 نیز این روزها جواب ندهد.
رکوردهای امیر دارند شکسته میشوند؛ دوری از جامها، باختهای پیاپی به پرسپولیس. حالا شاید امکان مواجهه منطقیتر با خود و تیمش را بیابد. قلعهنویی هنوز هم در میان مربیان ایرانی مربی برجستهای است، از معدود مربیانی است که امضای خودش روی تیم است، شاید اگر کمی حواشی اطرافش را کم کند و بر تیمش بیشتر متمرکز شود، موفقیتها دوباره رخ نماید. هرچه هست قلعهنویی باید بجنبد. نجواهایی به گوش میرسد. شاید پژواکهایی دور باشد از نواختن ناقوسها برای ژنرال امیر قلعهنویی.
نظر شما