شناسهٔ خبر: 28688677 - سرویس فرهنگی
منبع: فارس | لینک خبر

بررسی آلبوم سرداران شهید با حضور عوامل در فارس ردپای سرداران شهید در «بزرگراه»/ استفاده از خوانندگان نوجوان در تولید، لذتبخش بود+صوت

عوامل آلبوم سرود «بزرگراه» می‌گویند که رد پای سرداران شهید در تولید این اثر مشهود بود. مثلا در ضبط آهنگ شهید صیاد شیرازی، گروه سرود طاهای لارستان درست روز شهادت او و بدون کوچک‌ترین برنامه‌ریزی قبلی، برای ضبط این قطعه آمدند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ و هنر: سرود از نغماتی‌ است که پیشینه آن به هزاران سال می‌رسد و بی‌شک از کهن‌ترین قالب‌های موسیقایی بشر است. از سوگواره‌های زنان لر دوران پارینه سنگی که برای عزیز از دست رفته به صورت جمع‌خوانی به روایت زندگی و سرافرازی‌های جوانی ناکام خوانده می‌شده تا سرودهای اَوِستا و نغمات جمعی کلیسا در دوران اولیه شکل‌گیری مراسم دعاهای دسته‌جمعی مسیحیان، تا هم‌خوانی‌های انقلابی قرن بیستمی در بحبوحه جنگ‌ها و انقلاب‌ها و اعتراضات، همه و همه عنوان سرود یا خوانش دسته‌جمعی را یدک می‌کشند.

در این مقال سرود، بیشتر از منظر آنچه که از قرن بیستم به بعد شایع شده مد نظر است و سیر تحول این ژانر موسیقایی. در ابتدای این قرن و خوانش سرودهای انقلابی و برانگیزاننده شور و احساسات میهنی، جوّی از استقبال در این ژانر حاکم بود و برخی سرودها ورد زبان همگان بودند، اما کم‌کم با تکرار مکررات به سردی گرایید تا آنجا که امروزه تا عنوان سرود به میان می‌آید، حسی از اثری تکراری با ملودی‌ و موتیفی بسیار شنیده شده با همخوانی ضعیف و اشعاری بسیار تکرار شونده و اثری کاملا غیرجدی که هیچ موزیسینی به همکاری در این ژانر افتخار نمی‌کند، به میان می‌آید.

سرود به واسطه استقبال بسیار شدیدی که در دورانی از آن بهره‌مند بود باعث شده بود هر ارگان و نهاد و هر حرکت اجتماعی اثری به نام سرود خلق کند و این تکرار به دلزدگی‌ای انجامید که کمتر کسی رغبت به شنیدن سرود به ویژه به عنوان بخشی از موسیقی خلوت خود دارد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور عزیزمان، سرودهای موفقی خلق شد که بی‌شک همگان آن‌ها را شنیده‌اند. حتی نسل دوم و سوم انقلاب و آثاری ماندگار و درخور توجه و شنیدن هستند اما این حرکت چون برآمده از شور انقلابی آن دوران بود، نتوانست در دوران بعد و به ویژه در دهه ۷۰ شمسی خود را به خوبی آن دوران تکرار کند. مادامی که موج موسیقی‌های نو و وارداتی همچون پاپ به کشور هجوم آورده بودند و با جذابیت‌های بسیار کاذب و در عین حال گیرای خود مجالی برای عرض‌اندام سرود باقی نمی‌گذاشت. از این رو بسیاری نهادها و کسانی که قابلیت‌های سرود را می‌شناختند و به ویژه پس از بیانات رهبری در مورد توجه بیشتر به حوزه سرود، حرکت‌های موثر و مفیدی در این زمینه شروع شده که قطعا اگر بر همین مِنوال پیش رود با قدرت تمام جای خود را بین دیگر ژانرها باز خواهد کرد.

آلبوم «بزرگراه» کاری از موسسه موسیقی ماوا‌ست که برای یادواره شهیدان و سردارانی که نام آن‌ها بر کوی و برزن پایتخت ایران‌زمین می‌درخشد، ساخته شده تا جوانان و نوجوانانی که تنها از بزرگراه «همّت» نام این آن را شنیده‌اند بدانند این شهید چه سردار رشیدی بوده و بزرگراه «چمران» و «شهید بروجردی» و دیگر سرداران رشید شهید انقلاب. «مهدی چوگان‌باز» مدیر تولید، «محمدمهدی استخر» مشاور ادبی و شاعر و «احسان جوادی» مشاور هنری و آهنگساز، عوامل اصلی خلق آلبوم «بزرگراه» را تشکیل می‌دهند.

خبرنگار موسیقی خبرگزاری فارس در این خصوص میزگردی با عوامل این آلبوم برگزار کرده که ماحصل آن، گفتگو و بحث خلق این اثر را در پی داشته که در ادامه می‌خوانید:

ایده خلق نخستین این اثر از کجا شکل گرفت و چگونه استارت کار زده شد؟

طاها چوگان‌باز مدیر تولید آلبوم «بزرگراه»: ایده اولیه خلق این آلبوم در آذرماه سال ۹۶ در جلسه شورای هماهنگی ماوا (وابسته به سازمان هنری ـ رسانه‌ای «اوج») شکل گرفت که با موضوعیت سرداران شهید تولید شود. خلاصه به این نتیجه رسیدیم که این آلبوم با موضوع ۱۰ سردار شهید بزرگ شامل شهیدان «زین‌الدین» «همت» «بروجردی» «باکری» «باقری» «طهرانی‌مقدم» «صیاد شیرازی» «برونسی» «چمران» و «خرازی» تولید شود. با مطالعاتی که در این زمینه انجام شد، استارت کار از دی‌ماه ۹۶ زده شد.

همکاران ما در ماوا برای تولید اثر هیچ‌گونه عجله خاصی ندارند؛ زیرا کیفیت و محتوا برایمان از اهمیت بالایی برخوردار است. بالاخره پس از نشست‌های مختلف و بررسی و اظهار نظر در این خصوص به جمع‌بندی رسیدیم و برای این کار دو فرد مورد وثوق که هم از جنبه تخصص و هم تعهد در شرایط بسیار مطلوبی قرار داشتند، برای این کار انتخاب شدند که آقایان «احسان جوادی»  به عنوان مشاور هنری و «محمدمهدی استخر» به عنوان مشاور ادبی بودند. این دو نفر نهایت همکاری خود را چه از جنبه علمی و چه از جنبه دلی و عاطفی به این کار با ما آغاز کردند که به خلق اثری باکیفیت منجر شد.

بشنوید:

قطعه صوتی شهید همت از آلبوم بزرگراه

 

این شهدای بزرگوار، هر کدام نماینده یکی از استان‌های ما هستند و گویا شما از توان و استعداد هنرمندان شهرستانی نیز در این آلبوم استفاده کرده‌اید.

ما در مأوا بخشی به نام آموزش و توانمندسازی داشتیم که متاسفانه بنا به دلایلی کم رنگ شد که بخشی از این ایده آن بود که نباید همه کارها و شرایط و امکانات برای مرکز باشد و این دیدگاه که همه هنرمندان خلاق و حرفه‌ای در تهران هستند، ایده اشتباهی‌ است. بنا را بر این گذاشتیم تا از توانمندی‌های شهرستان‌ها هم بهره ببریم و بر این ایده ایمان داشتیم که کل کشور می‌توانند در این پروژه سهیم باشند. از این رو هر قطعه‌ای از این آلبوم را با گروه سرود یک شهرستان کار کردیم.

گروه سرود «نسیم رحمت» از تهران، «طاها» از لارستان، «رویش» از مشهد «آوای مهر طاها» از اصفهان، «ندای ثامن» از تهران، «عاشقان ولایت» از یزد، «وصال» از تهران، «موعود» از ارومیه، «هدهد» از قم، و «نغمه‌های افلاکی» از لرستان، ۱۰ گروهی بودند که از تهران و دیگر شهرهای سراسر کشور خلق این آلبوم را به ثمر رساندند. یکی از نیّات و اهداف اصلی ما هم این بود که هر گروهی آهنگ مربوط به شهید شهر خود را بخواند؛ مثلا گروه سرود موعود ارومیه سرود شهید باکری را که اهل آن دیار بوده بخوانند یا گروه سرود آوای مهر طاهای اصفهان سرود شهید خرازی را بخوانند. این تصمیم باعث کشوری شدن و بسط و گسترش همکاری این آلبوم شد. ما همیشه در ماوا به دنبال این هدف بودیم که بالاخره در پروژه‌ای دیگر شهرها را هم دخیل کنیم که به لطف خدا این امر در همین پروژه تحقق یافت.

در چنین کارهایی، استعانت از نیروی معنوی و حاضر یافتن شهدا به اصل پروژه کمک می‌کند. «بزرگراه» هم آیا از چنین همراهی‌ای برخوردار شد؟

از نکات مهم این آلبوم این را بگویم که آلبوم از اول تا آخر سیر معنوی خاصی را دنبال می‌کند. پروژه‌ای که از دی‌ماه آغاز و در شهریور سال بعدش به پایان رسید، دارای شرایطی معنوی و عجیب‌ و غریب بود و حال و هوایی داشت که شاید خیلی قابل توصیف نباشد. ما از آذرماه که کار کردن روی تولید آلبوم را آغاز کردیم تا انتخاب عوامل و اشعار، به بهمن ماه و ایام فاطمیه رسیدیم و شهادت حضرت زهرا (س) یعنی شروع تولید، مصادف با شهادت حضرت فاطمه شد و پروسه ادیت و شعر و این قبیل کارها طول کشید و در اسفندماه ضبط انجام شد که بدون برنامه‌ریزی از قبل، روز ضبط آهنگ شهید همت توسط گروه عاشقان ولایت یزد، دقیقا در روز شهادت این شهید بزرگوار قرار گرفت که واقعا شگفت‌انگیز بود. جالب و شگفت اینکه همین اتفاق مجدد در ضبط آهنگ شهید صیاد شیرازی افتاد که گروه سرود طاهای لارستان درست در روز شهادت این شهید و بدون کوچک‌ترین برنامه‌ریزی قبلی، برای ضبط این قطعه آمدند. و با این دو اتفاق من با تمام وجود ردپای خود شهدا را در این آلبوم دیدم و حس کردم.

در مرحله بعد که به میکس و مَستِر و خروجی نهایی رسیدیم قرار بر این بود که طبق برنامه‌ریزی در هفته دفاع مقدس آلبوم را رونمایی کنیم که اتفاقی افتاد که هیچ کس آن را پیش بینی نکرده بود و آنهم رونمایی و انتشار آلبوم در روز اول محرم بود. اینچنین بود که همه‌چیز دست به دست هم داد تا این سیر معنوی تکامل پیدا کند و به شب اول محرم ختم شود.

یکی از مهم‌ترین بخش‌های محتوایی چنین کاری به انتخاب شعر برمی‌گردد. در این باره چگونه عمل کردید؟

ما در این کار سعی کردیم اشعار را طوری انتخاب کنیم که تاریخ انقضا نداشته باشند؛ یعنی صرف یک موضوع یا رویداد خاصی نباشد. اگر برای و به نام یک شهید ساخته شده، تمام ابعاد شخصیتی شهید را در آن گنجانده‌ایم و حتی می‌توانیم آن را به شهدای دیگر بسط دهیم.

ایده این اثر در موسسه ماوا شکل گرفت. ماوا حدود سه سال است که شروع به فعالیت خلق آثار فرهنگی هنری کرده و در زمینه‌های «موسیقی پاپ» «آکاپِلا» و «سرود» فعالیت می‌کند که امسال شاخه «موسیقی سنتی» هم به آن افزوده شده است.

بحث آلبوم در برنامه‌های امسال ما در ماوا بود. هم آلبوم «بزرگراه» و هم یک آلبوم دیگر که فعلا در مورد آن صحبت نمی‌کنیم و یک آلبوم هم با «محمد معتمدی» کار کرده‌ایم که بعدا منتشر خواهد شد. خلاصه در برنامه ما بود که آلبومی شامل سرود با محتوای سرداران شهید کار شود که به لطف خدا موفق هم از آب درآمد.

برای چینش عوامل چطور به جمع‌بندی و نتیجه رسیدید؟

خیلی از هنرمندان و بچه‌های با ذوق با ماوا همکاری دارند و از بین خیلی از گزینه‌ها این دوستان انتخاب شدند. ما در ماوا برای هر پروژه یک سری عوامل را تعریف می‌کنیم که می‌دانیم از پسِ آن پروژه برمی‌آیند. مثلا شخصیت آقای استخر، بسیار خوش‌فکر و دارای قلم قدرتمند و نافذ هستند. آقای جوادی هم که رزومه‌ای درخور دارند و کارهای فاخری خلق کرده‌اند خصوصا از زمانی که این پروژه را آغاز کردیم، همکاری ماوا با ایشان بسیار بسیار بیشتر شده است زیرا تعهد و تخصص را یکجا دارند و با شرایط ما بیشترین نزدیکی و همخوانی را دارند. آقای جوادی علاوه بر کمک به خلق اثر از جنبه انتقادی و نگرش بر کلیت کار و پیشینه‌ای که داشتند با نگاه منتقدانه خود خیلی به ما کمک کردند که ما در حوزه موسیقی هم از تخصص او استفاده کردیم هم از نقطه‌نظرات و انتقادات و پیشنهادهایش.

ما در ماوا دو بخش داریم؛ بخش تولید صوت یا به اطلاح میز تولید صوت و میز تولید تصویر که ما در بخش تولید صدا کار می‌کنیم و دوستانی دیگر در ماوا کار تصویر انجام می‌دهند. من در حوزه خوانندگی و آهنگسازی فعالیت می‌کنم. مانند بسیاری دیگر در دوره‌ای موسیقی را شروع کردم که والدین خیلی از آموزش موسیقی استقبال نمی‌کردند و من هم با حضور در کلاس‌های مداحی و سرود و تواشیح کار هنری خود را آغاز کردم و بعدا با طی دوره‌های تخصصی آموزشی، بر داشته‌های هنری خود افزودم. من دوره صداسازی و سلفژ را هم در شهر شیراز گذراندم؛ چون اصالتا شیرازی هستم.

آقای جوادی، ابتدا از سوابق خود بگویید و در مورد مشکلات فنی خلق آلبوم و چالش‌هایی که بعضا در مرحله ضبط با دانش‌آموزان گروه سرود داشتید، توضیح بدهید.

احسان جوادی هستم و از ۶ سالگی با فراگیری سازهای کوبه‌ای، موسیقی را شروع کردم. بعد به ساز کیبورد روی آوردم. در سنین نوجوانی به سمت آهنگسازی و تنظیم گرایش یافتم و شاگردی استاد شمس را تجربه کردم. بعدها دوران میکس و مستر را پیش کوشان حداد کار کردم. هرچند بسیاری از آموش‌ها یکسان است و علم موسیقی دارای بخش‌های معین و مشخصی است، اما سلیقه حرف آخر را در موسیقی می‌زند و اگر یک آهنگ را به ده نفر تنظیم‌کننده بدهید قطعا هرکدام به شکلی کاملا متفاوت آن را تنظیم خواهند کرد.

همیشه به کار سرود و تجربه این ژانر علاقه داشتم؛ به ویژه چالش کار با نوجوانان را دوست داشتم و گام صوتی و تونالیته‌ای که این گروه سنی می‌توانند بخوانند. از این رو همیشه در ذهنم بود که سعی کنم در ارتقا سرود سهمی داشته باشم؛ چه از نظر آهنگسازی و به ویژه از نظر تنظیم، خواستم تنوع را در آهنگ‌های سرودی وارد کنم و آن را تا حد ممکن به روز دربیاوریم. تلاشم این بود که آلبومی تولید کنیم که قابل رقابت با آلبوم‌های پاپی باشد که الان در بازار موسیقی موجود هستند. ما از عناصر روز موسیقی در خلق این آلبوم سرود بهره بردیم که جذابیت خود را حفظ کند. جالب بود خیلی از دوستان موزیسین که خیلی وقت بود که کار سرود نشنیده بودند از شنیدن این اثر خیلی خوشحال شدند و گفتند اصلا انتظار نداشتیم که این آلبوم تا به این اندازه خوب و جذاب تولید شده باشد. خلاصه من با بضاعتم تمام تلاش خودم را برای خلق اثری ماندگار و جذاب به کار بستم. البته ما در تولید این آلبوم با توجه به محتوایی که داشت و موضوع آن که سرداران شهید بود، با محدودیت‌هایی هم مواجه بودیم و نمی‌توانستیم از هر آنچه که از عناصر به روز موسیقی است در این اثر بهره ببریم. جنبه‌ای از کار و محدودیت آن به حرمت محتوایی کار بازمی‌گشت که تا حدودی دامنه استفاده از امکانات و تکنیک‌ها را برای ما محدود می‌کرد، ولی با این وجود کار خیلی خوب و قدرتمند و جذاب از آب درآمد.

کار سرود بنا به دلایلی بسیار دشوارتر از خلق آلبوم پاپ است؛ چرا که در آلبوم پاپ شما فقط با یک خواننده سروکار دارید، ولی در کار سرود حداقل با ۲۰ تا ۳۰ نفر به صورت خواننده سروکار دارید و تازه باقی عوامل بماند. از این رو کار بسیار دشوارتر می‌شود؛ به ویژه اینکه بیشتر خوانندگان سرود خوانندگان حرفه‌ای نبوده و دانش چندانی از موسیقی ندارند. به خصوص در مرحله ضبط صدای آنها با مشکل مواجه می‌شدیم و مجبور بودیم مثلا هر ۵ نفر را با هم به داخل استودیو بفرستیم و در خیلی جاها صدایشان با هم سینک و هماهنگ نبود که باید پس از رکورد آن خط‌ها را سینک می‌کردیم. خیلی جاها خوانندگان دارای ناکوکی بودند که آنها را که خیلی فاحش بودند، مجبور می‌شدیم مجددا به استودیو آورده و ضبط کنیم و بقیه را که فالشی و ناکوکی جزیی‌تر بود با صرف ساعت‌ها کار با نرم‌افزار اصلاح می‌کردیم و سر نُت می‌آوردیم. حین کار کم کم به این نتیجه رسیدیم که چندنفر از متبحرترین‌های این سرودخوانان را آورده و چند خط رکورد از آن‌ها می‌گرفتیم و کپی می‌کردیم تا حجم کلی ووکال افزون شود. بدین ترتیب کیفیت همخوانی بسیار بهتر می‌شد. البته هرکدام از این روندها بسیار دشوار و زمان‌بر بود که اینجا در مقام گفتگو و صحبت سریع از آن می‌گذریم اما در عمل دشواری‌های فراوانی داشت، ولی لذت خلق اثری شایسته، خستگی به تنمان نمی‌گذاشت.

آقای استخر، شما مشاور ادبی آلبوم بزرگراه بودید و اشعار چند قطعه از آلبوم هم متعلق به شماست. چگونه همکاری شما با مأوا در تولید این آلبوم به وجود آمد؟

من محمدمهدی استخر، مشاور ادبی آلبوم «بزرگراه» و شاعر چند قطعه از این آلبوم هستم. من از کودکی به واسطه خانواده‌ام با شعر و ادب آشنا و علاقه‌مند شدم. کم کم با بزرگ‌تر شدن دوست داشتم دایره توانایی‌های خود را گسترش دهم و از این رو در رشته ادبیات ادامه تحصیل دادم، اما متاسفانه به این نتیجه رسیدم که تحصیلات خیلی چیزی به شاعر اضافه و تغییری در او ایجاد نمی‌کند. به طور کلی دانشگاه یعنی مکتوب کردن هر آنچه استاد می‌گوید و کلا اتفاق خاصی از جنبه ادبی نمی‌افتد. من خیلی از دوستان را می‌شناسم که اشعار خوبی خلق می‌کردند و بعد که به دانشگاه رفتند از شعر سرودن هم افتادند.

از سال ۸۵ بود که فعالیت شعری بنده با موسیقی گره خورد. حدود سال ۹۴ بود که با بچه‌های سرود آشنا شدم که یکی از دوستان سفارش کار سرود به من داد. متاسفانه خیلی از شعرا به حوزه سرود که می‌رسند می‌گویند یک شعری بنویسیم و بگذریم و بعد برای یک سفارش کار پاپ خیلی جدی‌تر کار می‌کنند. من اصلا این نگاه از بالا به پایین نسبت به سرود را قبول ندارم. باید تلاش کنیم تا جوانان با سرود و پتانسیل‌های آن بیشتر آشنا شوند. متاسفانه سرود تقریبا الان از بین رفته و تقریبا ظاهری صرفا ارگانی گرفته و باید از این مرحله گذر کنیم.

برای این آلبوم قرار بود من فقط مشاور ادبی باشم و در خلق اشعار سهیم نباشم. دوست نداشتم برای این آلبوم شعر بگویم، زیرا نمی‌خواستم شائبه‌ای پیش بیاید که چون خودم مشاور ادبی این پروژه هستم، خودم هم در این آلبوم شعر گفته‌ام. همکاران قبول نکردند و با اصرار، من نیز چند شعر این آلبوم را نوشتم. ما نمی‌خواستیم دنبال نمادهای خیلی مشخص از شهید باشیم، بلکه می‌خواستیم کلیات و ماهیت درونی شهید را دریابیم و آن را به چرایی و چگونگی جامعه امروزمان گره بزنیم.

پس از نوشتن اشعار با دوستان شاعر شروع به چکش‌کاری اشعار و اصلاح و ارتقاء آن‌ها کردیم. در این پروسه به تک‌تک واژگان اندیشیدیم و سعی کردیم زبان شعر نه بچه‌گانه و کودکانه باشه، نه خیلی سنگین و فنی، بلکه سهل و ممتنع، قابل درک، آسان و ادبی باشد. چون اگر شعر سنگین باشد شنونده از باقی عناصر اثر باز می‌ماند.

آیا شما ملودی‌ها را بر اساس اشعار خلق کردید یا برعکس، شعر را بر اساس ملودی نوشتید؟

استخر: در این آلبوم ۸ قطعه بر اساس شعر ملودی خلق شد؛ یعنی ابتدا شعر خلق شد سپس ملودی خلق شد ولی دو قطعه «شهید چمران» و «شهید باقری» بر اساس ملودی، شعر را خلق کردیم.

جوادی: به نظر من، بهترین نوع آهنگسازی برای اثری باکلام این است که ابتدا ملودی ساخته شود و سپس بر آن مبنا شعر روی ملودی ساخته شود؛ زیرا چنانچه ملودی بر مبنای شعر خلق شود، کار محدودتر خواهد شد؛ چون یک شعر دارای وزن و قالب محدود و مشخصی است و آهنگساز مجبور است فقط در آن متر و مقیاس آهنگسازی کند و باید از شعر به ملودی برسد. در این آلبوم ما دو قطعه را ابتدا با ملودی ساختیم و سپس شعر آن تولید شد که کارهای خوبی هم از آب درآمدند ،اما شرایط محتوایی ایجاب می‌کرد که مابقی کارها با توجه به موضوع آلبوم که سرداران شهید بود ـ ابتدا شعر ساخته شود.

بشنوید:

 

قطعه صوتی شهید باکری از آلبوم بزرگراه

 

کارشناسی اثر

علیرضا سپهوند، کارشناس ـ خبرنگار حوزه موسیقی: آلبوم «بزرگراه» اثری‌ است که عناصر ارتقاء ژانر سرود را دارد و نگاه مخاطب را از جنبه جذابیت و به‌روز رسانی متوجه سرود می‌کند. به عنوان شنونده‌ای مستقل و بیرون از عوامل اجرایی این اثر که این آلبوم را چند بار با دیدگاه منتقدانه گوش دادم در مجموع از این اثر رضایت داشتم. اولین مزیتی که این آلبوم داشت، آن بود که بر خلاف بسیاری از کارهای سرودی که شنیده‌ام دارای جذابیت «لایت‌موتیف» بود. یعنی دارای خطی ملودیک بود که برای هر شنونده‌ای می‌تواند جذاب باشد و نوع چینش و روند ملودیک میزان‌ها به گونه‌ای با عناصر امروزی موسیقی عجین شده که مخاطب را مشتاق به شنیدن می‌کند.

تعامل، توازن و تعادلی که در این اثر سرودی ایجاد شده، باعث می‌شود تا اثر پیش رو دارای کاراکترهای یک اثر شنیدنی و دارای قابلیت‌های عناصر آکوستیک باشد که حتی شنوندگان جوان که دنبال دریافت احساسات و نوازش‌های شنیداری هستند به مقصود برسند. 

این آلبوم از جنبه تنظیم و ارکستراسیون هم که بنگریم، کاری درخور است؛ چرا که با بهره از سازهای ارکسترال و زهی آکوستیک در کنار لوپ‌ها و نرم‌افزارهای اَکُمپانیمان و پدهای قوی، حجم مناسبی به ارکستر و پیکره موسیقایی اثر داده است. استفاده از تک سازهای ایرانی همچون سه‌تار به عنوان ساز سلو نیز انتخابی شایسته با نگاه به موسیقی ایرانی‌ است که بر جلای کار افزوده است.

اغلب تنظیم‌های قطعات این آلبوم از جنبه سازهای کوبه‌ای و استفاده از ریتم‌های ادواری بر جذابیت کار افزوده است و در برخی مقاطع بر حس حماسی، احساسی و انگیزشی اثر اضافه کرده است. 

مجموعه لایت موتیف و تنظیم و ارکستراسیون به ویژه در برخی از قطعات این آلبوم باعث می‌شود هر شنونده‌ای برای دفعات مکرر برای شنیدن مجدد آهنگ‌ها اقدام کند که همین نشان از موفق بودن آلبوم دارد؛ زیرا اولین تعریف کار موسیقایی خوب این است که شنونده پس از اولین بار شنیدن یک قطعه بلافاصله برای شنیدن مجدد آن رغبت نشان دهد. هر چند این به منزله ماندگاری یک اثر نیست و به هیچ وجه نمی‌توان برای هیچ اثری تضمین ماندگاری چند ساله یا چند دهه‌ای داد؛ چرا که عواملی بسیار پیچیده و بسیار غیرقابل پیش‌بینی باعث ماندگاری آثاری می‌شوند که همین کار را برای پیش بینی سخت و شاید غیرممکن می‌کند. اما بهترین راه برای خلق اثری خوب این است که با رعایت چارچوب‌ها، بیشتر از همه به ملودی کلام اهمیت داده شود، خط اصلی آهنگ از جذابیت لازم برخوردار باشد و تنظیم و ارکستراسیون و کیفیت ضبط و غیره در مراتب بعدی قرار دارند.

یکی دیگر از جنبه‌های موفق این آلبوم، تلفیق مناسب «شعر» و «موسیقی» است که تا حد ممکن رعایت شده و تنظیم قطعات از جنبه زیبا‌یی‌شناختی با محتوای شعر درهم تنیده و باعث ایجاد پیوستگی و به گونه‌ای فراتر از هارمونیزاسیون بخش اینسترومنتال، به هارمونی کلام رسیده است. البته با وجود جنبه «مینیمالیستی» آلبوم، به سبب گروه سنی سهیم در اثر، نمی‌توان از جنبه‌های فنی و تکنیکی چه در گردش ملودیک و چه در روند ریتم آن چشم‌پوشی کرد.

از ایرادهای این آلبوم هم می‌توان به انتخاب گام نادرست در برخی قطعات برای گروه سنی نوجوان اشاره کرد که باعث شده برخی میزان‌ها را که خواننده الگو و ماکت به صورت نمونه و برای تمرین گروه سرود خوانده، برای خواننده مقصد که نوجوان است، خوانش آن گام برایش بسیار بم باشد. خواننده نوجوان در جاهایی مجبور به اکتاو‌خوانی یعنی خواندن ۸ پرده یا دو دانگ بالاتر شده که در برخی میزان‌های اوج با سختی و همراه با فالشی‌های ریز خوانش شده که بیشتر از همه فشار خواننده برای خواندن آن بخش، که در لحن و نفس‌گیری و خشِ صدایش آشکار شده، شنونده را آزار می‌دهد که در برخی موارد این مشکل به راحتیِ نیم پرده کم کردن کوک برای آن خواننده نوجوان، مرتفع می‌شد.

انتهای پیام/