به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، نوری مالکی معاون رئیس جمهور عراق و نخست وزیر سابق این کشور در پیامی خطاب به علما و متفکران جهان اسلام با تأکید بر جایگاه والای علمای اسلام در تعیین مسیر و سرنوشت امت اسلامی و با اشاره به شرایط حساس کنونی جهان اسلام خواستار اقدامات آنها برای نجات مسلمانان و سرزمینهای اسلامی از این شرایط شده است.
نوری مالکی در این پیام با اشاره به خطر گروههای تکفیری برای وحدت امت اسلامی، از علمای اسلام خواسته است تا با آرای عملی خود به این آفت پایان داده و آتش فتنهای را که دشمنان داخلی و خارج آن را برافروختهاند، خاموش کنند.
متن کامل این پیام بهشرح زیر است:
با حمد و سپاس و استعانت از خداوند متعال، و سلام و صلوات بر بهترین آفریده و آخرین فرستادهاش حضرت محمد و اهلبیت مطهرش.
محضر علمای گرانقدر، اندیشمندان و روشنفکران مذاهب محترم اسلامی
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
در حالى به شما روى میآوریم که سنگینی بار مسئولیت را با توجه به شرایط خطرناک کنونی جهان اسلام، احساس میکنیم؛ چرا که به وجود گرانقدر و جایگاه والایتان در تعیین مسیر و سرنوشت امت اسلامی آگاه بوده، و بر این باوریم که شما بزرگان در زدودن مشکلات خطیری ــ که امروز بیش از هر زمان دیگری امت اسلامی را تهدید میکند ــ پیشگام هستید، و به بررسی و ارائه نظر پیرامون این مشکلات و تعیین تکلیف شرعی در برابر آن پرداخته، و برای تحقق عملی و اجرایی آن کوشا هستید، تا افکار ارزشمند و دیدگاههای ناب، گرفتار آرزوها و گفتار نمانند.
ما امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آرای عملی و دیدگاههایی هستیم که با اجرای آن، به بحران شدیدی که گریبانگیر امت اسلامی گردیده، پایان بخشیده، و آتشی را که دشمنان داخلی و خارجی جهان اسلام در جای جای سرزمینهای اسلامی برافروختهاند، خاموش سازیم؛ بهویژه آتش فرقه گرایان تکفیرى، که در صدد تفرقه افکنی و از هم پاشاندن وحدت اسلامی هستند.
ما بر این باوریم که شما بزرگان و اندیشمندان امت اسلامی، با راهکارها و امکانات خویش میتوانید راه را بر اندیشهها و اقدامات تروریستیِ تکفیریها بسته، و کاخهای شیطانی را که فرقه گرایان تکفیری در صدد بنای آن هستند ویران سازید؛ و همانگونه که خداوند متعال فرموده «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّـةً وَاحِدَةً وَأَنَـا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ»، و پیامبر گرامیاش نیز سنت نهاده، به بازسازی امت واحد اسلامی بپردازید. تفکرات فرقه گرایی و گرایشهای تکفیری، که در شکل حکومت و دولت، و یا گروه و سازمان، و یا فتاوی و مقولات نمود یافتهاند، از دیرباز تا کنون، بزرگترین مانع سد راه وحدت مسلمانان، و زیانبارترین آفت برای امت اسلامی بوده است، که همواره با تمسک به هر روش ممکنی کوشیدهاند تا بهخلاف فرمان خداوند متعال«وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» مسیر اسلامی را از راه استوار خود منحرف ساخته و به راههای گوناگون و متناقض فکری و سیاسی سوق دهند.
بیشک؛ ما نیز با تمامی کوششهای صورت گرفته از سوی کشورها، گروهها و سازمانهای اسلامی بهمنظور ایجاد وحدت و نزدیک سازی میان پیروان مذاهب اسلامی، همسو هستیم؛ زیرا این درد مشترک همه ما مسلمانان است، و هیچ مسلمان راستینی نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت بوده، و برای تحقق این قانون الهی که میفرماید «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَتَفَرَّقُواْ» از جان و دل نکوشد.
ما امروز از عراق؛ کشوری که بیش از هر جای دیگری گرفتار توطئههای تکفیریهای تروریست و دسیسههای استکبار جهانی است؛ شما را میخوانیم، با این امید که صدای ملت داغدار و سرزمین دردمندمان را به گوشتان برسانیم، وهمچون اعضای یک بدن واحد که «إذا إشتکى منه عضو تداعت له سائر الأعضاء بالسهر والحمى» با شما سخن بگوییم. از همان روزهای فروپاشی رژیم تروریستی بعث، مقرر شد که عراق نقطه شروع و ژئواستراتژیک طرح «تفرقه افکنی و فرقه گراییِ» از پیش تعیین شدهای گردد که خودکامگان و مستکبرین جهانی و بومی از طریق امکانات و دست نشاندگان داخلی و خارجی خود و در شکل گروههای فرقهگرای سیاسی و عقیدتی، گردانندگان آن هستند.
برادران ارجمندم، مسئله وحدت امت اسلامی، پیش از آنکه زمینهای برای همزیستی و تفاهم میان افراد یک جامعه باشد، هدفی الهی و دینی است. ما به هر مقدار هم که درباره نزدیکی، همبستگی، تفاهم، دوستی و برادری میان مسلمانان سخن بگوییم و به ارائه نظر بپردازیم، سخن تازهای نگفتهایم؛ زیرا آنچه خداوند متعال و پیامبر گرامیاش(ص) و امامان بزرگوار(ع) بدان فرمان داده و ائمه مذاهب اسلامی، فقها و متکلمین مسلمان نیز آن را اثبات نمودهاند، ایجاب میکند که هر مسلمانی متعبدانه از این قانون الهی پیروی کند.
از این قانون الهی جز برخی منافقین و افراد نادان که در شکل مکاتب و گروههای فرقهای ــ تکفیری تجسم یافتهاند، سرپیچی نکردهاند. البته ریشههای این مکاتب انحرافی به سالهای نخستین اسلامی بازمیگردد که انحرافات فکری و رفتاری آنان تا امروز نیز ادامه دارد. حال اگر بخواهیم از راههای ایجاد وحدت اسلامی سخن بگوییم، ابتدا باید اسباب و عواملی را که امروز موجب تفرقه و جدایی میان مسلمانان گردیده، با دقت تمام شناسایی کنیم. این شناخت، نقطه شروعی برای درمان بیماری خطیر «فرقه گرایی» خواهد بود.
البته تا زمانی که به وجود این بیماری و عوارض آن اذعان نکنیم، شناخت ما دقیق نخواهد بود. همچنین این نکته را باید در نظر داشت که این دقت در شناخت عوامل و عوارض، نباید دستاویزی برای برانگیختن فتنههای فرقهای و درگیریهای مذهبی گردیده و یا به سخن از رویدادهای تاریخی دردناکی که در زمانها و مکانهای فراوانی، مسلمانان را از یکدیگر جدا ساخته، منجر شود. همچنین مراد من این نیست که ما باید به حقائقی که هر فرقهای بدان معتقد است پشت کنیم؛ بهویژه حقائقی که برای برخی بهمثابه یک عقیده ثابت و جزئی از تمدن و ساختار فکری آن فرقه بوده و برای برخی دیگر متغیر و جزئی از تاریخ و میراث به شمار میرود.
اما مصلحت والای امت اسلامی که حکیمان ما متناسب با آن خوب و بد را از هم تمییز داده و مفاسد و مصالح را تعیین میکنند، ایجاب میکند که ما به واقعیت کنونی و آینده امت اسلامی نیز توجه داشته و غرق در گذشته خود نباشیم. ما باید یکدیگر را همانگونه که هستیم و با همان عقیده، فقه و عقائد تاریخی بپذیریم، و نگذاریم اختلافات جزئی در اعتقادات، فقه و عقائد تاریخی منجر به جدایی میان مسلمانان از یکدیگر، آشفتهتر گشتن اوضاع کنونی، تسلط دشمنان داخلی و خارجی بر آنان، سلب عقائد و تمدنشان و از بین رفتن سرزمین و غارت ثروت آنها گردد.
چنان که خداوند متعال در این باره میفرماید: «وَلاَتَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ». چهبسا گفتگوی جدی و عملی میان مسلمانان در سطوح و زمینههای گوناگون؛ علمای دینی باشند یا سیاسیون و یا روشنفکران، بهصورت فردی باشد یا گروهی و یا سازمانی؛ بتواند پایه و اساسی استوار برای همزیستی و وحدت امت اسلامی قرار بگیرد؛ چرا که گفتگو، منجر به شناخت از یکدیگر میگردد و شناخت حقیقی نیز جهل نسبت به عقائد و افکار یکدیگر را زدوده و درگیریها را به کمترین میزان ممکن میرساند؛ زیرا انسان دشمن آن چیزی است که بدان جهل دارد.
بیشک شناخت حقیقی منجر به شناخت حق و در نتیجه شناخت اهل حق و حقیقت میگردد؛ چنان که امام علی (علیه السلام) خطاب به آن مردی که در یاری ایشان تردید داشته، میفرمایند: «همانا حقیقت بر تو اشتباه شده است. بهدرستی که حق و باطل را با میزان منزلت و شخصیت افراد نمیتوان شناخت. نخست حق و باطل را بشناس تا از رهگذر آن اهل هر یک را بشناسی». این فراخوانی به گفتگو، همبستگی، عقلانیت و بازگشت به قرآن کریم و ارزشهای مشترک، باید تمامی مسلمانان را در برگیرد؛ مگر تروریستهای تکفیری که از جنایتهای خود آگاه بوده، و تن به قید عقل، دین و وجدان نمیسپارند، و در راستای افکار و اهداف دشمنان خارجی جهان اسلام گام برداشته و عمل مینمایند.
اما اگر این تکفیریها به درگاه الهی توبه کرده، دست از خونریزی و هتک حرمت و مباح ساختن جان و مال دیگران کشیده و به آغوش امت اسلامی بازگردند، آنان نیز مشمول این دعوت و فراخوانی خواهند شد؛ بهویژه آنانی که نسبت به حقائق دین و کاربستهای آن و نیز پیوندهای پنهانی این گروههای سرکش و یاغی با طرحها و نقشههای غربی و صهیونیستی، نا آگاه بودهاند.
این پیوند محکم میان دشمنان و تروریستهای تکفیری، بر این باور ما میافزاید که این گروهها از اساس پیدایششان، دست نشانده قدرتهای استکباری میباشند. آن مستکبران وخودکامگان در راستای اهداف خود دست به ایجاد گروههایی میزنند که لباس اسلام بر تن کرده و شعارهای اسلامی سر دهند، و یا اینکه گروههای کاردانی را تحت اختیار خود میگیرند تا ــ دانسته یا ندانسته ــ به تخریب و فساد در عقیده، فرهنگ، سیاست، اقصاد و امنیت پرداخته و با تفرقه افکنی میان امت اسلامی و تضعیف آن مانع از بیداری مسلمانان از جهل و پسماندگی گردند.
باید توجه داشت که با افزایش جهل، فقر و پسماندگی میان امت اسلامی، خطر این فرقه گرایان تکفیری نیز افزایش مییابد؛ چرا که برخی مسلمانان در چنین حالتی؛ جاهلانه به ایدههاى تکفیرىها گوش سپرده و عمل خواهند کرد. در مقابله با این جنایتها و پدیدههای ناگوار، میتوان به اهمیت و نقش سرنوشتساز چهرههای علمی، فکری، فرهنگی و رسانهای جهان اسلام ــ بهصورت فردی باشند و یا سازمانی ــ پی برد که با عمل، جدیت تمام و نشر فرهنگ ممانعت و مقاومت در تمامی ابعاد اعتقادی، فرهنگی، سیاسی، رسانهای، اقتصادی و نظامی آن، در برابر دشمنان داخلی و خارجی ایستاده و به دفاع از پایهها و مقدسات امت اسلامی و حفظ تمامیت ارضی آن میپردازند.
فرهنگ مقاومت؛ برخی از عناصر اساسی را در بر میگیرد که مهمترین آنها عبارتند از: توکل بر خداوند متعال، داشتن برنامهای منسجم و استراتژیک، شناخت نقاط قوت و ضعف دشمن، آمادگی دائم در تجهیزات و نفرات، شجاعت فردی و گروهی، اجرای دقیق و داشتن روحیه جانبازی و شهادت طلبی. البته باید فرهنگی دینی و عمومی تشکیل گردد که بر اساس آن مسلمانان بتوانند مرز میان تروریسم و جهاد، خودکشی و شهادت را تشخیص دهند.
ای علما و اندیشمندان و پژوهشگران و روشنفکران جهان اسلام، شما آخرین فرصت برای خروج امت اسلامی از این خطر بزرگ که گریبانگیر همگان است، میباشید. من بنا بر تجربه و آگاهی خود از عواقب کار و حقائق موجود، به شما بزرگان میگویم، خطری که امروز اسلام و امت اسلامی را تهدید میکند، خطری بسیار بزرگ است، و بر ما لازم است که این مسئولیت تاریخی را بر دوش گرفته و از تمامی مناسبات و فرصتها برای گفتگو و تبادل نظر بهره کامل ببریم؛ تا از این طریق به حال و آیندهای بهتر برای مسلمانان دست یافته، و هرچه سریعتر در صدد رفع و درمان مشکلات امت برآییم. و در این مسیر، فرمان خداوند متعال ما را کافی است که میفرماید: «أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَاتَتَفَرَّقُوا فِیهِ».
انتهای پیام/*1