کمی دغدغه داشتم اما وقتی از زبان مسئول خودم شنیدم که دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد، خیالم راحت شد. من کارم را با جدیت و عشق انجام میدادم و فقط میخواستم خودم را به مدیرانم ثابت کنم.
پس از مدتی، پروژه به خاطر یکسری مشکلات تعطیل شد. من دوباره بیکار شدم و به خانه برگشتم. تازه به فکر افتادم که حق و حقوقم را بگیرم.
هیچکس جواب درستی نمیداد و امروز و فردا میکردند. آخرش هم آب پاکی را روی دستم ریختند و گفتند: چون هنگام شروع کار قرارداد تنظیم نکردهاید، هیچ حق و حقوقی به شما تعلق نمیگیرد.
با شنیدن این حرف اعصابم خط خطی شد. نمیفهمیدم چه کار میکنم. از شرکت بیرون زدم. ناخودآگاه فکری عجولانه به سرم زد. میخواستم خودکشی کنم. خودم را به بالای پل عابر رساندم. از نردهها که رد شدم همه خودشان را به زیر پل رساندند. یکی میگفت نپر، یکی دیگر میگفت بپر. چند دقیقه بعد ماموران کلانتری و آتش نشانی آمدند. فکر نمیکردم کار به اینجا بکشد. نمیدانستم چه کار کنم. وقتی به خودم آمدم،ماموری را در دو قدمی خودم دیدم. تهدید کردم «اگرجلو بیایی خودم را پایین میاندازم.»
مامور میانسال اولین نفری بود که پرسید چرا میخواهم خودکشی کنم. نمیدانم چرا به او اعتماد کردم. شاید هم میخواستم با کسی درد و دل کنم. وقتی ماجرا را شنید، قول داد کمکم کند تا بتوانم حقم را بگیرم. من حقم را میخواستم و حرفهای مامور پلیس دلگرمم کرد.
چرا افراد اسیر کلاهبرداران میشوند؟
رئیس اداره آموزش و مشارکت عمومی معاونت اجتماعی پلیس خراسانرضوی در این باره گفت: براساس قانون و مقررات کار و رفاه اجتماعی که مورد تاکید بازرسان اداره کار است و هم کارفرما و پیمانکار باید به آن توجه لازم و دقت و مراقبت داشته باشند، تنظیم قرارداد و تکمیل فرمهای بیمهای و رعایت ایمنیهای لازم در کار بسیار ضروری است که البته بحث و ارائه نظر در این باره مربوط به کارشناسان اداره کار و رفاه اجتماعی میباشد.
سرهنگ کیوان سعادتی افزود: اما از جنبه پلیسی، در این پرونده یک نوع کلاهبرداری صورت گرفته است. مانند همه کلاهبرداریهایی که افرادی را اسیر دام و گرفتار مشکلات مربوط به خود میکند.باید ببینیم چرا افراد اسیر دام کلاهبرداران میشوند. عوامل زمینه ساز اصلی در مرحله اول اعتماد بی جا بدون داشتن شناخت کافی نسبت به آنها است. فریب خوردن از ظاهر افراد، اعتماد بیجا به تبلیغات مندرج در مطبوعات، مشاوره نکردن با افراد کارشناس و مطلع، طمع و فرصت طلبی بیش از حد برای کسب سریع و آسان دارایی و ثروت و تامین منافع مالی، تنبلی اجتماعی و تمایل به حل مسائل و مشکلات از طریق رابطه به جای ضابطه، ناآشنایی با روال قانونی امور اداری، قضایی، انتظامی و... و سادهانگاری و بیتوجهی به واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی از مهم ترین عوامل هستند. وی تاکید کرد: آنچه سبب میشود افراد در برخی مواقع اسیر چنین مشکلاتی شوند این است که به باوری غلط میخواهند از یک موقعیت که احساس میکنند برایشان عذابآور است فاصله گرفته و به موقعیت جدیدی برسند که امیدوارند شرایطشان را تغییر دهد.درست مانند دختر و پسر جوانی که با خانواده یا در خانواده مشکلاتی دارند و فکر میکنند اگر از آن موقعیت فاصله بگیرند مشکلشان کمتر خواهد شد.
وی ادامه داد: در این ماجرا میبینیم که پسر جوان برای فرار از بیکاری تن به چنین کار بیضابطه و بدون قراردادی داد. این که یک جوان، روحیه کار و تلاش داشته باشد بسیار پسندیده و نیکو است. اما این که چه کاری، در چه شرایطی و با چه هدفی میخواهد انجام دهد نیز نکتهای پر اهمیت است.
غلامرضا تدینی راد