شناسهٔ خبر: 58632589 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

نگاهی به فیلم "سرهنگ ثریا"| همراهی مخاطب با ثریا در انتظاری طاقت‌فرسا

ژاله صامتی، ثریا را به شکلی باورپذیر خلق کرده و تماشاگر را تا انتها با انتظار طاقت فرسایش همراه می‌کند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری تسنیم- محمد جلیلوند

در سال‌های اخیر، سینماگران زیادی به طرف حوادث سیاسی تاریخ معاصر رفته‌اند که بخشی از آن به گروهک منافقین و فعالیت‌های تروریستی آنها بازمی‌گردد. از ماجرای نیمروز تا امکان مینا و سیانور که توجه اهالی رسانه و بخشی از مخاطبان سینمای ایران را به خود جلب کرده‌اند. در جشنواره چهل و یکم فیلم فجر، فیلم ((سرهنگ ثریا)) به کارگردانی لیلی عاج در بخش مسابقه روی پرده رفته و توجه بسیاری را معطوف به خود کرده است.

در دو سال پایانی جنگ، مسعود رجوی و گروهک تحت امرش به شکل رسمی به حزب بعث پیوسته و علنا وارد جنگ تحمیلی شدند. آنها پس از پایان جنگ همچنان در اردوگاه اشرف مانده و از توجه صدام به نفع خود بهره گرفته و دژ غیرقابل نفوذی را برای خود بنا کردند. این دوره تاریخی که نزدیک به ربع قرن طول کشیده، قصه‌های بسیار در دل خود دارد که لیلی عاج سراغ یکی از جذاب‌ترین آنها رفته و سرهنگ ثریا را ساخته است. فیلم قصه زنی میانسال به نام ثریا است که خانه و زندگی‌اش را رها کرده و همراه با پدران و مادران دیگری که فرزندشان به نوعی در اردوگاه اشرف اسیر هستند، منتظر دیدار با فرزندان خود هستند. اتفاقی به شدت دراماتیک با محور قرار دادن مادرانی که انتظاری کشنده را تحمل کرده و همچنان چشم انتظار هستند. فیلم از فیلمنامه‌ای کاملا کلاسیک و شخصیت‌محور برخوردار است که نقاط عطف آن به درستی سر جای خود قرار گرفته و با تکیه بر یک شخصیت در مقام قهرمان، پیش می‌رود. به همین خاطر هم پرداخت ثریا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده و به همین خاطر هم عمده تمرکز نویسنده فیلمنامه روی او است.

سکانس معرفی ثریا در شب سال نوی 1389، خوب از کاردرآمده و اطلاعات مفیدی را به شکل تلگرافی به تماشاگر درباره‌اش می‌دهد. ثریا به نوعی فرمانده خانواده‌های منتظر نشسته بیرون اردوگاه اشرف است که به خوبی آنها را مدیریت کرده و یک تنه با فعالیت‌های تبلیغاتی از مد افتاده ساکنان اشرف مقابله می‌کند. به موازات او، مردی به نام خلیل قرار گرفته که برادر دوقلویش جلیل ساکن اشرف بوده و سی سال از او دور بوده است. در پرده نخست، تکاپوی ثریا و جلیل برای ملاقات با آدم‌های آن سوی اردوگاه در متن قرار گرفته و دیگر شخصیت‌ها کنار این دو را پر می‌کنند. مرگ پدر یکی از این بچه‌ها که همراه با پسر دیگرش از گیلان به آنجا آمده، نقطه عطف پرده نخست به حساب می‌آید که تلاطم خوبی به قصه بخشیده و آن را مهیای ورود به نیمه میانی می‌کند.

 

جایی که قهرمان در مسیر حرکت خود با موانع بیشتری مواجه شده و برای از میان برداشتن آن دچار مشکلات حادتری می‌شود. مشکلی که در این بخش از فیلمنامه به چشم آمده و به نوعی خود را به رخ می‌کشد، وارد نشدن عاج به قصه دیگر خانواده‌ها و پرداخت تیپیک هر کدام از آنها است. برای مثال می‌توان به مادر اهل جنوب ایران و نیز دایی و خواهرزاده‌اش (هانیه) اشاره کرد که گمشده‌شان در اشرف است. به ویژه دومی که خیلی زود دست خود را برای تماشاگر حرفه‌ای‌تر سینما باز کرده و به همین خاطر هم رودستی که نویسنده به تماشاگر می‌زند، تاثیرگذاری‌اش را تا حد زیادی از دست می‌دهد. دیگر شخصیت کلیدی فیلم، ماجد جوان عراقی است که کینه‌ای شخصی از رژیم بعث داشته و به همین خاطر هم به ثریا و بقیه کمک می‌رساند و در عین حال از کنار اینها پولی هم به جیب می‌زند. شخصیتی باورپذیر که داستانکی هم با محوریت او و هانیه شکل گرفته و اندکی به فضای غبارآلود قصه رنگ می‌بخشد. نقطه عطف دوم که با محوریت ثریا شکل گرفته، عالی از آب درآمده و بر سر تماشاگر هوار می‌شود. چرا که ثریا را به عنوان قهرمان پذیرفته و نسبت به آن سمپاتی دارد. در پرده پایانی، قصه ریتم تندتری به خود گرفته و در عین حال تاثیری عمیق روی تماشاگر به جای می‌گذارد. تکلیف برخی شخصیت‌ها روشن شده و برخی دیگر همچنان در انتظار باقی می‌مانند. همان تم اصلی سرهنگ ثریا که به خوبی با تاروپود قصه آن درآمیخته و تا مدتی ذهن تماشاگر را به خود مشغول نگه می‌دارد.

لیلی عاج که از کارگردانی تئاتر شروع کرده و به سینما رسیده، در نخستین تجربه سینمایی خود دست به ریسگ بزرگی زده و سراغ قصه‌ای با پروداکشن عظیم رفته و از آن موفق بیزون آمده است. سرهنگ ثریا به لحاظ ساختار فنی، شسته رفته از کار درآمده و دکوپاژ دقیقی هم دارد. در عین حال میان عناصر کلیدی فنی همچون: فیلمبرداری، صدا و تدوین هارمونی مناسبی برقرار است که کیفیت محصول نهایی را چند پله‌ای بالا برده است. او در انتخاب بازیگر نقش اول فیلم خود عالی عمل کرده و بهترین گزینه ممکن را برگزیده است: ژاله صامتی. بازیگری که توانایی حضور در نقش‌های متفاوت را داشته و به خوبی حس و تکنیک را با هم درمی‌آمیزد. او ثریا را به شکلی باورپذیر خلق کرده و تماشاگر را تا انتها همراه انتظار طاقت فرسایش می‌کند.

انتهای پیام/

نظر شما