شناسهٔ خبر: 69397875 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

حمله اسراییل به ایران؛ چرا نه بزرگ‌نمایی و نه کوچک‌انگاری؟/ قابل توجه صدا و سیما و جواد آقای لاریجانی

بزرگ نمایی همان کاری است که شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان دل بسته به تبعات اجتماعی و سیاسی حمله اسراییل انجام می‌دهند و کوچک انگاری خنده‌های مجری و کارشناس صدا و سیماست

صاحب‌خبر -

    عصر ایران؛ مهرداد خدیر-  "حرکت شرورانه‌ای دو شب پیش اینجا انجام دادند. خب، یک غلطی کرد، خودشان هم البته بزرگ نمایی می‌کنند. بزرگ نمایی آنها غلط است اما توجه داشته باشید کوچک‌انگاری آن هم غلط است. اینکه ما بگوییم:  نه؛ چیزی نبود، اهمیتی نداشت این هم غلط است."

 تصریح رهبری در حالی است که از بامداد دیروز شاهد کوچک انگاری و حتی لحن طنزآمیز در برنامه های صدا و سیما و از زبان برخی کارشناسان یا سیاسیون بوده‌ایم.

    خوش بختانه در اطلاعیه دیشب مرکز اطلاع رسانی ستاد کل نیروهای مسلح نه بزرگ نمایی دیده می‌شود نه کوچک‌انگاری و توضیح داده‌اند: « هواپیماهای اسراییل با استفاده از آسمان عراق – به واسطه حضور ارتش امریکا- در 100 کیلومتری مرزهای ایران و از راه دور، تعدادی موشک دور بردِ هواپایه با سر جنگی بسیار سبک - یک پنجم کلاهک موشک‌های بالستیک ایرانی - به سمت برخی از رادارهای مرزی در استان‌های ایلام، خوزستان و اطراف استان تهران پرتاب کردند.»

   بزرگ نمایی همان کاری است که رسانه های اسراییلی و شبکه‌های ماهواره ای فارسی زبان دل بسته به تبعات اجتماعی و سیاسی حمله اسراییل انجام می‌دهند و کوچک انگاری توام با استهزا شیوه‌ای که صدا و سیما در این دو روز در پیش گرفته و شکل مبتذل آن طبق معمول سخنان محمد جواد اردشیر لاریجانی است که هر گاه تحلیل و پیش‌بینی ارایه می‌دهد به یاد تحلیل او در روزنامه اطلاعات شب حمله بوش پدر به عراق می‌افتم که یک دو سه تا 10 کرده بود تا ثابت کند چرا امکان حمله آمریکا منتفی است و فردا وقتی روزنامه منتشر شده بود آمریکا هم حمله کرده بود و حاضر به هیچ توضیحی هم نشد!

   او گفته است: "نتیجه تلافی آنها در برابر پاسخ مشروع ایران مفتضح شد. چون اثر تخریبی نداشت  و به جای آن که افکار عمومی بگویند تلافی کردند و پاسخ ایران را داده‌اند، در واقع کار آنها شبیه یک ترقه بازی بود."

    تعبیر "ترقه بازی" را می توان در چارچوب همان کوچک‌انگاری نفی شده در سخن رهبری ارزیابی کرد اما چرا با حمله بی سابقه 5 آبان 1403 نه با بزرگ‌نمایی و نه کوچک‌انگاری باید مواجه شد؟

    در باب بزرگ نمایی این موارد را می‌توان برشمرد:

    1. وقتی نتانیاهو بزرگ نمایی می‌کند و مدعی می‌شود به اهداف تعیین شده ضربه زدیم طبیعی است هر گونه بزرگ نمایی خواسته یا ناخواسته اهداف اسراییل را تأمین می‌کند.

      2 . از 4 هدف هسته‌ای، نظامی، مراکز انرژی و مکان‌های مهم سیاسی سراغ بخش نظامی رفته و طبیعی است که قابل قیاس با حمله به اهداف سه گانه دیگر نیست.

    3. زندگی عادی مردم در هیچ یک از شهرهای مورد حمله مختل نشده در حالی که بعد از حمله بزرگ قاعدتا باید این اتفاق رخ دهد.

    4. بزرگ نمایی موجب هراس افکنی و اصطلاحا خالی کردن توی دل مردم می‌شود و از این حیث هم نکوهیده است.

    5. بزرگ جلوه دادن حمله بر قیمت دلار و طلا و زندگی مردم اثر منفی بر جای می‌گذارد و سود بادآورده ای نصیب دلالان می‌کند و بر قدرت خرید و معیشت ما مردمان عادی یا طبقه سابقا متوسط اثر سوء دارد.

    6 . با توجه به این که چشم امید مردم غزه و لبنان به ایران است این حس که خود حامی اصلی آسیب دیده بر روحیه آنان اثر منفی بر جای می‌گذارد.

    7. هر قدر حمله بزرگ‌تر جلوه داده شود مطالبه پاسخ سریع‌تر و عجولانه تر هم فزونی می گیرد و چه بسا همین شتاب و هیجان اگرچه احساسات آنی را فرونشانَد اما با مصالح آتی در تضاد باشد.

   در مقابل اما چرا کوچگ انگاری درست نیست؟

  اول این که چگونه می‌توان بی سابقه بودن حمله و قبول مسؤولیت آن را ساده و کوچگ انگاشت و در حد تمسخرهای مجریان بی مزه تلویزیون فروکاست؟

  دوم: در حمله بامداد 5 آبان چهار تن از نیروهای ارتش به شهادت رسیده اند. شوخی است مگر مرگ 4 انسان و آن هم در حین انجام وظیفه؟ کدام وظیفه؟ حفظ امنیت آسمان ایران.

  سوم : در همین تارنما در خوانش گلستان سعدی و در حکایت چهارم باب اول خواندم:

   دانی که چه گفت زال با رستمِ گرد؟

   دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد

   دیدیم بسی، که آبِ سرچشمهٔ خرد

   چون بیشتر آمد شتر و بار ببرد

  چهارم: اگر نوبت بعدی در کار باشد چه در پی پاسخ ایران و پینگ پونگی شدن ماجرا و چه بعد از انتخابات آمریکا که مثلا با روی کار آمدن ترامپ یا حتی کاملا هریس با چراغ سبز احتمالی گستاخ تر شود آن وقت چه؟ باز هم بگوییم ترقه بازی بود؟

  پنجم: هم به تحلیل نادرست جواد آقای لاریجانی در جریان حمله بوش پدر اشاره شد و هم نوروز 1382 را به یاد داریم که بعد از حمله بوش پسر به عراق هر شب شبه کارشناسانی را می آوردند تا بگویند عراق به باتلاق آمریکا تبدیل می شود و در عمل اتفاق دیگری افتاد. بنا بر این چندان نمی توان به تحلیل های کوچک انگاران دل بست.

  ششم: کوچک انگاری  موجب غفلت و سرگرم شدن به امور روزمره می شود و آسیب پذیر می‌سازد. 

   هفتم: برخی به تعبیر و تمثیل امام خمینی در 31 شهریور 1359  اشاره و استناد می کنند که ایشان هم بعد از حمله عراق گفتند دیوانه ای آمده سنگی انداخته و رفته. درست است ولی همان موقع هم رییس جمهور وجانشین فرمانده  کل قوا (بنی صدر) و قبل از او آیت الله خامنه ای به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع پیام دادند و از تدابیر مقابله با جنگ گفتند و کوچک انگاری نکردند. امام هم در واقع روحیه داد کما این که رهبری هم با تعبیر " یک غلطی کردند" و " حرکت شرورانه" به جای توصیف با کلمات دیگر و ارجاع دادن به مصلحت شناسی‌ها روحیه داده‌اند.

با این همه امیدواریم این روند به گونه‌ای پیش برود که اتفاق تازه‌ای رخ ندهد تا بحث بزرگ‌نمایی و کوچک‌انگاری اساساً موضوعیت نداشته باشد.