شناسهٔ خبر: 58284194 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان | لینک خبر

قدر سرمایه‌های ورزش را می‌دانیم؟!

صاحب‌خبر -
 
 
 
سرویس ورزشی-
چندی پیش یکی از خوانندگان قدیمی در تماس با تحریریه و ذکر خاطره‌ای از کریم باوی یاد و خاطره این ملی‌پوش فوتبال را که چند هفته قبل به رحمت خدا رفت، گرامی داشت. درخصوص باوی باید به این نکته اشاره داشت که او بازیکن بزرگی بود و گل‌های مهم و حساسی برای تیم ملی زد و یکی از کسانی بود که عصای دست مرحوم دهداری در مبارزه با بازیکن‌سالاری بود. 
اوج دوران فوتبال باوی در دوران جنگ و چند سالی بعد از آن بود که هنوز پول بی‌حساب و کتاب جانشین عشق و معرفت وغیرت نشده بود. او مثل خیلی از بازیکنان و قهرمانان این دیار مشمول این شعر و شعار تلخ که «قهرمان زنده را عشق است»‌، شد که دارد به شکل اصل و قاعده در ورزش ما در می‌آید و حرف‌های دیگری که همین رنگ و بو را داشت. خدا‌، کریم بلندپرواز و همه رفتگان ورزش را رحمت کند. 
متاسفانه فرهنگ « قدرشناسی» (هم درباره سرمایه‌های انسانی و هم نعمت‌های مادی) که یکی از اصول و ارزش‌های تاکید شده در فرهنگ ملی و اعتقادی ماست در ورزش ما- مثل خیلی از ارزش‌های حیات بخش و جامعه‌ساز دیگر- رنگ باخته و فرهنگ دم غنیمتی و قدرناشناسی و بی‌چشم‌و‌رویی و... دارد به جسم و جان آن رخنه می‌کند و این البته تصادفی هم نیست و در سایه غفلت مسئولان فرهنگی، نه فقط ورزش بلکه کلیت فرهنگ اصیل و دیرپای این آب وخاک مورد هجمه و تهاجم قرار گرفته است. 
استعمار می‌داند و تجربه کرده که وقتی مردم نسبت به فرهنگ و اعتقادات و ارزش‌ها و خاک و پرچم و..‌. خود بی‌تفاوت شوند، تسلط بر آنها خیلی آسان خواهد بود. امیدواریم افرادی که در این مملکت ردای فرهنگ بر تن کرده و در این میدان مهم و مرد افکن، مسئولیت‌پذیرفته‌اند به وظیفه خود با هشیاری و جدیت عمل کنند‌، زیرا میدان تعیین‌کننده همه درگیری‌ها و پیکارها‌، عرصه فرهنگ است. 
ورزش نیز مثل هر امر و موضوع اجتماعی دیگری با فرهنگ ارتباط مستقیم دارد و باید به سهم خود مروج ارزش‌هایی مثل قدرشناسی- که علاوه‌بر توصیه‌های مکتب جزء لاینفک مرام و اخلاق پهلوانی هم هست- باشد و در این باره به طور طبیعی مسئولان ورزش نقش و وظیفه اصلی را برعهده‌دارند. 
این عزیزان حتما می‌دانند که تا در کار فرهنگی موفق نباشند و فضای ورزش را از آفات خطرناکی که به جانش افتاده، سم زدایی و سالم نکنند، حرف زدن از پیشرفت‌، در حد همان حرف‌های تکراری و کسل‌کننده باقی می‌ماند و هیچ‌گونه تحول اساسی عملا صورت نخواهد گرفت.

نظر شما