شناسهٔ خبر: 9429020 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

یادداشتـــــ

درباره نوسان ارز

صاحب‌خبر -

مقوله ارز در حوزه‌ها و بخش‌های مختلف اقتصادی می‌تواند نقش بسیار مهمی ایفا کند، کشورهایی همچون ایران وابستگی زیادی به نرخ ارز دارند، شاید به این دلیل که بودجه‌ها با ارز هماهنگ هستند. نرخ ارز در حوزه‌های تولید، توزیع و سرمایه‌گذاری و مصرف مردم، درآمد دولت، تنظیم بودجه، صــــادرات و واردات تاثیرگذار است. نرخ ارز مانند دیگر کالاها تابع عرضه و تقاضا است؛ اینکه چه مقدار ارز به بازار وارد می‌شود و تقاضا برای مصرف آن به چه میزان است. اما سوال این است که این نرخ باید چه میزان باشد؟ مصوبات قانونی این نرخ را تا 2900 تعیین کرده‌اند، اما شاهد هستیم که در بازار و برای کالاهای اساسی از 3000 تومان تا 3615 تومان در نوسان است. آنچه حائز اهمیت است این است که دو نرخی بودن ارز یکی از آفات خطرناک در کشورهاست و شکاف میان این دو نرخ می‌تواند عوارض بسیاری را به‌دنبال داشته باشد. از این مقدمه که بگذریم، واقعیت این است که نرخ ارز -که واقعیت‌های اقتصادی ما بر آن سیروسلوک می‌کند- تعادل اقتصادی، تولید، صادرات، واردات و زندگی مصرف‌کنندگان را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ به عبارتی چندگانگی نرخ نه‌تنها تعادلی نیست، بلکه تلاطم در اقتصاد کشور را نشان می‌دهد. بازار عرضه و تقاضا تابع تقاضاهای زمانی و مقطعی است که در یک برهه زمانی به دلایلی روانی یا پیش‌بینی برای آینده تقاضا افزایش می‌یابد. عرضه و تقاضا انواع گوناگونی دارد که برای درک بهتر مطلب بهتر است انواع آنها را مشخص کنیم. تقاضا می‌تواند تجاری باشد (مجموعه واردات کشور نیاز به ارز دارد، در نتیجه برای واردات کالا تقاضای ارز می‌کنند تا شاید از این طریق تجارت رونق پیدا کند) یا برای حفظ ارزش پول باشد (در شرایطی که اوضاع اقتصادی مناسب نیست، تصمیم‌گیرندگان نگران می‌شوند و پول خود را به شکل طلا یا ارز پس‌انداز می‌کنند). سفته‌بازی یا سوداگری ارز(عده‌ای بر اساس حدس‌وگمان که شاید ارز گران شود، به خرید و فروش ارز می‌پردازند). در حوزه‌هایی چون گردشگری، کارهای خدماتی، عضویت در سازمان‌های جهانی، خرید کالاهای فنی و صنعتی نیز تقاضا برای ارز بالا می‌رود، اما در شرایط و زمان‌های مختلف تقاضا نیز متفاوت است. در کشور عرضه‌کنندگان بسیاری وجود دارند که بسته به شرایط و اقتضائات خود، نرخ ارز را تغییر می‌دهند؛ یکی از بزرگ‌ترین عرضه‌کنندگان دولت است که درآمد ناشی از فروش نفت و درآمدهای دولتی را باید به ریال تبدیل کند تا حقوق و نیازها را مرتفع کند. کسانی دیگر هم هستند که در زمینه صادرات فعالیت می‌کنند و برای تهیه کالای خود در درون کشور نیاز است دلار را در بازار داخلی بفروشند، تبدیل به ریال و کالاهای مورد نیاز را خریداری کنند. سرمایه‌گذارهای داخلی و خارجی نیز می‌توانند نقش عرضه‌کننده را ایفا کنند؛ ایرانی‌هایی که در خارج از کشور زندگی و کار می‌کنند، درآمدهای خود را به کشور می‌آورند و به ریال تبدیل و خرج می‌کنند. در نتیجه بازی عرضه و تقاضا در کشور -که ناشی از برداشت‌های مختلف از شرایط اقتصادی کشور است- می‌تواند نشان‌دهنده نرخ ارز باشد.
با توجه به اینکه موضوع بودجه و ارز در مجلس مطرح است، بر این باورم که در بودجه 95 نرخ ارز باید 3000 تومان باشد. اما تفاوت میان 3000 تا 3615 -که امروزه در بازار وجود دارد- نشان‌دهنده تلاطم است؛این تلاطم می‌تواند کوتاه‌مدت یا بلندمدت باشد. به عبارتی اگر بانک مرکزی ذخایر و امکانات داشته باشد یا اگر بخواهد می‌تواند ارز را پایین بیاوردیا اینکه به دلیل بالا ماندن درآمدهای دولت آن را بالا نگه دارد. صادر‌کنندگان به این امیدند که نرخ ارز افزایش یابد و وارد‌کنندگان به‌دنبال کاهش نرخ آن هستند. کارخانه‌دارها برای تهیه مواد اولیه و ابزارآلات مورد نیازشان می‌خواهند نرخ ارز پایین باشد. اینکه قیمت ارز چه باشد، چه از نظر زمان و مکان و چه از لحاظ نوع عرضه‌وتقاضا تابع عوامل متعددی است. بر این باور هستم که اقتصاد ما با دلار 3000 تومان می‌تواند به تعادل برسد. اما نرخ امروزی غیرعادی است و بازتاب آن می‌تواند آسیبی جدی وارد کند. ممکن است صادر‌کنندگان از شرایط فعلی راضی باشند، اما تولیدکنندگان، وارد‌کنندگان و مردم عادی و دانشجویان خارجی و بیمارانی که باید برای درمان به خارج از کشور سفر کنند با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌شوند.
*رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران

نظر شما