شناسهٔ خبر: 24292336 - سرویس سیاسی
منبع: روزنامه صمت | لینک خبر

جدال آینده؛ امید و ناامیدی

صاحب‌خبر -

در شرایط فعلی که آتش جنگ و خشونت، بسیاری از مرزها و اقلیم‌ها را شعله‌ور کرده و تروریسم و بی‌ثباتی، چالش بزرگ قرن ۲۱ به‌شمار می‌رود، رقابت اقتصادی ملت‌ها، جای خود را به رقابت «امید و ناامیدی» داده است.

از سوی دیگر، درحال‌حاضر فقط بازارها نیستند که جهانی شده‌اند، بلکه مفهوم شهروندی نیز در حال تبدیل شدن به یک پدیده جهانی است؛ مفهومی که در بحبوحه جنگ سرد، جوامع شرق و غرب را دچار بدگمانی حاد کرده بود اما با گذشت سال‌ها، آموزش نسل‌ها، توسعه فناوری‌های ارتباطات و اطلاعات و تجربه‌های تلخی که حاصل شد، امروز به یک ضرورت و یک نیاز اجتماعی تبدیل شده و همه بر این باورند که تاکید بر مشترکات، بسیار کاراتر و اثرگذارتر از اصرار بر تمایزات است و اولویت تمام ملت‌ها باید سهم عادلانه‌ای از امنیت، حقوق بشر، سلامتی، محیط‌زیست و مقام و کرامت انسانی باشد.
می‌دانیم که دیگر نمی‌توان پویایی و رشد اقتصاد را در رابطه میان شاخص تولید ناخالص داخلی با کارآفرینی و رشد سرمایه‌گذاری صنعتی خلاصه کرد بلکه در حقیقت در این فرآیند رشد، باید کیفیت زندگی، حقوق شهروندی و میزان مشارکت و باور مردم به برنامه‌های اقتصادی را نیز لحاظ کرد. اگر سهم مشارکت مردم در فرآیند «موفقیت فراگیر» افزایش نیابد، هر برنامه تغییری، محکوم به شکست خواهد بود و توانایی رهبری در آینده، یعنی توانایی تغییر و ایجاد فرصت‌های برابر برای تمام مردم و شهروندان در راستای مشارکت در خلق آینده‌ای پایدار، فراگیر، پویا و خلاق؛ آینده‌ای که نه فقط دولت‌ها بلکه تک‌تک شهروندان یک جامعه نیز در برابر آن مسئول و پاسخگو هستند و باید برای تغییر وضعیت مفاهیم منفی تلاش کنند، مسئولیت اجتماعی خود را بپذیرند و نوآوری و مشارکت را به اهرمی برای رشد کشور تبدیل کنند.
در پناه چنین رویکردی است که اقتصادها زیر چتر فرهنگ‌ها به هم گره می‌خورند؛ باورها به حرمتی که شایسته آنند، نزدیک می‌شوند؛ امنیت، زمینه‌ای برای سرمایه‌گذاری و مشارکت می‌شود و شهروند جهانی در مفهومی فراگیر، شکل گرفته و کیفیت زندگی بهبود می‌یابد.
فناوری‌های جدید نیز که موجد عصری نوین‌اند، قدرت نفوذ محصولات‌شان فقط در ارزش اقتصادی آنها نیست بلکه گستره‌ای وسیع‌تر از فرهنگ، رفتار و سیاست را نیز پوشش می‌دهند و منابعی بیش از آنچه در عصر صنعتی نصیب دولت‌ها می‌شود را شامل می‌شوند که به آن «قدرت نرم» می‌گویند و سینما، تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی، تارهای عنکبوتی عظیمی هستند که پشت نام‌های تازه متولد شده‌ای مانند هالیوود، سیلیکون‌ولی یا غول‌های نرم‌افزاری دنیا مانند گوگل، اپل، فیس‌بوک، اینستاگرام، تلگرام و... بیش از گذشته، این دهکده جهانی را کوچک کرده‌اند.
اقلیمی که فناوری‌های پیشرفته نوین در ورای جغرافیای خاکی پدید آورده‌اند، آن را تبدیل به عامل موفقیتی کرده که با توسل به این ابزارهای نوین، همه چیز حتی فرهنگ، باور و نوع مصرف را ناگزیر از بازتعریف کرده است.
زمانی، ثروت و قدرت نظامی، امپراتوری‌های عظیم را در قلمروهای جغرافیایی بنا می‌نهادند اما امروز سنجه ارزیابی جایگاه کشورها فقط تاریخ باشکوه و قدرت نظامی‌شان نیست؛ (گرچه این شاخص‌ها هنوز دارای ارزش و اهمیت‌اند). شاخص تعیین‌کننده‌ای که دژ قدرتمند عصر جدید را می‌سازد، از جنس برند، اندیشه، فناوری و زبان انفورماتیک است و کشورهایی که بتوانند این ابزارها و این مرزها را با مشارکت خلاق شهروندان و همبستگی و شفقت ملی به تسخیر درآورند، سهم بیشتری از آینده خواهند داشت وکیفیت زندگی اجتماعی خود را بهبود خواهند بخشید.
در واقع بهره‌وری و نوآوری که عامل اصلی چهارمین انقلاب صنعتی و ظهور عصر دیجیتال است، مهم‌ترین عامل بازسازی تجارت جهانی به شمار می‌رود و تولیداتی که نتوانسته‌اند خود را با این معیارها همسو کنند، نقشی در آینده اقتصاد جهانی نخواهند داشت.
فناوری، همچنان بستری برای توسعه کسب و کارها و خلق پارادایم‌های اجتماعی جدید است و دولت باید وظیفه اصلی خود را اتخاذ راهبردهایی بداند که در آن فرصت شکل‌گیری به «فرهنگ اقلیم و کسب وکار نوین» داده شده و این فرهنگ، عمق و بسط یابد؛ فرهنگی که مردم را دچار اشتهایی سیری‌ناپذیر برای خلاقیت، تحول، بهره‌وری و توسعه کرده و سهم آنها را در تعیین سرنوشت‌شان افزایش می‌دهد.
باید بپذیریم که مفهوم قدرت در حال پوست‌اندازی و تغییر است و دیگر نمی‌توان با اتکا به داشته‌های گذشته و افتخارات تاریخی پیشین، اعتبار و شهرت خود را حفظ کرد. امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آنیم که به آینده نگاه کنیم و از دریچه آینده، به حال خود بنگریم و آن را بازتعریف و نوسازی کنیم.
محمدرضا مودودی - معاون سازمان توسعه تجارت ایران