شناسهٔ خبر: 55677928 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

آشنایی با ویژگی‌های خانواده متزلزل و متعادل

همسرم! کمی مرا بشناس

روزنامه جوان

با وجود اهمیتی که خانواده در رشد و تکامل اعضای خود دارد، گاهی بنا به دلایل مختلف دچار تزلزل می‌شود و چنانچه زن و شوهر از صبر، سعه صدر و منطق کافی برخوردار نباشند با کوچک‌ترین مسئله و مشکلی دچار فروپاشی می‌شوند. به راستی چه می‌شود که نهاد خانواده دچار تزلزل می‌شود و اساساً چگونه می‌توان میان یک خانواده متزلزل و متعادل فرق قائل شد.

صاحب‌خبر -

با وجود اهمیتی که خانواده در رشد و تکامل اعضای خود دارد، گاهی بنا به دلایل مختلف دچار تزلزل می‌شود و چنانچه زن و شوهر از صبر، سعه صدر و منطق کافی برخوردار نباشند با کوچک‌ترین مسئله و مشکلی دچار فروپاشی می‌شوند. به راستی چه می‌شود که نهاد خانواده دچار تزلزل می‌شود و اساساً چگونه می‌توان میان یک خانواده متزلزل و متعادل فرق قائل شد.

خانواده متزلزل
خانواده متزلزل خانواده‌ای است که به دلیل وجود روابط غیر دوستانه بین اعضا، پایبندی آنان به میثاق زندگی مشترک متزلزل شده است. معمولاً روابط اعضای این خانواده خصمانه است. افراد درون خانه احساس مسئولیت کمتری دارند. اعضای خانواده به طور مستقیم و به صورت مداوم از هم انتقاد می‌کنند. اعضای خانواده به اهداف تشکیل خانواده کمتر توجه دارند. مدیریت خانواده دچار تزلزل شده و قدرت تصمیم‌گیری کاهش می‌یابد. ناامیدی بر اعضای خانواده سایه افکنده و از روحیه ضعیفی برخوردار هستند. انگیزه‌های لازم برای تداوم حیات خانواده کمتر دیده می‌شود. عیب‌جویی، لجاجت و منفی‌گرایی در رفتار اعضای خانواده زیاد مشاهده می‌شود. فرزندان خانواده احساس بی‌ثباتی و تزلزل می‌کنند. روحیه ناامیدی و افسردگی در فرزندان خانواده دیده می‌شود. امور خانواده بر اساس برنامه منظمی صورت نمی‌گیرد. اعضای خانواده از استعداد‌ها و قابلیت‌های خود به خوبی استفاده نمی‌کنند. زمینه‌های لازم برای رشد و شکوفایی شخصیت فرزندان خانواده وجود ندارد. تعارض بین نظر و عمل والدین در تربیت فرزندان دیده می‌شود. والدین برای فرزندان از نفوذ کلام مؤثری برخوردار نیستند. فرزندان خانواده از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند.
خانواده متعادل
خانواده متعادل خانواده‌ای است که تعادل و پرهیز از افراط و تفریط را در تمامی زمینه‌ها رعایت می‌کند. همه افراد خانواده به تناسب موقعیت، شرایط و امکانات خویش به اظهارنظر در امور خانه و مشارکت در اداره آن می‌پردازند. بین اعضای خانواده در امور خانه مشورت صورت می‌گیرد. هر یک از اعضا سعی می‌کنند به سخنان هم گوش دهند و حرف‌های یکدیگر را درک کنند. افراد خانواده ملاحظه و رعایت یکدیگر را می‌کنند و قادر به بیان غم‌ها و رنج‌های خود به یکدیگر هستند. در خانواده زن و شوهر همدیگر را دوست دارند و برای هم ارزش قائل هستند. در خانواده متعادل پدر و مادر از نظر اخلاق، برخورد و رفتار برای فرزندان الگوی مناسبی هستند. در این خانواده به جای مردسالاری و زن سالاری، حق‌سالاری حاکم است. بین اعضای خانواده به تناسب موقعیت و امکانات تقسیم کار صورت می‌گیرد و هر فرد مقابل کاری که دارد احساس مسئولیت می‌کند. اداره خانواده، روابط اعضا با هم، اقتصاد خانواده، استفاده از تفریحات سالم و برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت بر یک روش عقلانی متکی است. هماهنگی و همکاری بین همه افراد خانواده وجود دارد. بر روابط افراد در خانواده و انجام امور، مقرراتی حاکم است که مورد قبول اعضا بوده است و لذا انضباط خاصی در خانواده دیده می‌شود. در این نوع از خانواده اصل بر این است که بزرگ و کوچک خانواده حق دارند در مسائل مربوط به خود اظهارنظر کنند و بزرگ‌تر‌ها به کوچک‌تر‌ها کمک می‌کنند تا خودشان کارهایشان را انجام بدهند. در خانواده متعادل اعضا سعی می‌کنند به حقوق هم احترام بگذارند، مانند حق مشترک زن و شوهر نسبت به هم و حقوق اختصاصی مرد از زن و زن از مرد، حقوق فرزندان نسبت به والدین و حقوق والدین بر فرزندان. در این خانواده به برنامه‌ریزی اهمیت می‌دهند و اجرای برنامه‌ها با همکاری یکدیگر انجام می‌شود. در خانواده متعادل زن و شوهر از نیاز‌های هم آگاهند و سعی در ارضای نیاز‌ها و پاسخ دادن به یکدیگر دارند. روحیه زن توسط مرد و روحیه مرد توسط زن از طریق همدلی، دلجویی و بهره‌گیری از کلمات گرم و اثربخش تقویت می‌شود. ارتباط حسنه بین زن و شوهر و سایر اعضای خانواده و صمیمیت، صداقت و بالندگی دیده می‌شود.
همدیگر را بپذیریم
وقتی دو جوان با هم ازدواج می‌کنند پیوندی بین دو خانواده با فرهنگ‌ها، آموخته‌ها و فرآیند‌های روانی اجتماعی متفاوت بر اساس دو شخصیت متفاوت و گاهی متضاد ایجاد می‌شود. باید اذعان کرد هیچ مرد و زنی را نخواهیم یافت که از نظر شخصیتی، روانی و رفتاری کاملاً مثل هم باشند. باید به طور منطقی تفاوت‌های رفتاری و گرایشی را پذیرفت و در راه تعدیل آن تلاش مشترک کرد. گاهی اختلافاتی که بین زن و مرد پیش می‌آید، امری طبیعی است، زیرا زن و مرد از دو خمیرمایه روانی و شخصیتی متفاوت هستند، اما می‌توان به مرور زمان با رعایت خواسته‌های همدیگر و بالابردن شناخت و آشنایی با حساسیت‌ها کنار هم زندگی کرد. بسیاری از زن و مرد‌هایی که از هم جدا شده‌اند اگر اطلاعات روانشناختی آن‌ها از جنس مخالف کافی بود، هرگز از هم جدا نمی‌شدند. مشکلاتی بین زن و مرد به وجود می‌آید که لازم نیست این مشکلات در دادگاه مطرح شود. این مشکلات صرفاً ریشه در تفاوت‌های شناختی دارد و مشکل خانوادگی نیست. با شناخت تفاوت‌ها، نگرش‌ها، خواسته‌ها، نیاز‌ها و تمایلات یکدیگر و تلاش در جهت دادن پاسخ مثبت به آن‌ها می‌توان استحکام خانواده را تا حد زیادی بیمه کرد و به جای برخورداری از یک خانواده متزلزل از مزایای یک خانواده متعادل بهره‌مند شد.
منابع:
- خانواده متعادل، احمد صافی
- شما و فرزندانتان، حسین علیزاده
- مجموعه مقالات کنگره سراسری انجمن‌های اولیا و مربیان

نظر شما