بانی فیلم - گروه تلويزيون؛ زينب عليپور: در شماره گذشته پيرامون اهميت تيتراژهاي تلويزيوني و جايگاه آن در تلويزيون مطالبي را عنوان كرديم. از جمله خواننده هايي كه به واسطه خواندن تيتراژ سريال و يا برنامه تلويزيوني توانستند شهرت و محبوبيت كسب كرده و در فروش آلبومهايشان نيز مؤثر بود. حتي در گاهي موارد تيتراژ از خود سريال محبوب تر شد و يا برخي سريالها به واسطه حضور خوانندگان محبوب و تيتراژهاي مناسب و جذابي كه داشت، توانست در جذب مخاطب نيز تأثير داشته باشد و برخي مخاطبان به خاطر تيتراژ خوب كار جذب سريال شوند. اما درباره معضلي كه در اين زمينه نيز به وجود آمده و عده اي به عنوان واسطه گر با دريافت مبلغي خواننده را با تهيه كننده مرتبط مي‌كنند، با چند نفر از اهالي موسيقي صحبت كرده و نظراتشان را جويا شديم. از جمله محمد عليزاده يكي از خوانندگان موفق و محبوب عرصه موسيقي كه در اين باره گفت: اين اتفاق معمولاً براي افراد نوپا در اين حرفه مي افتد، اما گاهي به ما هم چنين تهمت هايي مي زنند. اما مهم نيست و من خودم را درگير اين حواشي نمي كنم. وي همچنين در اين باره عنوان كرد: متأسفانه برخي كارگردانان نيز به خود اجازه دخالت در موسيقي تيتراژ را مي‌دهند. كاري كه اصلاً در آن تخصص ندارند. به همين دليل من برخي از كارها را نمي پذيرم. وي در پايان نيز گفت: علت برخي تيتراژهاي بدي كه از تلويزيون شنيده مي‌شود، همين است.
 در ادامه مجيد اخشابي كه تجربيات بسياري در اين زمينه دارد نيز به باني فيلم گفت: معمولاً برخي تهيه كننده ها و كارگردانان به اين بخش از كار اهمت چنداني نمي دهند. حتي در برآورد مالي نيز بودجه چنداني براي موسيقي تيتراژ در نظر گرفته نمي شود. برخي خوانندگان نيز يك ترك از آلبوم خود را به عنوان تيتراژ استفاده مي‌كنند كه كار اشتباهي است.
حميدرضا صدري يكي از آهنگسازاني كه در موسيقي كارهاي تلويزيوني تجربيات بساير دارد نيز  در اين باره عنوان كرد: ديده شدن خاصيت قاب تلويزيون است و موسيقي تيتراژ حكم تيزر تبليغاتي را براي خواننده دارد. از اين رو داراي اهميت بسياري است. اما گاهي موسيقي تيتراژ و كلامي كه خواننده مي خواند با مضمون و محتواي كار هيچ گونه تناسبي ندارد. وي در پايان نيز عنوان كرد: به عقيده من پول دادن و تيتراژ خواندن از نظر اخلاقي هم كار درستي نيست.
در نهايت ميثم ابراهيمي يكي از خوانندگان جوان اين عرصه نيز به باني فيلم گفت: به نظر من تيتراژ پيشاني نوشت سريال است و اهميت بسياري دارد، اما به دليل ممنوع الكاري برخي خوانندگان و بحث سليقه اي كه در اين زمينه وجود دارد، عده اي در اين زمينه كم كار هستند و عده اي بيشتر كار مي‌كنند. اما براي من تا به حال پيش نيامده كه با چنين افرادي روبرو شوم. من 5 تيتراژ تلويزيوني خوانده ام و بابت آن هم دستمزد گرفته ام.
رضا يزداني هم كه تيتراژ سريالهاي «يادآوري»، «مرگ تدريجي يك رويا» و «جاده چالوس» را اجرا كرده پيش از اين به باني فيلم گفت: معتقدم مخاطب سريال و چه فيلم يك يا دو بار آن فيلم يا سريال را مي بيند، اما ترانه تيتراژ بارها در شرايط مختلف شنيده مي‌شود. بنابراين يك تيتراژ خوب اثري است كه وقتي شما آن را در 4- 3 دقيقه مي شنوي بتواني تمام صحنه هاي آن فيلم را مرور كني. در واقع بايد بتواند در شما حس تصويرسازي ايجاد كند. اگر اين اتفاق در تيتراژ رخ دهد كار موفقي بوده است.
در ادامه اين گزارش نظر دو تن از ترانه سرايان را نيز جويا شديم:

كاكايي:
تیتراژ فروشی واسطه‌ها درست نیست

عبدالجبار كاكايي يكي از ترانه سراياني است كه در اين زمينه تجربيات بسيار خوبي دارد. از جمله سريالهاي «زن بابا»، «چارديواري»، «خاتون» و «تهران پلاك 1». وي در اين باره به بانی فیلم مي گويد: البته من مدتهاست كه براي تلويزيون كار نكرده ام، اما درباره تيتراژ فروشي و حضور يك سري افراد به عنوان واسطه معتقدم كه كار درستي نيست. گرچه در گذشته هم شاهد چنين اتفاقاتي بوده ايم. خواننده هايي كه در آستانه انتشار آلبوم خود و براي اينكه بار تبليغاتي داشته باشد،  به نوعي و از هر طريقي سعي مي كردند تا تيتراژ سريال و يا برنامه تلويزيوني پرطرفدار را بخوانند، اما نمي توانم بگويم كار درستي بود و يا نادرست.
وي همچنين ادامه مي دهد: با اين حال اگر صدا و سيما تبليغ نكند و آنها را جدي نگيرد، راه به سمت ديگري باز مي‌شود و خوانندگان نوپا به دنبال مسيرهايي فرعي اين كار مي روند. مگر اينكه مديريت پدرانه اي براي موسيقي به وجود بيايد و نگاهشان به موسيقي به عنوان ابزاري درست باشد. متأسفانه موسيقي پاپ مديريت درستي ندارد. از اين رو وزارت ارشاد و صدا و سيما بايد به نوعي مديريت كنند تا چنين اتفاقات و مسيرهاي انحرافي محلي از اعراب پيدا نكنند.
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا چنين مشكلاتي براي ترانه سرايان نيز وجود دارد، عنوان مي‌كند: ممكن است براي ترانه سرايان نوپا نيز كه نياز به بستري براي معرفي دارند و تلويزيون و راديو كه مي‏ تواند بستر مناسبي برايشان باشد، با چنين معضلي روبرو شوند. به اين دليل كه وقتي چنين افرادي در تلويزيون و راديو  مورد توجه قرار نگيرند، در مسيرهاي انحرافي قرار مي گيرند.
وي كه در تدارك چاپ ترانه هايي است كه اجرا شده است، در پايان نيز مي گويد: متأسفانه توجه چنداني به موسيقي در رسانه ملي نمي شود. اميدوارم كه با مديريت صحيح شاهد اتفاقات بهتري در اين زمينه باشيم.

يداللهي:
فضاي تلويزیون ما برخلاف عرف است

افشين يداللهي كه سالهاست در اين زمينه فعاليت مي‌كند و ترانه هاي ماندگار سريالهايي چون «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «در مسير زاينده رود» و «خط» را سروده است نيز در اين باره به بانی فیلم مي گويد: درباره تيتراژ فروشي و اينكه برخي خوانندگان مبالغ هنگفتي را بابت خواندن تيتراژ به تهيه كننده مي پردازند، شنيده ام، اما به دليل اينكه مدتي است در تلويزيون پر كار نيستم، نمي توانم در اين باره اظهار نظر كنم. البته ممكن است براي برخي ترانه سراها نيز چنين مشكلي پيش بيايد، اما دقيق نمي توان در اين باره اظهار نظر كنم، اما به صورت كلي در اين زمينه نظراتي دارم.
 وي در ادامه عنوان مي‌كند: من چنين رويدادي را تائيد نمي كنم، اما بايد نكته اي را در اين باره بيان كنم. اينكه در كل فضاي تلويزيون ما بر خلاف عرفي است كه بايد باشد. افرادي كه در اين رسانه فعاليت مي‌كنند، چنين تفكري دارند كه افراد براي آمدن در اين رسانه و ديده شدن بايد پول پرداخت كنند! در صورتي كه در همه جاي دنيا وقتي از حضور يك چهره و يا كارشناس كه براي مخاطب جذابيت دارد، استفاده مي‌كنند مبلغي به وي پرداخت مي‌كنند. اصولاً چرخه معكوسي در تلويزيون ما وجود دارد.
وي همچنين عنوان مي‌كند: گرچه تلويزيون به لحاظ مالي شرايط خوبي ندارد، اما بايد درآمدش را از جاي ديگري مثل آگهي هاي بازرگاني دربياورد، نه از چنين راه هايي. زماني كه تلويزيون از تخصص يك نفر در برنامه اي استفاده مي‌كند،  بايد هزينه آن را پرداخت كند، نه اينكه بابت حضور آن فرد پول بگیرد. در نهايت اگر نگاه تلویزیون به بقيه از بالا نباشد، اتفاقات بهتري در اين عرصه مي افتد.
يداللهي در ادامه درباره برخي خوانندگان كه از چنين روشهايي استفاده مي‌كنند، توضيح مي دهد: به لحاظ اخلاقي اصولاً كار درستي نيست و در دراز مدت تبعات زيادي دارد. يعني زماني كه چنين فرهنگي در جامعه رواج پيدا كند، بايد منتظر تبعات بدي در اين زمينه بود.
وي همچنين اضافه مي‌كند: اگر خواننده اي خوش صدا نباشد و با پول دادن تيتراژ بخواند و جذابيت هم براي مردم نداشته باشد كه فقط وقت مخاطب را تلف كرده است. اگر هم كارش خوب باشد و خواننده توانمندي باشد و مخاطب از شنيدن تيتراژي كه وي خوانده لذت ببرد كه بايد تلويزيون از حضور چنين فردي تشكر كند. در غير اين صورت در اين معامله اي كه صورت گرفته، در حق يكي از طرفين اجحاف شده است، چون وظيفه تلويزيون اين است كه آدمهاي خلاق و با استعداد را جذب خود كند.
وي درباره افرادي كه حق واسطه گري در اين ميان دريافت مي‌كنند هم مي گويد: دلالي و واسطه گري به هر حال اتفاق مثبتي نيست. به همين دليل براي پيشگيري از چنين كارهايي تلويزيون بايد برنامه هايي براي موسيقي و جواناني كه در اين حرفه فعاليت مي‌كنند، داشته باشد، چون اگر با محدوديت هايي در اين زمينه مواجه شوند، براي خواندن تيتراژهاي پاياني و اينكه ديده و شنيده شوند، به اين كار هجوم آورده و رقابت ناسالم ايجاد مي‌شود.
وي كه قرار است با سريال «معماي شاه» همكاري كند، در پايان نيز مي گويد: به هر حال تلويزيون در ديده و شنيده شدن برخي خواننده ها نقش بسزايي دارد. از اين رو بهتر است تا شرايط را به گونه اي در اين زمينه مهيا كند كه عده اي كه علاقه مند به حضور در اين رسانه هستند، از مسير درست وارد آن شوند. نه اينكه با عده اي به عنوان واسطه گر ارتباط برقرار كرده و مبالغ هنگفتي را بابت اين كار بپردازند.