شناسهٔ خبر: 56474820 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ستاره‌صبح | لینک خبر

تقی آزاد ارمکی استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران پیشنهاد کرد

اعلام آشتی ملی

اشاره: تقی آزاد ارمکی استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با پایگاه خبری جماران با تأکید بر اینکه بیشتر معترضانی که پس از ماجرای مهسا امینی به خیابان آمده‌اند «مردم» به معنای عام هستند و مطالباتشان را بیان می‌کردند، گفت: «فقدان نیروهای واسط موجب رادیکال شدن اعتراضات می‌شود. وقتی نیروی واسط نیست، شرایط از دست همه خارج می‌شود و یک دفعه می‌بینیم یک روز میدان انقلاب و روز دیگر عباس‌آباد و تهران‌پارس است و به شمال و جنوب می‌رود؛ یعنی اوضاع حتی از دست کنشگرانی که دارند بازی می‌کنند هم خارج است.» گزیده‌ای از گفت‌وگوی خبرنگار جماران با تقی آزاد ارمکی را در ادامه می‌خوانید:

صاحب‌خبر -

  تحلیل شما از علت اصلی وقایع شکل گرفته پس از ماجرای خانم امینی چیست؟
ما با جامعه‌ای روبرو هستیم که می‌توان با دو صفت «ناآرام» و «ناهموار» از آن یاد کرد. من در کتابی که اخیراً نوشته‌ام تعبیر کرده‌ام که «جامعه ایران ناهموار است که از این ناهمواری، ناآرامی هم بیرون می‌آید». بعضی‌ها می‌گویند به خاطر ناآرامی جامعه جنبش‌های اجتماعی متعدد از آن ظهور و بروز می‌کند؛ اما من جامعه ایران را ناهموار می‌دانم که متن یکدست ندارد و به همین دلیل حاکمیت یکدست هم نمی‌تواند اعمال شود، رفتار یکدست هم ممکن نیست و اعتراضاتش هم یکدست نیست. جامعه ایران ناهموار است به همین دلیل درون آن مجموعه‌ای از ناآرامی‌ها و ناهمواری‌ها هست. یک موقع این ناآرامی‌ها به شکل عمومی می‌شود و همه جامعه را تحت تأثیر خودش قرار می‌دهد و یک جاهای دیگری منطقه‌ای است. بعد از انقلاب اسلامی بیشتر ناآرامی‌ها، به‌جز دو مورد منطقه‌ای بوده است؛ یکی ماجرای اخیر و دیگری جریان 88 است که عمومی بوده ولی بقیه همه منطقه‌ای مثلاً در مشهد، تبریز، اسلامشهر و تهران بوده‌اند. اتفاقی که این دفعه افتاده «ناآرامی عمومی» بوده است. یک اتفاق افتاده و آدم یا آدم‌هایی فوت کرده‌اند، ولی این فوت تبدیل به یک مورد سیاسی - امنیتی شده و بعد واکنش‌های عجیبی هم از آن بروز پیدا کرده و کشور تحت تأثیر این قضیه قرار گرفته است. این قضیه متفاوت از ماجرای 96 و 98 است. آن ماجرا تا حدودی مسئله اقتصادی بود و اینجا مسئله فرهنگی، اجتماعی و انسانی است.

  از ناحیه خلأ وجود نیروهای واسط چه خطراتی متوجه کشور می‌شود؟
فقدان نیروهای واسط موجب رادیکال شدن اعتراضات می‌شود. وقتی نیروی واسط نیست، کار از دست همه خارج می‌شود و یک دفعه می‌بینیم یک روز میدان انقلاب و روز دیگر عباس‌آباد و تهران‌پارس است و به شمال و جنوب می‌رود؛ یعنی اوضاع حتی از دست کنشگرانی که دارند بازی می‌کنند هم خارج است.

  با توجه به اینکه یکی از ویژگی‌های این اعتراضات نقش زنان است، نقش زنان در جامعه ایران را در چه سطحی می‌بینید؟
این اعتراضات یک پدیده انسانی زنانه است. دموکراسی در ایران اگر بخواهد به جایی برسد باید با مسئله زنان و مادران امکان‌پذیر شود. زنان در گذشته بی نقش بودند، بعد نقش دوم پیدا کردند و دو دهه است که نقش کانونی بی‌صدا پیدا کرده‌اند؛ از مقطعی به بعد نقش کانونی با صدا پیدا می‌کنند. لذا پیش‌بینی من این است که بازیگران اصلی حوادث آینده ایران «زنان» با صدای بلند هستند.

  ازنظر شما راه‌حل شنیدن اعتراضات، نقدها و به‌طورکلی صدای مردم چیست؟
چند راه‌حل وجود دارد که اولین مورد در فرهنگ عمومی «اعلام آشتی و صلح» است. در چنین شرایطی باید مسئولان اعلام آشتی و صلح عمومی کنند. این یعنی از تنش عبور کنیم و دوگانه‌ها و دوقطبی‌های مثلاً حزب‌اللهی و غیر حزب‌اللهی یا خودی و غیرخودی را کنار بگذاریم؛ چنین صدایی لازم است که همه مردم ایران در ساختن ایران مؤثر هستند. گام دوم اجازه به نیروهای سیاسی برای انجام کار متشکل سیاسی است. سوم این است که دولت باید خسارت‌هایی که به مردم زده‌ شده را بپردازد.

نظر شما