شناسهٔ خبر: 9429356 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران | لینک خبر

یادداشت

غفلت سیاستگذاران از ابعاد اجتماعی «مسکن»

صاحب‌خبر -

حسین ایمانی جاجرمی
استاد جامعه شناسی


محتوای طرح جامع مسکن (1405-1393) تهیه شده از سوی وزارت راه و شهرسازی از واقعیت‌های تلخی در مدیریت شهری پرده بر می‌دارد. براساس داده‌های این طرح، ناکارآمدی مدیریت شهری و اتکای آن به تراکم فروشی در این سال‌ها به بورس بازی زمین و مستغلات منجر شده است. اما این، همه یافته‌های تدوین کنندگان تحقیق مذکور‌نیست. این‌گزارش تحقیقی در ریشه‌یابی معضل مسکن، از زنجیره‌ای از چالش‌ها سخن به میان می‌آورد که حلقه اصلی و اول این چالش‌ها همانا مدیریت ناکارآمد شهری است که در عمل به طرح‌های بی‌رمق توسعه شهری، هدایت و مصرف سرمایه گذاری‌ها و اعتبارات بانکی در بخش مساکن لوکس و گرانقیمت به جای خانه‌های ارزانقیمت و قابل خرید برای کم درآمدها  منجر شده‌است. در نهایت مجموعه این عوامل، تأمین مسکن مناسب برای مردم بویژه گروه‌های کم درآمد و تهیدست را گرفتار مشکلات متعدد کرده است. طبق این طرح هر سال حدود 64 هزار خانوار به 2522 هزار خانوار کم درآمد موجود اضافه می‌شوند و جریان فقیر زایی و تولید تهیدستان متأسفانه پایان ندارد. اطلاعات هشدار دهنده دیگر زندگی نزدیک به 21 میلیون نفر در بافت‌های نابسامان و پهنه‌های فقر شهری است که وقوع هر حادثه ناخواسته مانند زلزله و سیل آنها را نابود خواهد کرد. تاکنون تلاش‌ها و اقدامات متعددی در کشور از سال‌ها پیش برای حل مسأله مسکن انجام شده، اما عموم آنها بویژه آخرین آن یعنی طرح مسکن مهر از دستیابی به اهداف خود بازمانده و مسأله را پیچیده تر ساخته‌اند. بخشی از این مسأله به ذهنیت و نگاه سیاستگذاران و برنامه ریزان مسکن برمی گردد که در بهترین حالت مسأله مسکن را به سه موضوع منابع مالی، زمین و مهارت‌های فنی ساخت و ساز تقلیل داده و از ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن غفلت ورزیده‌اند. در یک نگاه کوتاه می‌توان مهمترین نکاتی را که باید سیاستگذاران، برنامه‌ریزان و مجریان مسکن‌سازی از منظر اجتماعی در نظر داشته باشند، برشمرد. این نکات را می‌توان اصلاح کرد و بر آنها افزود، این نوشته تلاشی از سر ناامیدی برای توجه دادن ذهن‌های فنی و مهندسی‌زده به اهمیت اجتماع و نیازهای اجتماعی آدمیان است.
1.‌ در ساخت مسکن باید نگاهی انسانی به افراد داشت. انسان‌ها ابزار و شیء نیستند و مسکن با توقفگاه خودرو تفاوت دارد. انسان‌ها نیازمند برقراری تعامل با یکدیگر، احترام و منزلت اجتماعی هستند. نمی‌توان برای حل مشکل مسکن کم درآمدها، تهیدستان را جمع کرد و با قطع پیوندهای مورد نیازشان با بدنه اصلی شهر، در فضایی دور و منزوی اسکانشان داد. نتیجه چنین سیاستی ایجاد جزیره‌های فقر و گسترش شکاف‌های طبقاتی در جامعه است. مسکن را باید در کانون محله پیوسته با شهر دید و اجتماع زدایی برای تهیدستان نکرد.
2.‌ باید شرایطی فراهم آورد تا ساکنان احتمالی بتوانند در مراحل آغازین طراحی واحدهای مسکونی، طرح و برنامه ساخت را مورد ارزیابی و اصلاح قرار دهند و در فرآیند ساخت بر آن نظارت داشته باشند. با توجه به نرخ بالای بیکاری در جمعیت‌های تهیدست، سیاست مسکن باید بتواند هنگام ساخت و بهره‌برداری مساکن، زمینه مهارت آموزی و اشتغال را برای ساکنان آتی خویش ایجاد کرده تا آنها بتوانند امکان کار و اشتغال داشته باشند. مسکن برای کم درآمدها و گروه‌های پایین میان درآمدها محل کسب و کار هم هست و باید به این نکته توجه ویژه داشت. پیش‌بینی فضاهای کار در مساکن تهیدستان ضروری است.
3.‌ سیاست مسکن خوب می‌باید زیربنای اجتماعی و دارایی‌های اجتماعی را مانند راه‌اندازی تعاونی ها، تشکل ها، باشگاه‌های اجتماعی و تیم‌های ورزشی ایجاد و تقویت کند و مناسب با نیازها، ظرفیت‌ها و قابلیت‌های استفاده کنندگان باشد. تفاوت‌های بسیار میان شرایط، امکانات و نیازهای افراد وجود دارد و نمی‌توان با سری‌سازی مساکن یک شکل این اختلافات را نادیده گرفت و به آنها بی‌توجهی کرد. گروه هایی مانند سالخوردگان، معلولان، کم توانان، زنان، کودکان، خانواده‌های جوان و افراد مجرد نیازهای متفاوت با یکدیگر در زمینه مسکن مناسب دارند.
4.‌ همچنین سیاست مسکن باید بتواند شبکه‌های همکاری را ایجاد و تقویت کند، اعتماد را افزایش دهد و مولد سرمایه اجتماعی باشد. به عبارت دیگر مقوم روابط همسایگی باشد. چنین مسکنی باید تداوم تاریخی و هویتی اجتماع محلی و ملی را نشان دهد و تنوع اقلیمی و فرهنگی ایران را در مساکن ساخته شده بازتاب دهد.

نظر شما