گروه سیاست خبرگزاری آنا- زهرا کریمی: جریان اصلاحات در طول تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی همواره از سیاست یک بام و دو هوا پیروی کرده است.

وقتی متصدی قدرت بود و دولت را در دست داشت با مظلوم نمایی به توجیه کم کاری‌ها و اشتباهات خود می‌پرداخت و زمانی که در راس قدرت قرار ندارد با رفتار طلبکارانه همواره معترض اقدامات و سیاست‌های دیگر جناح‌ها می‌شود.

سران اصلاحات به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی دچار فراموشی هستند و به خاطر ندارند که در زمان تصدی خود چگونه باعث بروز مشکلات مختلف شده اند و بانیان وضع موجود هستند و در واقع این نارضایتی موجود ریشه در مدیریت ناکارآمد آن‌ها دارد. دوران مدیریتی که شامل بیش از ۳۰ سال از عُمر چهل و سه ساله انقلاب را در بر می‌گیرد. به گونه‌ای که می‌توان گفت هر آنچه که امروز برداشت می‌شود اثر کاشته تفکر اصلاحات در کشور است.

این سیاست دوگانه اصلاحات در مورد تمام اتفاقات کشور صادق است، از جمله در خصوص اغتشاشات اخیر.

سید محمد خاتمی از بزرگان جبهه اصلاحات بعد از فوت «مهسا امینی» به این اتفاق واکنش نشان داد و ۲۵ شهریور پس از اعلام رسمی خبر درگذشت، با ارسال پیامی در توئیتر این خبر را «فاجعه‌ای ناگوار که درد آن تا مغز استخوان را می‌سوزاند» دانست. او در پیام خود گفت: «آیا این فاجعه و رویداد‌های پرتکرار مشابه آن کافی نیست که برای خدا، برای آبروی اسلام و رعایت انتظارات به‌حق مردم و حال بدی که در تنگنا‌های معیشتی و مواجهه با انواع فساد‌های ویرانگر و ناکارآمدی‌ها دارند، از این شیوه و رفتار‌های خلاف قانون، منطق و شرع دست برداشته شود و بیش از این زمینه مشوه شدن چهره اسلام و نظام را فراهم نیاورند و با پدیدآورندگان این حوادث برخورد مناسب صورت گیرد؟!»

همچنین بیانیه مجمع روحانیون بلافاصله پس از فوت مهسا امینی در تاریخ ۲۶ شهریور ماه منتشر و با موضع‌گیری قبل از انجام تحقیقات درباره علت فوت مهسا امینی موجب تحریک افکار عمومی شد. این عمل هماهنگ با اقدامات و مواضع رسانه‌های معاند و وابسته به خارج از مرز‌های کشور صورت گرفت و پس از آن هم برخی چهره‌های منتسب به اصلاحات به بهانه‌های مختلف در آتش آشوب دمیدند.

بعد از آن و با شدت گرفتن اعتراضات، اما خاتمی موضع سکوت را در پیش گرفت و اظهار نظر دیگری از او منتشر نشد؛ این سکوت با حادثه تلخ تروریستی در شاهچراغ شیراز شکسته شد.

سید محمد خاتمی در پیامی در پی وقوع حادثه تروریستی در شاهچراغ شیراز، ضمن محکوم کردن "این حرکت پلید و دردآفرین" گفت: برای جانباختگان عزیز رحمت و اسعه الهی و برای آسیب‌دیدگان، بهبودی از خداوند منان طلب می‌کنم.

وی همچنین در بخش دیگری از بیانیه خود نوشت: تقاضای زندگی خوب، امن و عادلانه از سوی مردم، تقاضای طبیعی است و اگر ببینند شرایط این زندگی فراهم نیست، حق دارند انتقاد و حتی اعتراض کنند. ولی در همه حال انتقاد و اعتراض باید متوجه نفی خشونت هم باشد و نباید خود به خشونت آلوده شود. مخصوصاً در شرایطی که بدخواهان ایران و ایرانی در بیرون مرز‌های کشور با حربه‌های غیر انسانی مانند تحریم و یا تشویق خشونت برای بهره گیری از خون پاک جوانان کشور امید‌های واهی در سر دارند".
خاتمی در بخش دیگری از بیانیه خود تاکید کرد: خشونت را با خشونت نمی‌توان پاسخ داد، هرچند "باید با خشونت‌گران مقابله کرد".

بیانیه محمد خاتمی در رد خشونت و ضرورت مقابله با خشونت‌گران یک گام رو به جلو محسوب می‌شود، اگرچه این موضع گیری بسیار دیر اتفاق افتاد، اما امیدوارکننده بود. چرا که از آغاز شروع اغتشاشات در اواخر شهریور برخی از شخصیت‌های مطرح و هم طیفان محمد خاتمی با موضع گیری‌های تند و هم سو با دشمن تنور آشوب را داغ نگه داشته و با سخنان ضد و نقیض به دنبال دیده شدن و بازیابی جایگاه از دست رفته خود به واسطه عملکرد ناکارآمدشان در میان مردم بودند.

اما این امیدواری دیری نپائید، زیرا سیدمحمدخاتمی پس از آن بیانیه برای اینکه از قافله هم طیفان خود عقب نماند، حالا با صدور پیامی به مناسبت روز دانشجو، موضعی متفاوت اتخاذ کرده است: اینک که جامعه با شعار زیبای «زن زندگی آزادی» حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان می‌دهد، بگونه‌ای کم سابقه و شاید بی سابقه فرهیختگان، استادان، نخبگان و دانشجویان را در اصل حرکت حاضر می‌بینیم.

وی در جای دیگر از این پیام بیان کرد: با وجود درد و داغی که از خون‌های ریخته شده و آسیب هائی که مردم در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی به خصوص اخلاقی دیده و می‌بینند، بر دل داریم، جای خوشوقتی است که پس از انفعال تحمیل شده بر دانشگاه، اینک شاهد حضور و ابراز وجود دانشجویان در جریان‌های اخیر هستیم و خوشوقتی بیشتر اینکه همدلی و هم سخنی بخش مهمی از استادان را با دانشجویان می‌بینیم.

این مواضع دوگانه و سرشار از پارادوکس سیاسی جز از سر منفع طلبی و ماهی گرفتن از آب گل آلود هیچ توضیح دیگری ندارد.

آنچه مسلم است کارنامه اصلاحات در بین مردم نه قابل قبول و نه قابل دفاع است. این تلاش‌ها برای معترض نشان دادن خود و همراهی کردن با اقلیتی که در فضای رسانه‌ای و جنگ رسانه‌ای درگیر احساسات شده اند، نمی‌تواند جایگاه مخدوش شده اصلاحات را ترمیم کند و بازگرداند.

این موضع‌گیری‌های فرافکنانه در حالی مطرح می‌شود که جبهه اصلاحات و شخص محمد خاتمی برای نارضایتی و شرایط کنونی مردم باید پاسخگو باشند. نارضایتی که به دلیل عملکرد نادرست و به دنبال ایجاد مشکلات اقتصادی شکل گرفته است و اعتراضی کاملا بر حق است. 

فرافکنی و به حاشیه کشاندن اصل نارضایتی و اعتراض مردم مانع فراموشی و همچنین مانع عدم پاسخگویی سران اصلاحات نخواهد شد. علاوه بر این چنین سخنانی که به ادامه اغتشاش و آشوب و ناامنی در کشور منجر می‌شود، بیشتر از گذشته موجب روی گردانی ملت از تفکر و منش و جریان اصلاحات خواهد شد.

پس بهتر است برای بازگشتن به مسند قدرت به جای اعلام مواضع رنگارنگ و تکرار سخنان دشمنان این مرز و بوم با قبول مسئولیت اقداماتی که منجر به این وضعیت شده است، در مسیر و هم سو با منافع، امنیت و آسایش ملت ایران موضع گیری نمایید و خط و مرز خود را با دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی به وضوح روشن و مشخص کنید.

انتهای پیام/