شناسهٔ خبر: 57573480 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایلنا | لینک خبر

رهبر قنبری در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

برای رسیدن به «ایمان» از گفتارهای ریاکارانه فاصله گرفتم/ سانتیمانتالیسم نقطه ابتذال هنر است

رهبر قنبری با اشاره به اینکه «اینان» فیلمی درباره ایمان است، تأکید کرد: سعی کردم در به تصویر کشیدن این موضوع از نشانه‌های کلیشه‌ای و گفتارهای ریاکارانه فاصله بگیرم.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «اینان» به کارگردانی رهبر قنبری به تازگی در سینماهای کشور در گروه هنر و تجربه اکران شده است. این فیلم سینمایی پس از چند اثر کودک و کمدی می‌تواند اثری باشد که به فیلم‌های اول این کارگردان شباهت بیشتری دارد. فیلم‌هایی که برای او موفقیت‌های جهانی نیز به همراه داشت.

«اینان» را می‌توان فیلمی اجتماعی با درونمایه‌ای مذهبی دانست. در خلاصه داستان آن آمده است: «اینان» داستان عماد یک جوان سی ساله را روایت می‌کند که برادرش نیازمند اهدای عضو است. عماد برای یافتن عضو پیوندی راهی مشهد می‌شود اما این سفر طولانی و غیرمنتظره تجربیات و آشنایی با افرادی را در پی دارد که باورهای قبلی‌اش را به چالش می‌کشد و عشقی زمینی او را به درکی تازه از زندگی می‌‌رساند.

با رهبر قنبری درباره این فیلم سینمایی گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

در شرایطی که این روزها اکثر فیلم‌های در حال اکران با شکست مواجه می‌شوند، فیلم سینمایی «اینان» را در گروه هنر و تجربه اکران کردید، برای فروش این فیلم چه پیش‌بینی دارید؟

من به تهیه‌کننده‌ام اصرار کردم که فیلم را در این شرایط اکران نکند ولی در نهایت تصمیم بر این شد که فیلم اکران شود. می‌دانید که الان حدود 300 فیلم در صف اکران است و خیلی از این آثار هیچوقت اکران نخواهند شد و تهیه‌کننده هم در پاسخ به من، به این مسئله اشاره می‌کرد و به نظر منطقی است.

به هر حال اکران در این شرایط تصمیم من نبود و طبیعی است که در این شرایط اجتماعی و سیاسی طبیعتاً فروش چندانی نخواهیم داشت.

فیلم «اینان» را در کارنامه سینمایی شما می‌توان اثری دانست که به فیلم‌های اول شما شباهت بیشتری دارد و به دغدغه‌های شخصی‌تان نزدیک‌تر است.

منتقدان و روزنامه‌نگاران به آثار من عنوان معناگرایانه داده‌اند و فکر می‌کنم «اینان» هم چنین ویژگی داشته باشد و می‌توانم بگویم که این فیلم به آثار اولیه‌ام شباهت بیشتری دارد.

بسیاری از فیلمسازان با عنوان سینمای معناگرا مخالف هستند. شما چه تعریفی از سینمای معناگرا دارید؟

اگر بخواهیم تعبیر درستی درباره معناگرایی داشته باشیم، باید بگویم که اتفاقاً اصطلاح بسیار خوبی است اما برای فهم آن باید در وهله اول کلمه معنا را بشناسیم و خود این کلمه را معنا کنیم. معنا در این مورد نهایتاً ارجاع روحی، روانی، حسی و عاطفی مخاطب به یک نیروی ابدی غیر از نیروهای زمینی است.

ما هرگز خدا را نمی‌بینیم و نمی‌توانیم به تصویر بکشیم، اما در ارجاع روانی تصویر یک نیروی ازلی وجود دارد که از نیروهای زمینی فراتر است و کاملاً حسی است و من فکر می‌کنم که می‌توان به انتقال این حس از طریق سینما، سینمای معناگرا گفت.

فیلم «اینان» اثری مذهبی است که در سینمای ما معمولاً اینگونه آثار با به تصویر کشیدن نشانه‌های دم دستی و کلیشه‌ای از مذهب سعی دارند مفاهیم خود را منتقل کنند اما شما از این نشانه‌ها فاصله گرفتید و بیشتر در انتقال مفاهیم مذهبی به تصاویر و قصه تکیه کردید. آیا این رویکرد را برای انتقال بهتر مفهوم در نظر داشتید یا سعی شما بر این بود که از کلیشه فاصله بگیرید؟

فیلم «اینان» در بین آثاری که آن‌ را مذهبی می‌دانند، اثری اجتماعی‌تر است و این به عقاید شخصی من برمی‌گردد. در سوره نساء آیه‌ای هست که خطاب به افرادی که ایمان آورده‌اند، از آن‌ها می‌خواهد فقط از ایمان حرف نزنند بلکه عملشان را منطبق با آن قرار دهند؛ عقیده من بر این اساس است. وقتی منش آدمی منطبق بر ایمان باشد دیگر ضرورتی ندارد که درباره ایمان حرف بزنیم.

کسانی که مدام از ایمان صحبت می‌کنند، معمولاً سخنان کلیشه‌ای تفسیرگران و تعبیرگران را به کار می‌برند و چه بسا ممکن است خودشان از ایمان تهی باشند اما سخنانی عالی درباره آن به کار می‌برند و این نوعی ریاکاری است. بنابراین من سعی کردم نگاه متفاوتی را دنبال کنم، من معتقدم کسی که ایمان در او ذاتی شده باشد، ذات خودش از علوم مختلف نورانی می‌شود و دیگر ضرورتی ندارد که ما به مباحث تعبیری و تفسیری دیگران چنگ بزنیم.

به اعتقاد من عالی‌ترین شریعت‌ها هم به واسطه علوم در انسان ذاتی می‌شوند و بر همین اساس هم فیلمم را ساختم. به همین دلیل عده‌ای آدم را در یک هتل قرار دادم که تنوع عقیده، رفتار و گفتار را در آن‌ها می‌بینیم و همه آن‌ها که آمده‌اند به زیارت بروند احساس گناه می‌کنند و سعی دارند پیش از اینکه به زیارت بروند، توبه کرده و خود را از گناه پاک کنند. وقتی این کار را انجام دادند ضمن حفظ حرمت و احترام برای همه مقدسات و ائمه حتی می‌توانند به زیارت هم نروند چرا که در آن شرایط ذات خودشان هم نورانی شده و خودشان می‌توانند برای خودشان مرجع زیارت باشند چرا که خداوند در آن‌ها وجودی ماهوی پیدا کرده و در ماهیت آن انسان جا خوش کرده است. کسی که ذات و جوهره خودش را ناب کرده باشد، بی گفتار؛ منش و کردارش ایمانی است.

متأسفانه ریاکاری‌های گفتاری و رفتاری در جامعه ما زیاد شده و به همین دلیل من سعی کردم ایمان را در جای دیگری جستجو کنم و فیلمم را اینگونه ساختم.

یعنی می‌توان گفت که «اینان» اثری سینمایی درباره شکل‌گیری ایمان در انسان‌ها است؟

«اینان» فیلمی درباره ایمان است اما جنس ایمانی که به آن می‌پردازد ایمان عینی عملی است. من در این فیلم سعی دارم انسان‌ها را با داستانک‌هایی به چالشی هر چند اندک بیندازم، در این فیلم داستان بزرگی وجود ندارد.

قصه «اینان» پتانسیل این را دارد که احساسات مخاطب را به غلیان بیندازد، چرا با این حال از فضای سانتیمانتال فاصله گرفتید؟

به گریه انداختن مخاطب از نظر من کار اشتباهی است، کسانی که مخاطب خود را به گریه می‌اندازند از نظر من باز هم ریاکار هستند. گریه باید از سر ذوق دیدار اتفاق بی‌افتد، زمانی که انسان یک حقیقت را احساس می‌کند. در ایمان ما اشک ذوق داریم و اشک نباید از سر عجز، ناتوانی یا حقارت باشد.

دعاهایی که ما می‌خوانیم اشعاری بسیار زیبا هستند که انسان را به خدا متصل می‌کنند اما متأسفانه اغلب آن‌ها را به ابزاری برای اشک و آه و گریه تبدیل کرده‌اند.

در هیچ کدام از آثار من شما فضایی سانتیمانتال نمی‌بینید، از نظر من سانتیمانتالیسم ابتذال هنر است، در واقع ترجمه تصویری ریاکاری در سینما همان سانتیمانتالیسم است و در حالیکه به خوبی به آن تسلط دارم نمی‌خواهم این کار را انجام دهم و ذهن مخاطب را به مسیری انحرافی منتقل کنم. از نظر من سانتیمانتالیته کارکردی جز دزدیدن ذهن،‌ عاطفه و احساس مخاطب ندارد و به راحتی مسیر عقلانیت را حذف می‌کند. من به بیان ناقص خودم بیشتر از بیان ناقص در این فضا اعتماد دارم.

این مسائل درونی اگر قرار باشد به آنچه که ریاکاری می‌دانید آلوده نباشند، در قاب تصویر چگونه شکل می‌گیرند؟

این کار بسیار سختی است. ما در مسیر جوهری کردن امر ایمان در ذات خودمان باید یک عالمانگی پیشه کنیم، این اتفاق از آموختن و تجربه کردن علوم به دست می‌آید. این اولین قدم برای این است که شما ایمان را بشناسید تا درست به تصویر بکشید.

بسیاری از علوم در ماهیت خودشان، شاید کمتر ارجاع انسانی داشته باشند در حالیکه هنر با مسائل انسانی سر و کار دارد. به عنوان مثال علم ریاضی،‌ فیزیک و شیمی نشانه‌هایی از علوم انسانی کمتری در خود دارند، اما ادبیات،‌ هرمنوتیک یا علم تأویل یا حتی روانشناسی علومی هستند که به انسان نزدیک‌ترند و گزینش کردن عنصری از این‌ها و تصویر کردنشان فوق‌العاده سخت است و فیلمساز باید به ابزار سینما تسلط داشته باشد تا از نشانه‌های کلیشه‌ای و ریاکارانه فاصله بگیرد و در دل اثرش آنچه که مدنظر دارد را بگنجاند. من سعی کردم اینگونه عمل کنم و امیدوارم موفق بوده باشم.

نظر شما