با چرخش عقربه‌های ساعت و نزدیک تر شدن به ساعات تولد یک خیر شاهرودی گام های برای رسیدن به آزادی یک زندانی بلندتر می شود و این اقدام نیکو رقم می‌خورد.

شاید این اتفاق کمتر رخ دهد اما در یک لحظه این تصمیم بزرگ گرفته شد تصمیم بر آزادی بجای یک تولد، آزادی که باعث خوشحال شدن کانون گرم یک خانواده شاهرودی شد.

زمان به سرعت می گذرد اما در این اتفاق بزرگ سرعت زمان به شدت کند می‌شود. سنگینی کند بودن زمان کاملا احساس می‌شود. مرد جوانی با لبخند و انرژی مثبت وارد اتاق رئیس زندان شده تا با تصمیم قلبی خود به یک زندانی امید دوباره بدهد.

این مرد تصمیم گرفته است با دادن هزینه‌هایی که قرار بود صرف تولد خودش شود زندانی که دچار مشکل مالی بود را آزاد کند. او بعد از صحبت با رئیس زندان و ارائه درخواستش شادمان است که توانسته این اتفاق بزرگ را رقم بزند.

وقتی صحنه دیدار برای زندانی و خانواده در جلوی این مرد  فراهم می‌شود. شادی و خوشحالی برای همه فراهم شده و تپش‌های قلب بالا رفته است، با این مرد جوان که هم صحبت می‌شویم می گوید این بهترین تولد وی در سال‌های عمرش بوده است.