شناسهٔ خبر: 57490894 - سرویس سیاسی
منبع: روزنامه فرهیختگان | لینک خبر

بارش‌های اخیر هنوز مشکل را حل نکرده است

بارانِ تهران؛ ۷۵ درصد کمتر از نرمال

صاحب‌خبر -
بارانِ تهران؛ ۷۵ درصد کمتر از نرمال

ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:«باز بارون اومد، تهران قفل شد.» این جمله از پرتکرارترین و کلافه کننده‌ترین جملاتی است که خصوصا تهرانی‌ها، بعد از بارانی شدن هوا به زبان می‌آوردند و زمزمه‌کنان سوار اتومبیل‌های شخصی خودشان یا وسایل حمل‌و‌نقل عمومی راهی محل کار، دانشگاه یا منازل‌شان می‌شوند. جمله‌ای که اگر کمی تدبیر و مدیریت برای چنین مواقعی دیده می‌شد، اگر خیابان‌ها با کمی بارندگی قفل نمی‌شد، اگر مسیرهای عبور آب و سیلاب‌ها لایروبی می‌شد و کف خیابان بیشتر از جوی آب، آب نداشت، جایش را به جملات قشنگ‌تری می‌داد. خصوصا برای ما که در کشوری خشک زندگی می‌کنیم و نیازمند قطره به قطره این موهبات الهی هستیم. اما خب چه کنیم که سال‌هاست در موقع بارندگی این وضع را داریم و در هنگام خشکسالی، چشم انتظار این وضعیم و این شاید یکی از بزرگ‌ترین تناقضات ما در مواجهه با اتفاقات طبیعی است. دیروز هم از همین روزها بود، از همین روزهایی که وقتی چشم باز کردیم، حالا یا با زنگ ساعت تلفن همراه یا صدای شرشر باران، قبل از تماشای خیابان باران خورده و لذت از وضع پیش آمده، خیلی زود شال و کلاه کردیم و به خیابان زدیم تا تاخیر احتمالی پیش‌آمده از در ترافیک ماندن را با خواب کمتر و سرعت بیشتر در آماده شدن، جبران کنیم. کاش این‌طور نبود، نه؟ سوای این تکراری‌های همیشگی باز هم خصوصا برای ما تهرانی‌ها خاطرم هست، مدیریت شهری البته به‌حق متهم ردیف اول این اضطراب ناشی از بعد از بارش‌ها بوده. در تمامی ادوار مدیریت شهری در زمان هر شهرداری از قالیباف تا حناچی، انگشت اتهام به سوی شهردار شهر رفته و البته نه تا به ‌حال شهرداری به‌خاطر بارندگی و مختل شدن زندگی شهروندان بی‌خیال صندلی بهشت شده و نه این اختلال‌ها مرتفع شده، زاکانی هم در این فقره فرقی با قبلی‌ها ندارد، هزاری هم در و دیوار شهر را با بیلبوردهای شنبه‌های امید و فلان پر کنند، وقتی شهروندان در یک چنین هوای زیبایی، به فکر هر چیزی باشند جز لذت بردن از بارانی شدن پایتخت، کأنه شهر مدیر ندارد. 
بعد از بارندگی روز گذشته، یکی دو ساعتی را در خیابان‌های پایتخت قدم می‌زدم. برای منی که نه تخصص خاصی در حوزه مدیریت شهری دارم و نه ادعایی در این حوزه، آنقدر بعضی کاستی‌ها و راه برطرف کردن‌شان اظهر‌من‌الشمس بود که مدام با خودم می‌گفتم واقعا اینها نمی‌خواهند مردم از زندگی در شهر لذت ببرند وگرنه مگر می‌شود در سال 1401 شمسی با این همه پیشرفتی که علم داشته، با این همه تجربه‌ای که شهرهای مختلف دنیا با هم ردوبدل کرده‌اند، هنوز در لنگ لایروبی جوی چند خیابان باشیم؟ ملتفت هستید؟ حرف از چند کوچه و معبر پرت و پلا هم نیست‌ها، خیابان‌های اصلی، خیابان‌هایی که در روز هزار هزار آدم، هزار هزار خودرو و وسیله نقلیه از آنها عبور می‌کنند و هزار هزار بد و بیراه نثار مدیریان شهری می‌کنند اگر کمی آسمان و زمین‌تر شود و بارانی بگیرد. جوری بین روایت‌ها و کلمات مستاصلم که نمی‌دانم از کدام آنها شروع کنم، از سنگ‌فرش‌های یکی در میان شل شده و نشست کرده که دلهره پا گذاشتن روی آنها به اندازه قدم گذاشتن در میدان مین استرس دارد یا از برگ‌های پاییزی ریخته شده روی زمین که کسی اهتمامی برای جمع کردن‌شان ندارد و همین‌ها هم مسیرهای ورودی کانال‌های ورودی آب را مسدود کرده‌اند. نمی‌دانم از پستی و بلندی‌های آسفالت‌های خیابان‌ها بنویسم که در زمان بارندگی همه تبدیل به حوضچه‌هایی می‌شوند و مردم برای فرار از پاشیده شدن آب حین عبور خودروها از داخل آنها، چند متری فاصله می‌گیرند و مسیرشان را دور می‌کنند یا از کچلی آسفالت روی پل‌های ماشین‌رو که کافی‌ است یک راننده آنجا ترمزش را بکشد و تا انتهای مسیر را سرسره بازی کند. واقعا اینها را نمی‌بینند؟ اصلا چشم‌ها کار نمی‌کند، مشام مدیران شهری و نیروهای شهرداری و خدمات شهری هم دچار مشکل شده؟ هنگام عبور از کوچه و خیابان‌ها، بوی تعفن خرابکاری معتادان متجاهر و کارتن خواب‌هایی که شب را با مکافات در پستوهای کنار هر کوچه و خیابانی صبح کرده‌اند و سر آخر همان جا هم خرابکاری کرده‌اند نمی‌شنوند؟ بویی که حالا حسابی آب هم خورده تشدید شده. سردی اتوبوس‌های شرکت واحد و خطوط اتوبوسرانی و خرابی بخاری و سیستم گرمایش آنها هم که واقعا بین این همه مطالبه گم شده، اما خب هست. گفته بودم مستأصل شدم، همچنان وضعیت همان گونه است، به‌نظر همین‌ها کفایت می‌کند برای گوشی که اگر بشنود. 
و اما بعد از کاستی‌ها و مشکلات یک روز بارانی در یکی از کلانشهرهای کشور گفتیم. از ناراحتی هنگام خشکسالی و خوشحالی گم‌شده حین بارندگی هم گفتم. اما در انتهای همه این گفتن‌ها، خوشحالیم. خوشحالیم که بالاخره پاییز به خودش آمد و زمین و آسمان‌ تر شد. خوشحالیم که آسمان باریدن گرفت و زمین‌ها آبیاری شد. خوشحالیم از خوشحالی کشاورزها، خوشحالیم از خوشحالی باغدارها، خوشحالیم از عاشقی عاشق‌ها که با پست‌های فضای مجازی، خفه‌مان کردند. خلاصه اینکه برای خوشحالی دلیل و برای آینده این خوشحالی هم تحلیل کم نیست. به‌هرحال، بعد از یکی دو سال خیلی سخت که البته آن هم بعد از دو سه سال سیلابی عارض شده بود، پاییز هر‌چند دیر و هر‌چند کم، بالاخره بارانی شد و این باران به جانمان نشست. بارش‌هایی که البته برای ما تهرانی‌ها و بعضی دیگر از هموطنان باران بود و برای بعضی دیگر، مثل مردم اردبیل و شمال‌غرب کشور، برفی هم بود. بعد از این بارش‌ها و از روز گذشته تا همین الان و بعد از این، چند سوال اساسی ذهن مردم و کارشناسان را فعال و درگیر می‌کند. اول اینکه این بارش‌ها تا کی ادامه دارد و آیا باید دوباره منتظر پاییز و زمستانی شبیه پاییز و زمستان‌های یکی دو سال گذشته باشیم؟ دوم اینکه این بارندگی‌ها و بعد از اینها که احتمالا در روزها و ماه‌های آینده هم خواهد بود، چیزی از کم‌بارشی‌های گذشته را جبران خواهد کرد؟ چیزی عوض خواهد شد؟ همه مردم ایران برف خواهند دید؟ تهرانی‌ها به یاد ایام قدیم شاهد بارش‌های سنگین خواهند بود؟ آب و هوای باقی نقاط کشور به چه صورت خواهد شد و الی آخر. 

برای 3 استان جنوبی کشور هشدار نارنجی صادر شده است
برای پاسخ به سوالات بالا با صادق ضیائیان، رئیس مرکز ملی پیش‌بینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا گفت‌وگویی انجام دادیم و او ابتدا سراغ بارندگی‌های روز گذشته رفت و به «فرهیختگان» گفت: «این سامانه قابل پیش‌بینی بود، از روزهای گذشته هشدارهای لازم از طریق ستاد مرکزی استان‌ها درخصوص این بارش صادر شده بود و دقیقا تمام مساله با جزئیات تشریح شد و از نظر علمی یک سامانه‌ای بود که سازوکار کلاسیکی داشت و اینکه شرایط از لحاظ دینامیک در جو مهیا بود، برای اینکه این بارش صورت بگیرد. کاملا از قبل می‌شد پیش‌بینی کرد همان‌طور که پیش‌بینی هم شد. این یک سامانه نرم و معمول زمستانه بود و تاثیر داشت و بدون مخاطره یک بارش معمولی در زمستان‌های کشور بود. دیروز این بارش را عمدتا در استان‌های گیلان، مازندران، گلستان، بخش‌هایی از استان زنجان، قزوین، تهران و البرز شاهد بودیم. برای امروز انتظار داریم این بارش‌ها با شدت کمتر در تهران ادامه یابد. برای استان البرز هم همین‌طور است. گیلان و مازندران هم همین‌طور است. بارش‌های پراکنده‌ای را فردا در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و استان کرمان و هرمزگان خواهیم داشت. برای روز سه‌شنبه بارش‌های حجیمی را در جنوب‌غرب کشور شاهد خواهیم بود. استان‌هایی مثل استان بوشهر، خوزستان، کهگیلویه‌و‌بویراحمد، استان فارس به‌ویژه نیمه‌شمالی و همچنین شمال استان کرمان درگیر بارش خواهند بود که انتظار داریم شدت بارش‌ها در استان خوزستان به‌ویژه جنوب و شرق و کهگیلویه‌و‌بویراحمد و شمال استان فارس بیشتر باشد. در مناطق و ارتفاعات استان‌های کهگیلویه‌و‌بویراحمد و استان فارس بارش‌ها می‌تواند به شکل برف باشد و مشکلاتی را ممکن است برای مناطق روستایی و گردنه‌ها ایجاد کنند. در مناطق پایین‌تر که هوا قدری گرم‌تر است بارش‌های شدیدی را داریم و امکان دارد در بخش‌هایی آب‌گرفتگی را داشته باشیم که برای این وضعیت هشدار نارنجی را برای روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه صادر کردیم. در همه استان‌هایی که بیان کردم یعنی این سه استان، استان‌هایی هستند که باید دستگاه‌های اجرایی و امدادرسانی عملیات لازم را از لحاظ پاکسازی کانال‌ها و بازگشایی راه آب‌ها و دهانه پل‌ها انجام دهند؛ در استان بوشهر، کهگیلویه‌و‌بویراحمد و فارس و حدودی هم استان خوزستان. بارش‌های پراکنده را در استان‌های دیگر مثل شمال استان کرمان، استان یزد و به‌صورت پراکنده در استان گیلان هم شاهد خواهیم بود.»

25 درصد در کل کشور و 76 درصد در تهران کمبود بارندگی داریم
این بارندگی‌ها آیا کمبودهای گذشته را جبران می‌کند؟ ضیائیان در پاسخ به این سوال هم گفت: «درخصوص سوال دوم شما باید بگویم این یک سامانه بارشی بود، طبیعتا باید بارش‌های متوالی داشته باشیم. دو سال خشک و بسیار خشک را سپری کردیم و بهتر بگویم دو سال کم‌بارش را سپری کردیم که منابع آب تهلیل رفته و با یک بارش جبران نمی‌شود. اگرچه نعمت الهی به‌گونه‌ای است که تا حدی از مشکلات برطرف می‌شود ولی این‌طور نیست که مشکلات به‌طور کامل برطرف شود. قطعا این‌طور نیست که با یک بارندگی آن‌هم این بارندگی‌ها، تمام کمبودهای گذشته جبران شود. دوروز پیش تا دیروز 11 میلیمتر بارش در تهران داشتیم. برای کل کشور ما تا امروز حدود 5/25 درصد کاهش بارش را نسبت به بلندمدت داریم. کم بارشی زیادی در پاییز تا امروز داشتیم. تا امروز باید بارش بلندمدت یعنی متوسط آن چیزی که معمول است که تا الان باید می‌بارید، 39/2 میلیمتر در کشور باشد که تا امروز فقط 29/2 بارش داشتیم یعنی ده میلیمتر کاهش بارش را به صورت میانگین در کشور داشتیم. این باعث شده حدود 25/5 درصد کاهش بارش را نسبت به بلندمدت برای کل کشور شاهد بودیم. برای استان تهران وضع وخیم‌تر است. در استان تهران خیلی در پاییز بارش کمی را دریافت کردیم. بارشی که تا امروز دریافت کردیم به‌طور متوسط در استان تهران حدود 13 میلیمتر است و این در حالی است که به‌صورت میانگین بلندمدت حدود 53/5 میلیمتر تا الان بارش می‌بود. فقط 13 میلیمتر تا الان از ابتدای پاییز تاکنون بارش داشتیم. این یعنی اینکه 75/6 درصد کمبود بارش در استان تهران تا امروز داشتیم.»

بارندگی‌های اخیر کم بارشی‌های گذشته را جبران نمی‌کند
سوال بعدی این بود که آیا این بارندگی‌های یکی دو روز اخیر و احتمالا چند روز آینده آخرین بارندگی‌های امسال خواهد بود و اینکه وضعیت آینده بارش‌ها در کشور به چه صورت خواهد شد. رئیس مرکز ملی پیش‌بینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا در پاسخ به این سوال گفت: «برای بلندمدت خوشبختانه نقشه‌های هواشناسی نشان می‌دهد بارش‌های زمستان به قدری است که می‌تواند معادل بارش بلندمدت باشد یعنی به‌طور متوسط بارشی که رد زمستان صورت می‌گیرد معادل آن چیزی باشد که نرمال منطقه است ولی آیا این بارش می‌تواند کمبود بارش‌هایی که تا امروز را طی دو سال جبران می‌کند؟ خیر. ما به‌طور قطع و با احتمال بسیار زیاد می‌توان گفت بارش‌های زمستان امسال از زمستان پارسال بهتر است ولی خیلی سخت است یا دور از انتظار است که کمبود بارش‌های دو سال گذشته را جبران کند.»
به‌خاطر تغییرات اقلیمی هم دچار خشکسالی هستیم و هم سیلاب!
ادعایی مطرح می‌شود که مدل بارندگی در چند سال اخیر تغییر کرده است یعنی شاید در گذشته به‌صورت دوره‌ای یا آهسته و پیوسته بارندگی در مهر، آبان و آذر و... داشتیم. حد مشخص کمی بود و تجمیع آن میزان بارندگی بود که نیاز است ولی الان ممکن است در یک بازه کوتاهی یکسری بارندگی‌های سیل‌آسا داشته باشیم. این چقدر واقعی است؟ مدل مدیریت منابع آب باید ناظر به این موضوع تغییری کند؟ ضیائیان گفت: «تاحدود زیادی این حرف درست است و مطابق با اسناد بین‌المللی است و همچنین تحقیقات اغلب دانشمندان جهان این مساله را نشان می‌دهد. این مساله را نشان می‌دهد که در اثر تغییر اقلیم رژیم بارشی در اغلب مناطق جهان تغییر یافته است. بارش‌ها همان‌طور‌که بیان کردید به‌صورت سیلابی است یعنی کشور ما هم درگیر مسائل خشکسالی است و هم درگیر سیل است. اگر به یک نفر بگویید هم سیل داریم و هم خشکسالی است، در نگاه اول بی‌معنی است. واقعیت امر همین است. مدت زیادی بارش نداریم و در یک بارش ممکن است بارش‌های سنگینی را شاهد هستیم که این یکی از پیامدهای تغییر اقلیم است. این حرف درست است. مدیریت منابع آبی کشور هم باید تغییر کند یعنی با شرایط تغییر اقلیم باید سازگاری ایجاد شود و نه‌تنها در مدیریت منابع آب بلکه در سایر تصمیم‌گیری‌ها و فعالیت‌های بشر باید تغییراتی را شاهد باشیم اعم از نحوه مصرف آب، بحث‌های غیرآبی و مصرف‌گرایی نیز باید تغییر کند.»

مدیریت منابع آب باید با تغییرات اقلیمی رخ‌داده، تغییر کند

در ادامه با حمید سینی‌ساز پژوهشگر حوزه آب گفت‌وگویی انجام دادیم و سینی‌ساز در ارتباط با بارندگی‌های اخیر، نوع و مدل مدیریت آب حاصل از این بارندگی‌ها به «فرهیختگان» گفت: «در گذشته و همیشه این‌طور بود بارندگی که اتفاق می‌افتاد در درجه اول باید توسط خاک مثل اسفنج خشکی که به آن رطوبت می‌رسد، شروع به جذب می‌شد. اگر بارندگی کم و یک رگبار موقتی باشد یک سطح نازک بالایی از اسفنج خیس می‌شد و با قطع شدن بارندگی این هم تبخیر و خشک می‌شد. هرچقدر این بارش زمان بیشتری بود یا حجم بارش در زمان بارندگی بیشتر بود این نفوذ رطوبت به لایه‌های پایین‌تر اسفنج بیشتر می‌شد. یا آنقدر اسفنج خیس و اشباع می‌شد که از روی سطح اسفنج یا همان خاک، روان‌آبی جاری می‌شد. بارش وقتی تبدیل به سیل می‌شود که کل اسفنج حالت اشباع از رطوبت پیدا کرده باشد. در طول این سال‌ها با مدیریت اشتباه خود کاری کردیم که سطح سفره‌های آب زیرزمینی پایین برود و لایه خاک فشرده‌تر شود و فرونشست‌ها و افت سطح خط تراز سرزمینی هم اتفاق بی‌افتد. فرونشست برخی مواقع چاله‌ای ایجاد می‌کند. یک زمانی سطح تراز یک دشت با همدیگر آرام آرام پایین‌ می‌رود که هر دو نوع را در کشور داریم. این پایین رفتن سطح دشت به واسطه فرونشست کلی دشت یعنی اسفنجی که تاکنون درباره آن صحبت می‌کردیم قدری فشرده‌تر شده است. اسفنج فشرده‌تر یعنی فاصله کمتری بین بافت آن وجود دارد تا اسفنج قبلی که درباره آن صحبت می‌کردیم. لذا اگر دوباره این اسفنج جدید بخواهد از بالا بارشی را شاهد باشد این بار از اول جای کمتری برای جا دادن آب در خود دارد و با بارش کمتر زودتر به مرحله تولید روان‌آب سطحی می‌رسد. چراکه سریع‌تر اشباع می‌شود، چون فاصله‌های بین اسفنج یا همان خاک کمتر شده و فشرده‌تر شده است. سال‌های گذشته بارش با همین شدت امروزی را داشتیم ولی سیلی نداشتیم و الان با 3-2 میلی‌متر بارش در ساعت، خسارت‌های گسترده وارد می‌شود زیرا نفوذ به داخل سفره‌های آب زیرزمینی نمی‌کند و داخل بافت پروفیل خاک فرونمی‌رود، چون این خاک فشرده‌تر شده است. نکته دوم این است تبخیر در کشور ما بیشتر از گذشته شده است. پوشش گیاهی که بر روس سطح خاک سایه می‌انداخت را کمتر از گذشته داریم و خاک در معرض تابش آفتاب بیشتر قرار می‌گیرد. بنابراین اگر بارندگی‌ جزئی  باشد بلافاصله سطح خاک را خیس می‌کند و همان‌جا بخار می‌شود اما اگر بارش بیشتر از بارش غیرموثر باشد به سرعت روان‌آب ایجاد می‌کند و باعث خسارت‌های سیل می‌شود. در ادامه این تبخیر هم اتفاق می‌افتد یعنی اگر بارندگی منجر به سیل شد یعنی تبخیر نداشتیم. درنهایت این روان‌آب‌ها در پایین‌دست در جایی می‌رود. تالاب، دریاچه فصلی یا مسیل فصلی را پر آب می‌کند و درنهایت به دریا می‌ریزد یا تبخیر می‌شود. یعنی این درنهایت برای ما آب نمی‌شود چراکه شاهد هستید در بارندگی‌هایی که نیمه دوم تابستان اتفاق افتاد، بعضا خسارت‌های سنگینی بر جای گذاشت و تلفات بدی در شهر و روستاها داشت و نمی‌توان کتمان کرد بارش نداشتیم. درنهایت موجودی مخازن سدهای کشور آنچنان که باید آبگیری نشد و همواره مسئولان وزارت نیرو مصاحبه می‌کردند آب برای فلان شهر تا یک هفته دیگر بحرانی است، فلان شهر فقط دو روز ذخیره دارد، تهران اگر دوام بیاورد ده روز دیگر دوام می‌آورد. سوال اینجاست که آیا روان‌آب بیشتری نسبت به گذشته با همان باران تولید نمی‌شود؟ پس این آب‌ها کجا می‌رود؟ این آب‌ها درنهایت بخار می‌شود. این آب‌ها درنهایت برای ذخیره و استفاده باقی نمی‌ماند. این تحلیل با مثالی است که شاید برای شما تجسم بهتری داشته باشد. باید چه کار کرد؟ باید به سمت این برویم که این اسفنج فشرده را هرچقدر می‌توانیم فشردگی‌اش را برطرف کنیم یا در همان وضعیت سعی کنیم آب را نفوذ دهیم که سطح تراز سفره‌های زیرزمینی با بالاتر آمدن باعث شود این اسفنج آرام آرام باز شود. بالا آمدن سطح سفره‌های آب از پایین موجب بیشتر شدن خلل و فرج این اسفنج می‌شود. نکته دیگر این است باید بپذیریم این پروفیل خاک و آبرفت و آبخوانی که ما داشتیم مثل گذشته نمی‌شود. دشتی افت می‌کند و به‌راحتی باد نمی‌کند و دوباره بالا بیاید. لذا باید خود ما تلاش کنیم این بارشی که می‌آید به سرعت جاری نشود و در همان بافت منطقه ولو روی سطح زمین باقی بماند. با ایجاد پوشش گیاهی که از جاری شدن آب در سطح زمین تا حد امکان جلوگیری کند و آب روی سطح همان منطقه باقی بماند. با انجام عملیات‌های آبخیزداری که یک شیبی را به صورت پلکانی در می‌آورد و آب را در هر پله‌ای سعی می‌کند نگه دارد تا فرصت نفوذ در زمان بیشتری داشته باشد و بتواند در اسفنج کوبیده‌شده فرصت نفوذ پیدا کند. باید به صورت مکانیکی و دستی آب را در هر موضع و در هرجایی که می‌بارد، در همان‌جا نگه داریم و در همان‌جا سعی کنیم نفوذ دهیم تا هرچه بیشتر داخل سفره‌ها برود که از تبخیر و جاری شدن آن جلوگیری شود. وگرنه به مثابه مثال زیر سوراخ که بیان کردم این آب‌ها در می‌رود و درنهایت به لحظه‌ای می‌رسیم که آب نداریم و همواره می‌گوییم بحران آب داریم. در گذشته بانک موجودی آب ما پر بود. آن زمان بی‌خیال بودیم و الان به اینجا رسیدیم که آب نداریم ولی نیاز ما همان قدری است که در گذشته بود. تغییر بارش‌ها از برف به باران هم شرایط را تشدید می‌کند. یک زمانی هیچ کاری نمی‌کردید و کاملا هم بی‌خیال نسبت به موضوع بودید. خدا برای شما این را به صورت برف بالای کوه نگه می‌داشت و موقع تابستان که نیاز داشتید آرام آرام آب می‌کرد. ولی این برف الان برای شما آن بالا نمی‌ماند و خدا هم این را نگه نمی‌دارد و خود شما باید این آب را برای تابستان نگه دارید. اینکه اگر باران در پاییز و زمستان آمد بگویید خوب است، همه در پایین‌دست بریزد یا در دریا جاری شود، همین وضعیت می‌شود و آب دیگری نیست که بخواهیم درباره آن صحبت کنیم و این سرمایه از دست می‌رود. این مدل مدیریت ما باید تفاوت کند با حالتی که در بالادست کوهستان به صورت برف می‌ماند و ما هیچ کاری نمی‌کردیم و آرام آرام در اختیار ما قرار می‌گرفت. باید تغییری در شیوه‌های مدیریتی خود داشته باشیم  و باید همزمان با تغییر اقلیمی که می‌بینیم باشد.»