چکیده
طرح مسئله توسعه فناوری در گرو شناخت فناوری از یک سو و شناخت جامعه از سوی دیگر است. بیشک شناخت جامعه در گرو شناخت افکار، عقاید و رویکردهای نخبگان آن جامعه است. این رویکردها قانونمندیهایی را در جامعه به وجود میآورد که میتواند دلایل موفقیت یا ناکامی دستیابی به فناوری و انتقال آن را مشخص کند. در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی رویکردهای متفاوتی نسبت به فناوری وجود داشته است. این تحقیق قصد دارد تا در چارچوب مطالعات جامعهشناختی توسعه و استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی،[1] به نظریات علما و اندیشمندان حوزه علمیه قم در خصوص پیشرفت فناوریهای نوین دست یابد. بدین منظور برای گردآوری دادهها از تکنیکهایی مانند مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده است. براساس دادههای بهدست آمده چهار رویکرد نسبت به پیشرفت فناوریهای نوین در بین علمای حوزه علمیه قم وجود دارد. این چهار رهیافت کلی عبارتند از: 1. رویکرد ضرورت ابزاری و محدودیت فناوری؛ 2. رویکرد ضرورت ابزاری و آگاهیرسانی؛ 3. رویکرد تعریف نرمافزاری و بدبینانه؛ 4. رویکرد ابزار توسعه مهارت و معرفت علمی. این چهار رویکرد پس از تحلیل نهایی به دو رویکرد کلی خوشبینانه و بدبینانه به فناوری تحویل گردید. در پایان نیز رهیافت فناوری مناسب بهعنوان رهیافت مختار محقق بیان میشود.
[1]. Grounded Theory Method
کلیدواژه ها: فناوری؛ علمای حوزه علمیه؛ نظریه بنیانی؛ جامعهشناسی فناوری؛ توسعه و پیشرفت
نویسندگان:
مهدی نصیری: دانشجوی دکتری، رشته جامعهشناسی با گرایش جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
مصطفی ازکیا: استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
محمدصادق مهدوی: استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
دو فصلنامه اسلام و علوم اجتماعی - دوره 7، شماره 14، زمستان 1394.
∎