شناسهٔ خبر: 1695579 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

میزگرد «خاطره‌نویسی دفاع مقدس؛ فرصت‌ها و چالش‌ها»-۲

رامهرمزی: عدالت فرهنگی؛ لازمه ادبیات دفاع مقدس امروز است/ شاه‌رضایی:‌خاطره‌نویسی جنگ فرضیه‌ حافظه تاریخی ایران را باطل کرد

خبرگزاری تسنیم: معصومه رامهرمزی معتقد است که یکی از پرخواننده‌ترین کتاب‌ها، کتاب‌های زنان است، چرا که به لحاظ وجودی زن در تقابل با جنگ است. اینگونه خاطرات در واقع عظمت واقعی دفاع مقدس را بهتر نشان داد و استقبال از آن‌ها نیز بیشتر بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ ادبیات دفاع مقدس اگرچه با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شکل گرفت،‌ اما رفته رفته هر چه از سال‌های دفاع مقدس دور شد،‌ جلوه‌های دیگری از خود را به نمایش گذاشت که در گونه‌هایی هم‌چون تاریخ شفاهی‌، خاطره‌نویسی‌، رمان‌ ... متبلور شد.

در این میان یکی از آثارپرطرفدار ادبیات دفاع مقدس خاطره‌نویسی بود که اگرچه در باور عموم تنها اختصاص به شخصیت‌های سیاسی و برجسته تعلق داشت‌، اما دفاع مقدس خاطره‌نویسی را به میان مردم عادی آورد و از رزمندگان عادی گرفته تا امدادگران و سرداران و فرماندهان خاطرات خود را به نگارش در آوردند‌، تا اینکه در دهه 80 موجی از خاطره‌نویسی دفاع مقدس شکل گرفت و تا سال‌های کنونی نیز ادامه یافت‌، در این میان آنچه اهمیت دارد،‌ دستیابی به شیوه صحیح و استاندارد خاطره‌نویسی است که در سال‌های اخیر کتاب‌های خاطرات دفاع مقدس از فقدان آن رنج می‌برند،‌ این امر موجب شده تا از طرفی هم کتاب‌های خاطرات رشد یابد و هم خلط‌هایی میان خاطره‌نویسی و تاریخ شفاهی ایجاد شود.

سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس که بیش از یک سال از تأسیس آن می‌گذرد،‌ شورای تخصصی خاطره‌نویسی را با حضور نویسندگان و کارشناسان این حوزه تشکیل داده و در صدد دستیابی به استانداردهای لازم برای این حوزه است،‌ خبرگزاری تسنیم،‌ در نشستی با حضور برخی اعضای این شورا هم‌چون گلعلی بابایی رئیس سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس و نویسنده کتاب‌های خاطرات دفاع مقدس،‌  معصومه رامهرمزی نویسنده کتاب «یکشنبه آخر» و پژوهشگر این حوزه و محسن شاه‌رضایی پژوهشگر و رئیس شورای تخصصی خاطره به بررسی موضوع خاطره‌نگاری دفاع مقدس‌؛ فرصت‌ها و چالش‌ها پرداخته است.

در بخش نخست این نشست‌، گلعلی بابایی مدیر سازمان هنری و ادبی دفاع مقدس خاطره‌نویسی دفاع مقدس را مرهون توجه و تأکید رهبر انقلاب دانست،‌ و تأکید کرد که باید در راستای آسیب‌زدایی از آن اقدام کنیم. بابایی به نقل از رهبر انقلاب «فراموشی» و «تحریف»‌را دو اسیب این عرصه عنوان کرد.

هم‌چنین محسن شاه‌رضایی نویسنده و رئیس شورای خاطره سازمان هنری و ادبی دفاع مقدس نیز ار نبود فرم استاندارد برای نوشتن خاطره‌نویسی در کشور خبر داد.

بخش نخست را اینجا بخوانید!

بخش دوم این میزگرد به شرح ذیل است:‌

* تسنیم:‌ از آن‌جایی که رهبر انقلاب بر عرصه خاطره‌نویسی دفاع مقدس تأکید و توجه دارند و تقریظاتی نیز بر کتاب‌های دفاع مقدس نوشته‌اند‌، به نظر می‌رسد،‌ وظیفه نویسندگان این حوزه سنگین‌تر بوده و نیازمند دقت و توجه بیشتری در این عرصه هستیم. از طرفی نیز شما به زحمت نمره قبولی به فعالیت‌هایی که تاکنون انجام شده می‌دهید؟ تکلیف چیست؟ برای پیمودن مسیر کمال چه باید کرد؟

شاه‌رضایی:‌ اینکه من گفتم نتوانستیم به آن درجه‌ای که مدنظر رهبری است دست‌یابیم‌، مربوط به آثاری است که تا به امروز چاپ شده است، برای آینده باید برنامه‌ریزی کرد‌، این شورای کارشناسی خاطره که شکل گرفته می‌تواند تا اندازه‌ای جبران مافات کند‌، در استان‌ها معمولا تا پیش از این آثار بدون نظارت و یا نظارت پایین منتشر می‌شد‌، اما از این پس قرار بر این شده که کتاب‌ها در استان‌ها با نظارت شورای خاطره منتشر شود،‌ تا کیفیت کار افزایش یابد.

شاه‌رضایی:‌ هنوز با این وضعیت که داستان‌نویسان ما از خاطرات دفاع مقدس رمان بنویسند، فاصله داریم

* تسنیم:‌ نویسنده خاطرات در مقابل نویسنده رمان با محدودیت‌هایی مواجه است،‌ برای نمونه نویسنده در رمان می‌توان تخیل را تا هر اندازه که بخواهد دخیل کند‌، اما در خاطره باید چارچوب واقعیت را در نظر گرفت‌، با این وجود می‌بینیم کتاب خاطره پرمخاطب تر از کتاب‌های داستان در حوزه دفاع مقدس است این از کجا نشأت می‌گیرد؟

  مقایسه داستان و خاطره اکنون مجاز نمی‌بینم،‌ در اینکه طرفداران خاطره از داستان بیشتر باشند‌، نیز تردید دارم،‌ باید آمار کمی  گرفته شود، برای نمونه جشنواره داستان‌نویسی یوسف که برگزار می‌شود‌، استقبال نویسندگان قابل توجه است و کم از خاطره ندارد. اما استقبال مخاطبان از کتاب‌های خاطرات دلایل مختلف می‌تواند داشته باشد، یک دلیل این است که خاطرات دفاع مقدس گاهی آن قدر عجیب جلوه می‌کنند که ما را به داستان نزدیک می‌کنند و دیگر اینکه بالاخره داستان نیازمند محتوایی پایه است، که آن محتوا را خاطره در اختیار قرار می‌دهد، ما هنوز در بحث خاطره به نظر من استغنای کامل نداریم، یعنی هنوز با این وضعیت که داستان‌نویسان ما خاطرات دفاع مقدس را مبنای نگارش رمان خود قرار دهند و از دل یک کتاب خاطرات ده‌ها و شاید صدها داستان تولید شود‌، فاصله بسیار داریم.

من این را کارشناسی نکردم، اما به نظرم این بازمی‌گردد به ضمیر انسان‌ها، خاطرات واقعی هستند، نوشته‌هایی که از بطن یک واقعیت داستانی در آمده است،‌ اما داستان با خیال پردازی نوشته شده است، نویسنده توسط هنر خود توانسته چارچوبی را مشخص کند و براساس آن قصه‌ای بنویسد، تفاوت در استقبال مخاطب از این دو،‌ شاید بیشتر به ذات انسان ها برمی‌گردد که همان ذات حقیقت‌یابی و واقع‌گرایی است.

شاید هم داستان نویس‌های ما به آن مهارت‌های لازم دست پیدا نکردند، ضمن احترام به تلاش‌هایی که نویسندگان داستان‌نویس در حوزه دفاع مقدس داشته و آثار قشنگی را آفریدند، اما در عین حال چون داستان همان طور که گفتید مولفه‌های دیگر هم دارد، شاید هنوز به آن پختگی لازم نرسیده‌اند که ما فکر می‌‌کنیم خاطرات جذاب‌تر از داستان‌هایمان هستند‌.

شاه‌رضایی: خاطره‌نویسی در ایران با خاطره نویسی دفاع مقدس استغنا پیدا کرد

* تسنیم:‌ در ادبیات پس از انقلاب ما شاهد انس بیشتر مخاطبان با کتاب‌های خاطرات هستیم،‌ در حالیکه در پیش از آن نیز با وجود اینکه کتاب خاطرات منتشر می‌شد،‌ اما مردم معمولا‌ً با کتاب‌های داستان و حکایات انس داشتند.

من یک تئوری دارم، اعتقاد دارم خاطره‌نویسی در ایران با خاطره نویسی دفاع مقدس استغنا پیدا کرد،‌ نمی‌گویم، آغاز شد،‌ چون قبل از آن نیز وجود داشت،‌ اما با دفاع مقدس مستغنی شد،‌ خاطره‌نویسی فربه شد و اصلاً‌ در جامعه مطرح شد، تا قبل از آن نبود، اگر بخواهیم کتاب‌های خاطره قبل از دفاع مقدس را شمارش کنیم،‌ از تعداد انگشتان دست فراتر نمی‌رود،‌ اما این بعد از جنگ بود که آن حوادث باورنکردنی و البته حضور افرادی در جبهه‌های جنگ با سبقه فرهنگی موجب شد تا  آثاری بیرون آید که خواندنی شود، اگر این نبود جای تعجب داشت. من اعتقاد دارم خاطره‌نویسی در ایران با دفاع مقدس فربه شد، امروز هم وظیفه داریم که سایر قسمتها را نیز تسری بدهیم، یعنی این آموزه‌های خاطره نویسی جنگ را در حوزه‌های دیگر نیز مطرح کنیم.

* تسنیم:‌ امروزه کتاب‌های خاطرات دفاع مقدس یکی از مهمترین منابع شناخت مخاطبان نسل سوم انقلاب از دفاع مقدس هستند، این آثار تا چه اندازه از سندیت برخوردار هستند،‌ آیا پر تعداد بودن آن‌ها ضرورت دارد؟ گاهی دیده می‌شود‌‌، خاطرات مختلفی از یک برهه تاریخی در یک مکان و زمان از دفاع مقدس نگاشته می‌شود،‌ که شاید همه به نوعی روایت یک واقعه باشند.

ذات خاطره باید حقیقت باشد، چون می‌گوییم داستان واقعی. به هر حال خاطره هم نوعی ثبت وقایع است و تاریخ نویسان از آن استفاده می‌کنند. من خود زمانی که کار پژوهشی می‌کنم، از تمام آثار خاطرات استفاده می‌کنم. رزمندگانی که در جبهه حضور داشتند، از منظر خود حوادث را دیده‌اند‌، برای نمونه خانم رامهرمزی حوادث جنگ را از منظر خودشان دیدند و کتاب «یکشنبه آخر» را نگاشته‌اند،‌ اما همان اتفاقات را خانم حسینی در «دا» به گونه‌ای دیگر روایت کرده است، بالاخره تنوع نگاه‌ها موجب شده که خاطرات متنوع شوند.

ضرورت دیگر تولید کتاب خاطرات است است که ما باید برای همه حق قائل باشیم‌، هر کسی که در جبهه حضور داشته این حق را دارد که نگاه‌ها و مشاهدات خود را بیان کند و خود را در این پازل بچیند، گاه فردی نیازی نمی‌بیند و ثبت هم نمی‌کند و هر چقدر به او مراجعه  کنی می‌گوید، نه من می‌خواهم این خاطرات را در دل خود  نگه‌ دارم،‌ اما فرد دیگری دوست دارد برای جامعه بازگو کند.

جنگ مشکلاتی برای همه داشت، آن تابلوی زیبا از دفاع مقدس و دید عرفانی به آن وجود دارد،‌ اما در کنارش بالاخره جنگ مشکلاتی هم داشته است، حتی برای آن کسانی که پشت جبهه بودند، کسانی که در خانه‌هایشان نشسته بودند و نمی‌توانستند مواد شوینده و شیر بخرند،‌ روزی 6 ساعت قطعی برق را تحمل می‌کردند‌ و... به نوعی تمام ایرانی‌ها درگیر بودند، حتی آن کسی که خارج از ایران بود، اما دلش برای ایران می‌تپید، همه اینها حرف دارند، پس سپهر خاطرات دفاع مقدس گسترده است و جمع کردن آن کار بسیار بسیار دشواری است، اگر نگوییم غیر ممکن است. ما باید تلاش کنیم که سوژه‌هایی از این افراد را استخراج کنیم ‌، علاوه بر رزمنده‌ها‌، پزشکان،‌ امدادگران، زنان،‌ باید آشپز‌ها‌، پتوشورها‌، مکانیک‌ها،‌ خیاط‌ها و .... را نیز استخراج کنیم‌، اکنون  مثل ما مثل فرد تشنه‌ای است که کنار اقیانوس آب شیرین ایستاده، اما نمی‌داند باید بخورد و تشنه است. ما این خاطرات را هنوز داریم خوشبختانه هنوز اینها از بین نرفته‌اند.

رامهرمزی:‌ با خاطرات دفاع مقدس به شناخت خوبی از خودمان خواهیم رسید

*تسنیم: خانم رامهرمزی خوشحالیم که توانستید هر چند با تأخیر به این گفتگو برسید، ما باب گفتگو را با آقای بابایی وشاه‌رضایی باز کردیم لطفا در ادامه بحث  شما نظر خودتان را درباره ضرورت انتشار کتابهای خاطره بفرمایید.

من فکر می‌کنم،‌ خاطرات دریچه مهمی را به روی ما باز می‌کند، در تمام دنیا اینگونه است که با خاطرات به یک شناخت خیلی خوبی از خودمان می‌‌رسیم،‌ تمام سازمان‌های نظریه پردازی و جاسوسی دنیا اولین اقدامی که برای پیاده کردن اهداف خود در کشورهای مختلف می‌کنند،‌ شناخت ابعاد مختلف اجتماعی، اعتقادی، سیاسی، اقتصادی آن کشورهاست، اکنون شبکه‌های اجتماعی وایبر، واتساب، اینستگرام با این منظور راه افتاده است که از تحلیل ورودی این شبکه‌ها بتوانند،‌ به یک شناختی از ما برسند و سپس ابعاد وجودی ما را بالا و پایین کنند و بگویند براساس این شناخت ما چگونه می‌توانیم به اهداف خود در این کشورها برسیم. در ایران چطور می‌توانیم فرهنگ ملی را استحاله کنیم و در واقع منابع و منافع خود را تأمین کنیم.

خاطرات ابزار بسیار جدی برای رسیدن به شناخت توانمندی‌ها و ظرفیت‌های یک ملت است

پس هر ابزاری که بتواند منجر به شناخت جامع از افراد و جامعه شود،‌ اهمیت دارد و در این میان خاطرات شفاهی و مکتوب ضرورت پیدا می‌کند. در تمام دنیا به خاطرات این‌گونه نگاه می‌کنند، یعنی خاطرات را ابزار بسیار جدی برای رسیدن به شناخت توانمندی‌ها، ظرفیت‌ها و آن چیزی که یک ملت می‌تواند از خود ارائه دهد،‌ می‌دانند،‌ به ویژه در پدیده‌های بسیار پیچیده اجتماعی و تاریخی مثل جنگ، چون ظرفیت یک کشور و ملت در جنگ به خوبی شناخته می‌شود.

با شروع جنگ از جنین در شکم مادر تا نوزاد و کودک دبستانی تا جوان وپیر، زن و مرد، درگیر جنگ می‌شوند، امکان ندارد جنگ رخ بدهد و ما بتوانیم یک قشر از جامعه را جدا از جنگ بدانیم، وقتی این پدیده این قدر در سطح گسترده همه را درگیر می‌کند، همه آدم‌هایی که درگیر می‌شوند، باید ظرفیت‌های خود را نشان دهند.

من خود راوی جنگ هستم دانشجویان و دانش آموزان از من می‌پرسند که شما چطور در سن 14سالگی آن کارها را می‌کردید، من در پاسخ می‌گویم،‌ ما در حالت عادی قدم می‌زنیم، راه می‌رویم، می‌دویم، ظرفیت‌های ما در حالت عادی یک چیز است،‌ اما وقتی دچار ترس، اضطراب، شوق و... می‌شویم، ظرفیت های ما چند برابر می‌شود، جنگ یک پدیده‌ای است که در آن واحد می‌تواند جامعه و افراد را درگیر خود کند و ظرفیت‌هایشان را افزایش دهد‌، البته این به پیشینه‌های اعتقادی و خانوادگی نیز بستگی دارد.

* تسنیم:‌ به نظر شما امروز در عرصه خاطره‌نویسی بزرگترین ضرورت چیست؟

من فکر می‌کنم، بزرگ‌ترین ضرورت ثبت خاطرات شناخت خودمان است و شناخت توانمندی‌ها و ظرفیت‌هایمان. حالا این شناخت که اینجا به عنوان مبنا قرار گرفت،‌ می‌تواند کارکردهای اجتماعی، فردی، اقتصادی و ... را در پی داشته باشد. اما اول باید این شناخت‌ها حاصل شود، تا این شناخت حاصل نشود، چیزی اتفاق نمی‌افتد.

خاطرات دفاع مقدس برای امروز است. برای گذشته نیست

آدم‌هایی که درگیر جنگ شدند، هر کدام خاطراتی دارند. وقتی این خاطرات گفته می‌شود، متوجه می‌شویم هر آدمی چگونه به جنگ نگاه کرده و چطور توانسته از این بحران عبور کند، ما به این توانمندی‌ها که برسیم بعد می‌توانیم کارکردهای دیگر را نیز به دست بیاوریم و همان طور که دوستان گفتند، برای امروزمان استفاده کنیم. من به این موضوع اعتقاد دارم که خاطرات برای امروز است. برای گذشته نیست، این  نگاه غلط است که ما خاطرات را در گذشته تعریف کنیم، ما هر خاطره‌ای را برای عبور از گذشته و رسیدن به حال می‌بینیم.

شاه‌رضایی:‌ خاطره‌نویسی دفاع مقدس فرضیه‌های موجود درباره حافظه تاریخی ایران را باطل کرد

جایی خواندم که ایرانی‌ها فرد‌گرا هستند و جمعی نیستند. در جواب برخی از علما گفته بودند که ایرانی‌ها خاطرات خوبی ندارند، حافظه تاریخی خوبی نسبت به وقایعشان ندارند، دوره‌ای مغول حمله کرده و در دوره‌ای قاجار‌، هر کسی آمده، کشور را به یغما برده است،‌ بنابراین ایرانی‌ها دچار یک نوع انزوای تاریخی‌اند، دچار یک نوع افسردگی تاریخی هستند و لذا این نتیجه منطقی آن تاریخ چند صدساله است. بنده اینجا اعلام می‌کنم اتفاقاً خاطرات جنگ خلاف این است.

اگر فرض کنیم آن گذاره و فرضیه درست است. خاطرات جنگ، خاطرات شیرینی است چرا؟ چون جنگی بوده که ما نمی‌خواستیم، بلکه بر ما تحمیل شد. دوم اینکه ما در مظلومیت بودیم، در موضع تهیدستی مادی بودیم. اما همه خواستیم، یکپارچه اقدام کردیم و موفق شدیم. پس این خاطرات می‌توانند همان طور که خانم رامهرمزی فرمودند برای امروز مفید باشد و تئوری‌های قبلی را به نوعی باطل کنند.

خاطرات زنان پرخواننده‌ترین خاطرات دفاع مقدس هستند

* تسنیم:‌ خانم رامهرمزی شما جزو اولین بانوانی بودید که خاطراتتان را نوشتید، امروزه خانم‌های بسیاری وارد خاطره‌نویسی دفاع مقدس شدند که نوع نگاه به دفاع مقدس را تغییر دادند و زوایای جدیدی از دفاع مقدس را نشان دادند، به نظر شما اکنون حضور زنان در خاطرات دفاع مقدس چه اندازه توانسته به رشد خاطره نویسی دفاع مقدس کمک کند؟

برد اینگونه آثار نشان داده است که کمک قابل توجهی داشته است،‌ اکنون من فکر می‌کنم، یکی از پرخواننده‌ترین کتاب‌ها، کتاب‌های زنان است، علت اصلی‌اش هم این است که اصلاً به لحاظ وجودی زن در تقابل با جنگ است. یعنی جنگ منشأ زشتی، تاریکی و خشونت و همه آن چیزهایی است که زندگی را تهدید می‌کند. ولی وجود زن بنا به آن تقدیر الهی منشأ حیات، عاطفه، رحمت و بالندگی است، پس نوعی تقابل مفهومی بین زن و جنگ وجود دارد،‌ وقتی زن در آن صحنه‌ها و عرصه‌ها حضور پیدا می‌کند، این تقابل می‌تواند،‌ حوادثی را خلق کند که خواندنی است و دیگران دوست دارند، درباره آن بدانند.

تفاوت جدی جنگ ما با سایر جنگ‌ها حضور پاک و مقدس زنان است

از طرفی، تفاوت جدی جنگ ما با جنگ‌های دنیا  بحث حضور زنان است. در حد اطلاعاتی که از مطالعه منابع تاریخی، ادبی و سینمایی کشورهای درگیر جنگ به دست می‌آید، تفاوت جدی و عمیقی میان نقش زنان در جنگ هشت ساله ما و جنگ‌های دیگر وجود دارد.
زنان ایرانی  در جبهه‌های جنگ حضور مستقیم پیدا کردند، از حضور نظامی در روزهای مقاومت گرفته تا حضور امدادگری و پزشکی تا تدارکات، پشتیبانی، حفظ خانواده در شرایط سخت اجتماعی واقتصادی، تا حمایت از همسر، برادر، فرزند، رزمنده و...

در همه این عرصه‌ها زنان حضوری مثبت و پاک به دور از معضلات اخلاقی داشته‌اند، تا جایی که مورد مشابه آن را در جنگ‌های جهانی یا منطقه‌ای از دنیا را سراغ نداریم.

برای نمونه در کتاب «دن آرام» نقش دوگانه زن و نگاه ابزاری به او درجنگ  به خوبی روشن می‌کند که  حضور زن،‌ در جنگ‌ به همان اندازه که منافعی را در پی داشته، شاید بیشتر مضررات و آسیب‌هایی داشته است‌، این یک اتفاق بی‌نظیر است، در کشور ما که زن‌ها با میانگین سنی 18 تا 19 سال‌، به صورت مستقیم در جنگ حضور داشتند و در اوج جوانی، زیبایی، بودند با سلامت نفس، پاکی و طهارت در جبهه حضور داشتند،‌ خاطرات چنین حضوری بسیار دیدنی و شنیدنی است.

من زمانی که می‌خواستم آغاز به نگارش خاطراتم کنم،‌ مثل سایرخانمها فکر می‌کردم که این خاطرات ارزشی ندارد،‌ حتی تصور می‌کنم، یکی از علل دیرهنگام شدن انتشار خاطرات زنان در دفاع مقدس  این بود که این گروه از جامعه خاطراتشان را در قیاس با روایت رزمندگان ارزشمند نمی‌دیدند و خاطرات دیگران را ارجح می‌دانستند، ولی بعداز چند سال روشن شد که ارزش واقعی خاطرات به نقش رزمی یا مدیریتی افراد نیست و هریک از نقش‌های مختلف در جنگ به تنهایی ارزشمند و برای جامعه کار آمد و تأثیرگذار است وعظمت واقعی 8 سال دفاع و حضور ملی آحاد جامعه را بهتر نشان می‌دهد.

* تسنیم:  به نظر می‌رسد، زنانه‌نویسی دفاع مقدس نسبت به سنتی که پیش از آن بوده یک وجهه مردمی‌تر کردن دفاع مقدس را بر عهده داشته است، به نظر شما آیا چنین است؟

در همه جنگ‌های دنیا این سیر وجود دارد که همیشه خاطرات میدان نبرد خاطراتی است که به دلیل بعد حماسی و تبلیغی که دارد،  زودتر بیان می‌شود،‌ در کتاب‌های خاطره ما نیز این اتفاق افتاده است،‌ دهه 60 دهه‌ای است که خاطرات میدان نبرد منتشر می‌شود و در دهه هفتاد و هشتاد خاطرات مردمی و دور از میدان نبرد ثبت می‌شود که در این میان خاطرات زنان ابعاد جدیدتری از حضور مردمی در جنگ را روشن می‌کند.

ماجرای کسب تکلیف از بیت امام برای حضور زنان در جبهه

اجازه دهید، خاطره‌ای تعریف کنم‌، زمان شروع جنگ،‌ ما می‌خواستیم آبادان بمانیم،‌ اما مردان مخالفت می‌کردند، خدمت آقای جمی امام جمعه آبادان رسیدیم و گفتیم که ما هم برای ماندن احساس وظیفه می‌کنیم، اما همه مخالف حضور ما هستند، ایشان از بیت امام(ره) کسب تکلیف کردند و ایشان حضور خانم‌های توانمند را که خواهان حضور در مناطق جنگی بودند، را جایز دانستند.

پس این ماندن، ماندن اجباری نبود، ما نه وظیفه داریم سربازی برویم نه وظیفه داریم در جبهه باشیم، اگر خانم کاظم‌زاده می‌تواند یک خبرنگار خوب در کردستان باشد، امام به او اجازه ماندن می‌دهد، اگر زن‌ها در خرمشهر می‌توانند در مقاومت شرکت کنند، امام اجازه می‌داد. در واقع زن‌هایی که می‌توانستند، ماندند و بعدها وقتی خاطرات گفته شد، نشان داد که همه مردم ایران در مقابل دفاع احساس وظیفه می‌کردند، حتی زن‌ها. حتی دخترهای جوان، حتی پیرها هم احساس دین و تکلیف می‌کردند.این به معنای حضور گسترده و همه جانبه مردمی در دفاع است.

اما به ‌نظر می‌آید که خاطرات مردان هم می‌تواند از این موضوع پرده بردارد‌، برای نمونه اگر آقای شاه‌رضایی بنشیند خاطرات جنگ خود را بنویسند، در مورد نقش همسرشان، دخترانشان، در مورد نقش زن‌هایی که پشتیبانی می‌کردند در مورد نقش پزشکان، امدادگران و ... نیز خواهند نوشت‌، در واقع این موضوع گسترده‌ای است که باید در همه خاطرات لحاظ شود.

رامهرمزی:‌در فرایند مکتوب کردن خاطرات دفاع مقدس کیفیت به موازات کمیت پیش نرفته است

* تسنیم:‌  بعد از اینکه اقبال عمومی به خاطره نویسی دفاع مقدس بیشتر شد و کتاب‌های این حوزه پرفروش شدند‌،  شاهد انتشار بی‌رویه کتاب‌های دفاع مقدس هستیم،‌ که به نظر می‌رسد هم فرصت است و هم تهدید‌، درباره این فرصت‌ها و تهدیدها بفرمایید؟

ما در رشد کمی و کیفی انتشار کتاب خاطرات دفاع مقدس، یک ساختار روشمند موزون را طی نکردیم، این یکی از تهدیدهای جدی ماست به این معنی که کیفیت و کمیت به موازات پیش نرفته است، من چند سال داور جشنواره کتاب‌ سال دفاع مقدس بودم،در داوری کتابها با برخی کتابها مواجه بودیم که قابل داوری نبودند، یعنی اصلا میعارهای داوری را نداشتند، در واقع ما با این موضوع مواجه می‌شدیم که کتاب‌های زیادی داریم که اصلا نباید چاپ شوند، اصلاً چاپ این‌ها ضرورت نداشته است. چه در موضوع و محتوا و چه در تکنیک و فرم.

در اینکه موضوع دفاع مقدس از موضوعات ارزشمند تاریخی و فرهنگی ماست و لازم است، بخشی از فضای نشر کشور به این موضوع بپردازد،‌ شکی نیست، اما این دلیل نمی‌شود که ما بیت‌المال را آتش بزنیم، من واقعاً برخی از کتاب‌ها را که می‌دیدم تعجب می‌کردم، چگونه اجازه داده‌اند، این کتاب‌ها منتشر شود، محتوای این کتابها قابل ارائه نبود، تکنیک و فرم نداشت و در یک کلام استانداردهای اولیه چاپ یک کتاب را نداشت.

رامهرمزی:‌رشد بی‌رویه آثار خاطره‌نگاری دفاع مقدس یک آسیب جدی درحوزه ادبیات دفاع مقدس است

رشد بی‌رویه آثار خاطره‌نگاری دفاع مقدس یک آسیب جدی درحوزه ادبیات دفاع مقدس است، من با خیلی از نویسنده‌ها سرو کار دارم که اینها نویسنده دفاع مقدس نیستند، اما حرف‌های خوبی برای گفتن دارند و اینها نمی‌توانند حرف‌های خوب را به راحتی چاپ کنند به نظرم در حوزه دفاع مقدس هم اینگونه است. اگر کسی حرف خوب دارد باید طوری بگوید که به همان اندازه آن کسی که در حوزه دفاع مقدس نیست، فرصت داشته باشد. یکی از بحث‌های ما عدالت فرهنگی است. موضوعی مهم در نشر.

رامهرمزی:‌ برخی خاطرات دفاع مقدس در سکوت و گمنامی منتشر می‌شوند و هم‌چون نوزادی پس از تولد می‌میرند

عدالت فرهنگی اقتضاء می‌کند که هر کتابی در هر موضوعی معیارهای لازم جهت انتشار را داشته باشد و هر نویسنده توانمندی فرصت ارائه اثرش را پیدا کند.

موضوع دیگر در عدالت فرهنگی فضای نشر، حمایت و تبلیغ متوازن از آثار خوب و نویسندگان توانمند است. برخی کتابهای خواندنی و اثر‌گذار در حوزه ادبیات دفاع مقدس  را می‌بینیم که در سکوت و گمنامی چاپ می شوند، تلاشی برای توزیع مناسب این کتابها صورت نمی‌گیرد و این کتابها مثل نوازدی می‌مانند که پس از تولد می‌میرند.در مقابل کتابی چاپ می‌شود، چندین رونمایی با حمایتهای دولتی برای آن برگزار می‌شود، در لیست خرید بسیاری از سازمانها ونهادها قرار می‌گیرد ووو.....

آیا حوزه ادبیات دفاع مقدس که برگرفته از محتوای ارزشی و مبتنی بر فرهنگ ایثار وشهادت است نباید در روش و منش از این محتوا متاثر باشد و همان مسیر را دنبال کند؟

یکی از افتخارات ما در زمان جنگ وجود بسترهای مناسب و فرصتهای برابر در شکوفایی توانمندیها واستعدادهای افراد بود. فضای فرهنگی و ادبی دفاع مقدس هم باید محل بروز و رشد قابلیتهای علاقه‌مندان وفعالان این عرصه وحمایت از استعدادهای نوظهور باشد که اگر غیر ازاین باشد یک آسیب جدی محسوب می‌شود.

در بررسی انتشار بی رویه وگاه غیر منطقی کتابهای دفاع مقدس به دومسئله کاملا متفاوت می‌رسیم، گروهی از سر دلسوزی و علاقه وارادتمندی به موضوع دفاع مقدس اما بدون احساس نیاز و اتکا به دانش و تجربه به انتشار  کتاب می‌پردازند و نتیجه این نگاه چاپ کتابهایی است که در بهترین حالت توزیع دولتی و هدیه فرهنگی می‌شود و یا در گوشه کتابخانه‌ها بدون خواننده و مراجعه‌کننده خاک می‌خورد.

در مقابل ناشرین و نویسندگانی هستند که با نگاه ابزاری به  موضوع دفاع مقدس می‌پردازند و انگیزه‌ای برای انتشار آثار کیفی ندارند.
فارغ از این مسائل دعوای همیشگی بین فرم ومحتوا در آثارمنتشره دفاع مقدس هم موجب اختلاف نظر و تفاوت کیفی اثار است.

بابایی:‌ کتاب‌های زرد خاطره‌نویسی دفاع مقدس سوژه‌ها را قربانی می‌کنند

اینها آفتی است در مدیران ما‌، برای نمونه اگر بخواهند کنگره‌ای برای یکی از سرداران دفاع مقدس برگزار کنند،‌ حتماً باید تعداد قابل توجهی کتاب تولید کنند‌، طبیعی است که این کتاب‌ها با این فرصت محدود چه کیفیتی خواهد داشت و شاهد هستیم که در سال‌های اخیر و دورتر چه کتاب‌هایی آمده و در آخر نیز در انبار سازمان‌ها ماند و در بازار نشر جایگاهی پیدا نکرد.

این آسیب وجود دارد و برمی‌گردد به عقیده مدیری که صرفا‌‌ً می‌خواهد گزارش دهد ما چنین نمایش و همایشی را برگزار کردیم،‌ این آسیب‌ها وجود دارد،‌ چون یک سازمان نظارتی نبوده که بر انتشار این کتاب‌ها نظارت کند، تا حداقل استانداردها لحاظ شود‌، این اتفاق می‌افتد و پول بیت‌المال هدر می‌رود و خاطرات از بین می‌رود. مهم‌تر اینکه سوژه‌ها قربانی می‌شوند و دیگر خاطره‌نویسان به سراغ آن سوژه‌ها نمی‌روند‌، برای نمونه برای یک شهید شاخص استان کاری ضعیف بیرون می‌آید که حق مطلب را ادا نمی‌کند‌، اما موجب می‌شود که دیگر خاطره‌نویسان سراغع آن شهید نروند. چرا که پیش از این درباره آن کار شده است.

رامهرمزی:‌جهالت‌های فکری یکی از آسیب‌های جدی خاطره‌نویسی دفاع مقدس است

نگاه مدیران ما باید تغییر کند مثالی بزنم که خنده دار است، مدیر مرکزی با من تماس گرفت که ما می‌خواهیم به شما سفارش بدهیم که گروهی نویسنده بیاورید که تا شش ماه دیگر 30 کتاب برای ما در فلان موضوع آماده سازی کنید، در حیرت مانده بودم در شش ماه 30 تا کتاب ! متوجه شدم این مدیر اصلاً نمی‌داند، نشر یعنی چه؟ نمی داند یک کتاب مخصوصاً یک کتاب خاطره چه پروسه‌ای را باید طی کند؟چه مصاحبه‌هایی باید گرفته شود؟ این آدم که قرار است خاطراتش را بگوید، آدم است یک دستگاه نیست‌، روزی دو ساعت برای گفت‌وگو ظرفیت دارد،‌ نه روزی ده ساعت، اینها را نمی‌داند بعد می‌گوید شش ماه دیگر شما 30  کتاب تحویل ما دهید.

بنابراین  یکی از آسیب‌های جدی بحث دفاع مقدس جهالت‌های فکری است که ما به آن مبتلا هستیم‌، این افراد با جهالتشان  بودجه بیت‌المال را هدر می‌دهند‌، و موجب سودجویی افراد مختلف می‌شوند‌. من فکر می‌کنم با تمام دلسوزی دستگاه‌های مختلف دفاع مقدس‌، ما باید یک نگاهی کلانی به این موضوع در همه سطوح داشته باشیم، تا این آسیب‌ها روز به روز بیشتر نشود.

انتهای پیام/

نظر شما