شناسهٔ خبر: 70027340 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

ردپای واشنگتن و تل‌آویو در حلب

آمریکا تبدیل به اتاق اصلی فکر، عملیات و هم‌پوشانی صهیونیست‌ها و تروریست‌های تکفیری شده است. از گولانی تا جولانی در منظومه‌ای تعریف شده‌اند که دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آن را تعریف کرده و سال‌هاست مشغول عملیاتی‌سازی و چینش اجزای آن هستند.

صاحب‌خبر -
پیوستگی تروریسم صهیونیستی و تکفیری موضوعی نیست که بتوان آن را انکار کرد. همپوشانی زمانی آتش‌بس در لبنان و آغاز عملیات تروریست‌های تکفیری در سوریه، نقطه آشکارساز این هم‌افزایی محسوب می‌شود.واشنگتن مولد اصلی بحران حلب محسوب می‌شود. گروه‌های تروریستی در حلب و دیگر شهرهای سوریه معلول حمایت‌های مستمر آمریکا و شرکای غربی و عربی‌اش از تحریر‌الشام، داعش و دیگر گروه‌های تروریستی ــ تکفیری در سوریه است. از این‌رو واشنگتن به‌عنوان مولد اصلی بحران حلب اساسا صلاحیت سخن گفتن در‌خصوص این بحران را ندارد. نکته مهم دیگری که باید در این‌خصوص مدنظر قرار داد، به استراتژی و راهبرد تعریف شده و مدون کاخ سفید در سوریه باز‌می‌گردد.واشنگتن به‌طور کلی مخالف تضعیف گروه‌های تروریستی و تکفیری به‌دست ارتش سوریه و نیروهای مقاومت است. استراتژی حفظ و بازتعریف تروریسم تکفیری پس از شکست آنها در سال 2018 میلادی از جبهه مقاومت نیز در همین راستا صورت گرفته است. 
   
سومین مرحله بحران‌سازی آمریکا در منطقه 
با گذار به قرن بیست‌و‌یکم، مقامات آمریکایی سه نقشه راهبردی رادرقبال منطقه طراحی و اجرا کرده‌اند؛ نخستین نقشه راهبردی واشنگتن، معطوف به دوران ریاست‌جمهوری بوش پسر بود. جایی که طرح «خاورمیانه بزرگ» در حوزه سیاست خارجی آمریکا عینیت پیدا کرد.با این‌حال شکست کاخ‌سفید در عراق و افغانستان و شکل‌گیری هسته‌های مقاومت و تبدیل شدن آنها به گروه‌های اصلی در بغداد، جایی برای پیشبرد این راهبرد باقی نگذاشت. پس از آن، اوباما و دموکرات‌ها در‌صدد دفرمه‌سازی نقشه منطقه غرب آسیا از طریق تأسیس داعش و خلق بحران‌های دائمی درعراق و شامات بر‌آمدند.بایدن واوباما با خلق تروریسم تکفیری داعش، در‌صدد تجزیه جغرافیایی و قومیتی جهان اسلام بر‌آمدند اما جبهه مقاومت با حضور مثال‌زدنی و غیرتمندانه خود در صحنه نبرد با مهره‌های واشنگتن و تل‌آویو، مانع از شکل‌گیری این نقشه شوم شد.درسال2018 میلادی، داعش در‌هم شکست و رویای شوم مقامات غربی ــ عبری در تسلط بر منطقه نقش بر آب شد. مهره‌های منطقه‌ای آمریکا و رژیم‌صهیونیستی نیز پس از صرف میلیاردها دلار هزینه، شکستی سهمگین را متحمل شدند. 
   
ورود آمریکا به سومین نقشه راهبردی
اکنون همزمان با جنگ غزه، شاهد ورود آمریکا و رژیم اشغالگر قدس به سومین نقشه راهبردی آنها در منطقه غرب آسیا و جهان اسلام هستیم.این نقشه راه نیز مانند دو موردقبلی محکوم به شکست و تباهی است.قطعا این‌بار نیز جبهه مقاومت نه تنها تاکتیک‌ها، ابزارها و مهره‌های بازی آمریکا و رژیم‌صهیونیستی (تروریست‌های تکفیری) را در‌هم خواهد شکست، بلکه مستقیما پیش‌فرض‌ها و بنیان‌های دکترین منطقه‌ای و بین‌المللی واشنگتن وتل‌آویو رابه چالش خواهد کشید.ابعاد شکست راهبردی ــ میدانی غرب، رژیم اشغالگر قدس و ترکیه درفتنه اخیر، به‌مراتب نسبت به موارد قبل نیزسهمگین‌تر وقدرت جبران آن نیز ناممکن‌تر از حد تصور آنها خواهد بود. 

خطوط قرمز آمریکا در حلب
آمریکا آزادسازی حلب از دست گروه‌های تروریستی را مترادف با تقویت قدرت جبهه مقاومت دانسته و پس از خلق این بحران، در‌صدد است به هر نحو ممکن تروریست‌های تحریرالشام را در این شهر راهبردی و مناطق اطراف آن حفظ کند. شواهد قطعی نشان می‌دهد مقامات آمریکایی تجهیزات نظامی گسترده‌ای را از طریق مرزهای ترکیه برای گروه‌های تروریستی روانه ساخته و از فرصت آتش‌بس در جهت تقویت تکفیری‌ها استفاده کرده است. گسترش دامنه بحران انسانی در سوریه، اصلی‌ترین خواسته آمریکا در برهه زمانی فعلی محسوب می‌شود. بدیهی است که از دید مقامات آمریکایی هر اندازه بحران در سوریه بیشتر گسترش پیدا کند، در آن صورت قدرت مداخله کاخ سفید در امور منطقه افزایش خواهد یافت. این قاعده، با توجه به شکست مشترک واشنگتن  ــ تل‌آویو درجنگ لبنان وانعقاد آتش‌بس اخیر پررنگ‌ترشده است. مقامات کاخ سفید، پنتاگون و سنتکام در‌صدد تمرکز‌زدایی افکار عمومی ازشکست در لبنان و متعاقبا تمرکز آنها بر بحران جدیدی است که در سوریه خلق کرده‌اند. مقامات آمریکایی اعم از دموکرات و جمهوریخواه روی این موضوع متفق‌القول بوده و رابطه مستقیمی را که میان افزایش بحران در سوریه و افزایش قدرت مداخله آمریکا در منطقه است، پذیرفته‌اند. از این‌رو بازی خطرناک آمریکا در سوریه، خصوصا در قبال تحولات حلب بیش از پیش باید مورد رصد و تحلیل جریان مقاومت قرار گیرد. 

محمد علیزاده - گروه بین‌الملل