[ حمید رضا خالدی] توجه به اهمیت توسعه گردشگری سلامت باعث شده تا بنابراعلام وزارت بهداشت، گردشگری پزشکی سالانه یک میلیارد دلاربرای کشور ارزآوری داشته باشد. رقمی که دولت امیدوار است با برنامهریزیهای انجام شده در سالهای آتی به بیش از 6میلیارد دلار در سال برسد. با این حال، هنوز هم گروهی با طرح این بهانه که بیشتر توریستهای گردشگری سلامت از افغانستان و عراق هستند، مدعیاند که این امر نمیتواند متر و معیار درستی برای سنجش رونق این نوع از گردشگری در ایران باشد.
همین چند ماه قبل بود که معاون درمان وزارت بهداشت، از مراجعه ۱.۲ میلیون گردشگر سلامت به کشور از ۱۶۴ ملیت گوناگون در سال 1402خبر داد و گفت: سالانه یک میلیارد دلار به واسطه خدمات گردشگری سلامت، وارد کشور میشود.
بهگفته سعید کریمی، هماکنون ۲۴۷ مرکز درمانی مجوز گردشگری سلامت دارند، که از این مقدار ۲۲۶ مرکز بیمارستان و ۱۸ مرکز بهصورت (Day care) یا بستری کوتاهمدت و ۳ مرکز نیز خدمات دندانپزشکی ارائه میدهند.
بهگفته وی، ایران در سال ۱۴۰۱ از ۱۶۴ ملیت گوناگون و بنابراین از پنج قاره جهان گردشگر سلامت داشته که این آمار تا ۱۵ بهمن ۱۴۰۲، به ۱.۵ میلیون نفر رسیده است. سفرهایی که در سال 1401بیش از یک میلیارد دلار ارزآروی برای ایران به همراه داشت و گفته میشود قرار است به 6میلیارد دلار برسد.
معاون درمان وزارت بهداشت، همچنین از برنامهریزی برای افزایش درآمد ارزی از گردشگری سلامت تا سقف ۶ میلیارد دلار در سال خبر داد.
وی همچنین در پاسخ به خبرنگار «شهروند» درخصوص این ادعا که گروهی معتقدند افغانهای داخل ایران هم جزء آمار گردشگران سلامت لحاظ میشوند گفت: اصلا چنین چیزی صحت ندارد. مبنای کار ما ورود توریستها و مراجعه آنها به مراکز درمانی و پذیرش آنها در این نقاط است. البته ما منکر این نیستیم که بیشترین گردشگران این حوزه مربوط به عراق و افغانستان هستند، ولی این بهمعنای عدمحضور گردشگر از سایر کشورها نیست.کریمی بیشترین گردشگر سلامت مراجعهکننده به ایران را مربوط به 10 کشور همسایه شرقی و غربی و حاشیه خلیجفارس میداند و به «شهروند» میگوید: در بین این کشورها عراق و افغانستان در رتبه بالاتر و پاکستان، عمان، بحرین ارمنستان و تاجیکستان در رتبههای بعدی قرار دارند. در واقع کشورهای مذکور مجموعاً مبدأ بیش از ۹۰ درصد گردشگران سلامت ایران بودهاند. بیمارانی که از کشورهای دیگر به ایران سفر میکنند، بهترتیب در زمینههای درمان ناباروری و خدمات مربوط به بیماریهای زنان و زایمان، چشمپزشکی، ارتوپدی، جراحیهای پلاستیک، عروق و اورولوژی خدمت دریافت کردهاند.
چرا ایران؟
اما چه عاملی باعث رونق گردشگری سلامت در ایران شده است؟ سؤالی که کریمی در پاسخ به آن به شهروند میگوید: مهمترین دلیل اقبال گردشگران سلامت به ایران اعتمادی است که به پزشکی ما وجود دارد و حرکت پزشکی ایران در لبه دانش و تجهیز مراکز درمانی به تجهیزات خدماتی پیشرفته، کشورمان را جزو بهترین کشورها قرار داده است. در عین حال دومین عامل هم رقابتی بودن ایران از نظر هزینههای خدمات درمانی نسبت به کشورهای دیگر است که انگیزه ایجاد میکند.
تاریخچه گردشگری سلامت در ایران
عمر گردشگری سلامت به زمان روم، ایران و یونان باستان برمیگردد یعنی زمانی که مردم به قصد افزایش سطح سلامتی سفر میکردند. آرامآرام این مفهوم به اروپا راه یافت و سپس از طریق این ناحیه جهانی شد. در دوران باستان برای افزایش سطح سلامتی مردم اکثراً به رودخانهها و مکانهای دارای چشمه آب معدنی سفر میکردند.
توریسم پزشکی در ایران بیشتر به روشهای درمانی دانشمندان بیبدیل این مرزوبوم با استفاده از منابع طبیعی و غنی سرزمین ایران وابسته است. نخستین روشهای درمان مکتوب و اثربخش دنیا توسط ابوعلی سینا، یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین، به ثبت رسیدهاست. در حقیقت سفر درمانی به ایران با درخشش این دانشمند پرآوازه در علم طب بود که شکل گرفت. ابوعلی سینا منابع طبیعی و شفابخش را به سه دسته آسایشگاههای معنوی، چشمههای درمانی و آبگرمها تقسیمبندی کرده و شیوه استفاده از هر دسته را مورد بررسی قرار داده بود.
با اینکه از زمانهای بسیار دور گردشگران و مردمان کشورهای مختلفی برای خواص درمانی آبهای طبیعی به ایران سفر میکردند، اما گردشگری سلامت آنگونه که امروزه شناخته شدهاست پیشینه چندان دوری ندارد.
گردشگری سلامت در ایران به شیوه کنونی، نخستین بار در سال 1382مورد توجه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور قرار گرفت و یک سال بعد نظر وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری را بهخود جلب کرد. در همان سال بود که نخستین قدمها برای توسعه مدیکال توریسم در ایران برداشته شد. با پتانسیل قابل توجهی که ایران در همه انواع گردشگری سلامت اعم از پزشکی، تندرستی و طبیعتدرمانی دارد، در همین چند سال گذشته پیشرفت چشمگیری داشته و دستاوردهای بسیاری کسب کردهاست.
جالب است بدانید صنعت گردشگری پس از صنعت نفت و خودروسازی، سومین صنعت مهم دنیا بهحساب میآید. صنعت گردشگری اهمیت بسزایی در افزایش درآمد و گردش مالی کشور دارد؛ بهطوری که با رشد چشمگیر این صنعت، پیشبینی شده در آیندهای نزدیک ممکن است به صنعت اول جهان تبدیل شود.
شینگن از نوع عربی-اروپایی
چندی قبل بود که وزیر اقتصاد امارات متحده عربی، از تصمیم کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس (GCC) برای راهاندازی یک سیستم روادید واحد خبر داد که بهموجب آن ساکنان این کشورها میتوانند آزادانه بین کشورهای عضو تردد کنند. هماکنون تنها شهروندان (Citizen) کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس میتوانند بدون ویزا به امارات متحده عربی، عربستان، بحرین، کویت، عمان و قطر سفر کنند.موضوعی که بسیاری از کارشناسان از آن بهعنوان چالشی برای بدنه نحیف گردشگری ایران و بهخصوص گردشگری سلامت یاد کردند.
گرچه این پایان تلاش کشورهای عربی برای جذب گردشگر نبود. چند هفته قبل جاسم البدیوی، دبیرکل شورای همکاری خلیجفارس، در سفر به بروکسل پیشنهاد معافیت از ویزای شینگن را مطرح کرد. این پیشنهاد با استناد به آمار درخواست ویزای شینگن که توسط شهروندان کشورهای عربی در سال ۲۰۲۲ ثبت شده بود مطرح و ادعا شد که باید مدتها پیش، اجازه ورود بدون ویزا به منطقه شینگن، به شهروندان این کشورها داده میشد.
این طرح قرار است شامل شهروندان ۶ کشور جنوب خلیجفارس یعنی کویت، عربستان سعودی، قطر، بحرین، امارات و عمان شود. البته هماکنون، شهروندان امارات از دریافت ویزای شنگن، معاف هستند.
کشورهای GCC تأکید کردند که توافقنامه لغو ویزا برای شهروندان این کشورها، با رونق صنعت گردشگری و بهخصوص گردشگری سلامت، به اتحادیه اروپا کمک بزرگی خواهد کرد و بدینترتیب، شهروندان بیشتری میتوانند از کشورهای منقطه شینگن بازدید کنند.
ایران در صدر خاورمیانه
پتانسیلهای گردشگری ایران، ازجمله گردشگری سلامت به حدی است که تاکنون بارها چهرههای مختلف به آن اشاره کردهاند.
پیتر فولاک، مشاور بانک مرکزی مونیخ و رئیس بانک گردشگری ایران در مونیخ، ضمن اشاره به وضعیت و جایگاه ایران ازلحاظ تجارت الکترونیک میگوید: طبق مطالعاتی که انجام دادهام با توجه به پتانسیل بالایی که ایران از لحاظ مالی و علمی دارد، میتواند نقش بسزایی را در منطقه خاورمیانه در حوزه توریسم سلامت ایفا کند.
همچنین ژوسف ابوش، جراح کشور بریتانیا، تحصیلکرده رشته جراحی و طراحی بیمارستان، درباره توریسم سلامت میگوید که پروژههای مختلف و نظارتهایی را بر بیمارستانهای ایران انجام دادهاند و هماکنون روی بیمارستانی در اصفهان کار میکنند.
وی معتقد است کشور ایران براساس تاریخچه و حضور پزشکان حاذق و بیمارستانهای بهروز، میتواند یک منطقه و قطب توریسم درمانی و سلامت باشد.
مجید زنگویی، دبیرکل مرکز گردشگری سلامت کشورهای اسلامی، نیز در همین خصوص گفته است: سطح خدمات پزشکی و قیمت هزینههای درمانی در ایران در سطح خیلی خوبی در جهان قرار دارد و برای همه این سؤال مطرح است که چرا در این خصوص ایران در سطح بینالمللی ظهور پیدا نمیکند.
تلاش دولت سیزدهم
اما تلاشهای دولت سیزدهم برای رونق بیشتر گردشگری ادامه دارد. محمدحسین نیکنام، مدیرکل همکاریهای بینالملل وزارت بهداشت، با بیان اینکه هماکنون سالانه بیش از یک میلیون توریست از خدمات درمانی داخل کشور استفاده میکنند، گفته است: در حال مذاکره برای تدوین پروتکلهای گردشگری سلامت با دیگر کشورها هستیم تا بتوانیم از امکانات موجود بهرهبرداری حداکثری کنیم.
نقش بیبدیل طب سنتی در گردشگری سلامت
در این میان بهنظر میرسد طب سنتی هم میتواند نقش مؤثری در رونق صنعت گردشگری سلامت ما داشته باشد. روشنک مکبرینژاد؛ رئیس نخستین کنگره علمی طب ایرانی، نیز به آن اشاره میکند و به «شهروند» میگوید: طب سنتی ظرفیت این را دارد که در جذب توریسم سلامت نقشآفرینی کند. به این معنا که ایران سرزمین گیاهان مختلف است و در کنار این، توسعه طب ایرانی توانسته فرایند استفاده از این گیاهان دارویی را علمی کند. به همین دلیل باید از ظرفیتهای پیشآمده استفاده کرد.
وی با توجه به اینکه طب ایرانی مورد اقبال بسیاری از کشورها بهویژه کشورهای منطقه واقع شده است میگوید: از سوی دیگر از آنجا که طب سنتی، طب بومی کشور ماست و طب وارداتی نیست و ریشه در تمدن ما دارد، میتوانیم از آن برای خودکفایی کشور بهره ببریم. ما همچنین برای پذیرش دانشجو نیز برنامهریزی کردهایم و از ترکیه، عراق، افغانستان، اتریش و هندوستان دانشجوی طب سنتی پذیرش شده است. میزان ارزآوریای که طب سنتی میتواند برای کشور داشته باشد اهمیت زیادی دارد. یعنی طب سنتی هم عاملی برای جذب دانشجوی خارجی است و هم رونق گردشگری سلامت.
لزوم معرفی پتانسیلهای پزشکی
مرتضی خاکسار، کارشناس اقتصاد گردشگری و استاد دانشگاه، با ذکر اینکه ایران کشوری غنی در عرصه گردشگری است و برای استفاده از این پتانسیل باید برنامهریزی کرد، میگوید: کجای دنیا شما میتوانید تخت جمشید یا سیوسهپل و منارجنبان را پیدا کنید؟ ایران به بیانی خودش یک قاره است. اما متأسفانه ما نمیتوانیم از این پتانسیل به خوبی استفاده کنیم. اما در مقابل کشورهای همسایه که در مقابل ما اصلا در حوزه گردشگری حرفی برای گفتن ندارند، به این نتیجه رسیدهاند که باید با هم یکپارچه شوند و متحد. این ویزای شینگن عربی یا شینگن اروپایی – عربی هم در همین راستاست.
بهگفته این کارشناس حوزه اقتصاد گردشگری، هوش مصنوعی نیز پیشبینی کرده است که بین سالهای 2025تا 2040، تمام درآمدهای ناشی از تولید ناخالص داخلی (GDP) و درآمد ناخالص شهری (GMP) به افزایش درآمد گردشگری متکی خواهد بود.
اما به اعتقاد وی، برخلاف وضعیت کلی گردشگری در ایران، گردشگری سلامت جایگاه نسبتا خوبی دارد که البته باید بسیار بهتر از اینها نیز باشد. خاکسار در این زمینه به «شهروند» میگوید: قبل از هر چیز باید بدانیم که گردشگری «پزشکی» با گردشگری «درمانی» تفاوت دارد. گردشگری پزشکی بهمعنای جذب گردشگرانی است که برای درمان و یا عملهای زیبایی و از این دست به کشور دیگری میروند درحالیکه گردشگری «درمانی» بهمعنای استفاده از ظرفیتهای طبیعی مانند اسکان در مناطق آرامبخش یا درمان از طریق آبمعدنی و آبگرم و شن درمانی و.... و جذب گردشگر در این خصوص است.این کارشناس حوزه اقتصاد گردشگری با تأکید براینکه مهمترین برگبرنده ایران که گردشگری پزشکی در کشورمان را برای خارجیها جذاب میکند، موضوع نرخ پایین ریال در برابر دلار است، میگوید: یعنی مثلا یک عمل جراحی چشم که در آمریکا 100هزار دلار تمام شود، در ایران با توجه به قیمت دلار، کمتر از 10هزار دلار در میآید. در نتیجه مسلم است که بیماران خارجی تمایل زیادی داشته باشند که برای درمان به ایران بیایند، بهخصوص آنکه میدانند ایران از لحاظ دانش و کادر پزشکی بین کشورهای برتر جهان است.
وی با ذکر اینکه یکی از دلایل آمار نه چندان زیاد گردشگران پزشکی در ایران، به ناشناخته بودن امکانات و پتانسیلهای پزشکی ما در جهان برمیگردد میگوید: مطمین باشید که اگر ما این پتانسیلها را در قالب بروشورها و سایر روشهای تبلغاتی و اطلاعرسانی به سایر کشورها و سازمان گردشگری جهانی معرفی کنیم، مسلما حجم گردشگران خارجی ما در این حوزه چند برابر خواهد شد بهطوری که در این دوران تحریمها میتواند نقشی کلیدی را در ارزآوری کشور داشته باشد.
خاکسار با ذکر اینکه بهنظرم آمار گردشگران پزشکی، بسیار بیشتر از یک میلیون نفری است که اعلام شده، میگوید: بسیاری از پزشکان بهخاطر ترس از مالیات، آمار توریستهایی که برای درمان به آنها مراجعه میکنند را اعلام نمیکنند. یعنی اینها آماری است که در مراکز درمانی رسمی ثبت شده است، درحالیکه بسیاری از گردشگران خارجی توسط مراکز و پزشکانی درمان میشوند که الزامی برای انتشار آمار بیمارانشان ندارند. در هر صورت از آنجا که به هر حال این شیوه گردشگری بهشدت برای کشور ارزآور است، به نوعی دور زدن تحریمها محسوب میشود و میتواند برای کشور بسیار مفید باشد.
بهگفته وی، چنانچه برای هر یک از خدمات گردشگری ارائهشده، کد شناسایی تعریف و به سازمان گردشگری جهانی ارائه شود، میتواند در معرفی پتانسیلهای توریسم سلامت و پزشکی ایران بسیار مؤثر باشد.
اما پاسخ خاکسار به منتقدانی که میگویند توریستهای ما محدود به عراق و افغانستان و پاکستان و... شدهاند نیز میگوید: اولا که ما از بسیاری از کشورهای جهان توریست پزشکی داریم اما طبیعی است که بهخاطر ناشناخته ماندن این قابلیتها برای مردم بسیاری از کشورها، آمار توریستهای آنها چندان قابل توجه نباشد. ثانیا حتی توریستهای عراقی و افغان هم اگر به درستی سرویس پزشکی و گردشگری بگیرند، خودشان سفیرهایی برای تبلیغ پتانسیلهای این صنعت در ایران میشوند و کمک میکنند تا کم کم این خدمات به سایر کشورها نیز معرفی شود.
جایگاه نه چندان مستحکم گردشگری سلامت
فرخ میرشاهزاده یکی دیگر از کارشناس گردشگری است که معتقد است ایران با وجود پتانسیلهایی که در بخش پزشکی دارد هنوز نتوانسته سهم قابلقبولی از بازار گردشگری پزشکی را بهخود اختصاص دهد. وی در این زمینه به «شهروند» میگوید: ما پتانسیلها و ظرفیتهای بینظیری در حوزه پزشکی داریم که هر کدام به تنهایی میتوانند نقش مؤثری در جذب توریست داشته باشند. اما برای اینکه ایران به قطب گردشگری پزشکی بدل شود، باید زیرساختهای پذیرایی از این توریستها فراهم شود؛ زیرساختهایی مانند هتل و رستوران و....
وی نیز از ارزان بودن ریال در برابر دلار بهعنوان یکی از مزایای گردشگری پزشکی ایران یاد میکند و میگوید: الان شهرری به قطب گردشگری سلامت بدل شده است. یعنی گردشگران خارجی به این شهر میآیند و در خانهها و اقامتگاههای غیررسمی و غیراستاندارد ساکن میشوند و در مراکز درمانی آنجا معالجه میشوند. در این شهر الان پولهایی بین پزشکان و توریستها رد و بدل میشود که حیرتآور است و در هیچ کجایی نیز ثبت نمیشود. همین شرایط در مشهد و رشت وچند شهر دیگر هم وجود دارد. اگر رونق اقتصادی در ایران رخ دهد و ارزش پول ما در قبال دلار افزایش پیدا کند و ما هم فکری برای تامین زیرساختهای آن نکرده باشیم، این خطر وجود دارد که همین مقدار توریست هم کاهش پیدا کند. درحالیکه اگر برعکس، برای داشتههایمان تبلیغ و اطلاعرسانی کنیم و به سایر کشورها معرفیاش کنیم، مسلما هر سال آمار توریستهای سلامتمان افزایش پیدا خواهد کرد. در آن صورت هر ملت و ذهنیتی و هر نوع توریستی میتواند مبلغی برای ما باشد. البته مسلم است که اگر حجم توریستهای کشورهایی که خودشان در عرصه پزشکی صاحبنام هستند بیشتر شود، همین موضوع میتواند مرجعیت ایران را در مورد گردشگری سلامت صدچندان کند و باعث رونق بیش از پیش آن شود. چطور است که عربستان میخواهد بزرگترین شهربازی جهان را در کشورش بسازد و به قطب تفریحی جهان بدل شود، اما ما نمیتوانیم با این همه پتانسیل به قطب گردشگری سلامت منطقه بدل شویم؟!
نظر شما