شناسهٔ خبر: 849466 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

آشنایی با شخصیت و آثار «پدر جراحی نوین» و «پدر علم بیهوشی ایران»

یحیی عدل، قهرمان نخستین‌ها

«من نمي‌دانم آيا اين يک عشق و احساس دروني بود يا يک بيماری؟ كه من هرچه مي‌دانم بايد به ديگران ياد بدهم.» پروفسور عدل، قهرمان نخستین جراحی‌ها در ایران، صاحب تالیفات مشترک و مستقلی در حوزه پزشکی است.

صاحب‌خبر -
یحیی عدل، قهرمان نخستین‌ها
 
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): یحیی عدل در سن 25 سالگی به‌عنوان انترن در یکی از بیمارستان‌های پاریس مشغول به کار شد، جایگاهی که آرزوی خیلی‌ها بود. موفقیت‌هایش ادامه داشت تا این‌که به سمت ریاست درمانگاه در بخش جراحی بیمارستان پروفسور گرگوار انتخاب شد. اما پاریس شهر آرزوهای پروفسور يحيی عدل نبود. 

آثاری ماندگار در ویترین افتخارات پزشكي عدل
پروفسور یحیی عدل، «پدر جراحی نوین» و «پدر علم بیهوشی ایران» افزون بر خدمات و افتخارات بی‌شمار در علم پزشکی، تالیف و ترجمه و نظارت بر تالیف ده‌ها عنوان کتاب و مقاله را در کارنامه علمی خود دارد.
پروفسور عدل در ۱۳۷۴ كتابی با عنوان «انفاركتوس روده‌ فرانتر» را همراه با دكتر حيدر صدرالدين نيّری، تأليف كرد كه در سال ۱۳۷۷ چاپ مجدد شد.

كتاب «سميولوژی جراحی» نوشته لوسين لژه با ترجمه و تنظيم جلال سيدفرشی و عبدالحميد حسابی، زيرنظر پروفسور يحيی عدل در سال ۱۳۴۵ منتشر شد. 

کتاب «هيداتيوز، بيماری هيداتی» نیز دیگر اثری است که با نظارت و راهنمايی پروفسور عدل در سال ۱۳۴۶ به همت دانشگاه تهران منتشر شد. 

وی همچنین نویسنده مقالاتی در نشریات و مجلات معتبر علمی پزشکی همچون «انال آناتومی»، «بولتن مجمع كالبدشناسی»، «انال آناتومی پاتولوژيک» و «مجله مديكال پراتيک» است.  

یحیی عدل، مکتبی در ایران پایه‌گذاری کرد که به «مکتب عدل» شهرت دارد. شاگردانش قبل از انقلاب مجله‌ای به نام «مکتب عدل» منتشر می‌کردند که حاوی آخرین اطلاعات علمی در این رشته بود.

پروفسور عدل در گذر زمان
يحيی عدل، در سال 1287 در تهران به دنیا آمد، اما اصلیتی آذربایجانی داشت. زندگی در تبریز را با سپری کردن دوران کودکی و تحصیل در مکتب‌خانه تجربه کرد. 14ساله که شد همراه برادر 16 ساله، دایی و یک همسفر برای تحصیل به پاریس رفت. سفری که با قطار، کشتی و اتومبیل با عبور از شهرهای قزوين، رشت، انزلی، باكو، تفليس، استانبول و مارسی 40 روز طول کشید. 

دوره اول متوسطه را در سال 1924 و دوره دوم را در سال 1927 به پايان رساند و از دو رشته فلسفه و رياضی موفق به اخذ ديپلم «باكالورا» شد. مهارت در ریاضی، ادامه تحصیل در رشته مهندسی را به ذهنش انداخت اما به توصیه و پیشنهاد عمویش حبیب عدل که خود پزشک بود، وارد رشته پزشکی شد. 

پس از طی دوره پ.ث.ان PCN (فيزيک و شيمی و طبيعی) در سال 1928 وارد دانشكده پزشكی پاريس شد. سه سال بعد یعنی در سال 1931 در مسابقه «اكسترنای» بيمارستان‌های پاريس رتبه عالی به دست آورد. در 25 سالگی به مقام انترنی یکی از بیمارستان‌های پاریس درآمد، جایگاهی که آرزوی خیلی‌ها بود. موفقیت‌هایش ادامه داشت تا اینکه به سمت ریاست درمانگاه در بخش جراحی بیمارستان پروفسور گرگوار انتخاب شد.

چهار سال با سمت انترنی در بخش جراحی عمومی، بيماری‌های زنان و مامايی، جراحی كودكان بيمارستان‌های درجه يک پاريس، با پزشکان نام‌آوری همكاری كرد. تلاش‌ها و همکاری با بزرگان پزشکی موجب شد تا دو سال به‌عنوان رئيس درمانگاه در بخش جراحی پروفسور گرگوار به‌کار مشغول شد. 

موفقیت‌های دکتر عدل جوان ادامه داشت و سال 1339 یعنی در اوج جوانی موفق شد با شرکت در مسابقه دانشیاری، دیپلم «اگرگاسيون» را دریافت کند. موفقیت‌های وی موجب شد تا قانون منع حضور خارجی‌ها در مسابقه دانشیاری برچیده شود. پروفسور گرگوار تلاش کرد تا دکتر یحیی عدل را در پاریس نگه دارد، اما پاريس شهر آرزوهای دکتر عدل نبود. 

رفتن به خدمت نظام نخستین کار دکتر عدل بعد از بازگشت به ایران در سال 1318 بود. به‌عنوان سرباز در بخش جراحی بيمارستان شماره يک ارتش مشغول به‌كار شد. همزمان با دعوت دكتر جواد آشتيانی، معاون دانشكده پزشكی تهران برای تدريس جراحی مشغول شد. حضور در نظام، بر خلق و خوی دکتر تاثیر گذاشته بود؛ مدرس دانشکده پزشکی تهران با پوتین و لباس فرم نظامی ایران سر کلاس درس حاضر می‌شد.

وقتی دکتر عدل، از ابتدای دهه 1320 به‌عنوان مدرس در دانشکده پزشکی تهران انتخاب شد، استادان به دو دسته تئوری و بالينی تقسيم می‌شدند. استادان كرسی بالينی در بخش‌های بيمارستان‌ها و استادان تئوری فقط در دانشكده درس می‌دادند و بخش نداشتند. پروفسور عدل تنها استاد كرسی تئوری از ابتدا صاحب بخش هم بود. عدل در بیمارستان سینا مسئولیت بخش را برعهده گرفت و نام خود را با تاسیس بخش اوراژانس بیمارستان سینا ماندگارتر کرد.

« درهای بسته را باز کردم»
«وقتی كه من به ايران آمدم جراحی در سطح شكافتن آبسه ،پاناری و به ندرت فتق و بواسير بود و استادان قبل از من آن چنان درها را بسته بودند كه كسی فكر نمی‌كرد می‌تواند جراح شود. كاری كه من كرده‌ام اين بود كه اين درها را روی نسل آن روز باز كردم و نشان دادم كه هركس با استعدادی معمولی می‌تواند جراح شود.» 

تربیت جراح، مهم‌ترین کار دکتر عدل بود؛ نیروهایی که بعد از دانش‌آموختگی به سراسر کشور اعزام شدند و نظام پزشکی ایران را ارتقاء دادند. تربیت نیروی جراح با تاسیس بخش رزیدنتی بیمارستان سینا از سوی دکتر عدل آغاز شد. ‌

«نمی‌دانم عاشقم یا بیمار»
کسب دانش روز برای دکتر عدل در شرایطی که ایران در دهه‌های 20 و 30 ارتباط ضعیفی با دنیا داشت، آنقدر مهم بود که سالی چند بار به اروپا سفر می‌کرد. 

یحیی عدل، پزشکی است که جراحی‌های شكم، قفسه صدری، مری، قلب، ستون فقرات، نخستین استئوسنتزها و نخستین شكستگی گردن ران و حتی بعضی جراحی‌های مغز و اعصاب را نخستین‌بار در ايران انجام داده است. 

افتخاراتی که بر کتاب تاریخ علم ثبت شدند
واكنش روزنامه‌های پاريسی وقتی آگاه شدند يک جراح جوان ايرانی يک فرانسوی چاقو خورده در قلب را عمل كرده است، شخصيت‌های بزرگی كه در طول عمر جراحی‌اش عمل كرده است، جراحی روی بيمار كوآدريپلژی كه سوزن داخل نخاع گردنی‌اش شده بود، نخستین جراحی هزنی ديسكال، نخستین جراحی قلب در ايران و دریافت نشان لژيون دونور، برگ‌هایی دیگر از زندگی پرافتخار پروفسور یحیی عدل است.

روح جراحی از کلام قهرمان نخستین‌ها
«بزرگترين خسران پزشكان اين بوده است كه در سال‌های اخير به طرف ماديات آمده‌اند. اين اتفاق در همه دنيا افتاده است. جنبه روحانيت خودشان را از دست داده‌اند. ما هر چقدر هم تلاش كنيم نمی‌توانيم به اندازه يک كارخانه‌دار يا رئيس فلان شركت درآمد داشته باشيم. نتيجه اين شده كه از آنجا رانده و از اين‌جا مانده شده‌ايم.»

پروفسور یحیی عدل، در سال 1381 در سن 94 سالگی بعد از انجام 60 هزار عمل جراحی در 60 سال خدمت به علم، دار فانی را وداع گفت.

نظر شما