صاحبخبر - امسال برخی شرکتهای مهم بورسی مانند شرکتهای پتروشیمی و فولاد درصد بالایی از سود خود را به صورت نقدی پرداخت به سهامداران پرداخت کردند. این اتفاق که در مجامع عمومی سالیانه شرکتهای بزرگ پذیرفته شده در بورس صورت گرفت برای کشوری مانند ایران که در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا دارای پایینترین نسبت سرمایهگذاری به تولید ناخالص داخلی در دو دهه اخیر است قابل تامل بوده و یکی از پیامدهای آن نرخ بالای بیکاری در کشور است. در واقع به جای اینکه در صنایع مهم و استراتژیک مانند فولاد و پتروشیمی پول صرف توسعه طرحها، نوسازی ماشینآلات و سرمایهگذاری مجدد شود، سودها با درصد بالایی میان سهامداران تقسیم می شود؛ امری که در هیچ کجای جهان سابقه ندارد. در سایر کشورها سود سهامداران که به سرمایهگذاری جدید بدل میشود از مالیات معاف است؛ اما در ایران درست برعکس عمل میشود؛ یعنی سود نقدی معاف از مالیات بوده و سودی که برای افزایش سرمایه در نظر گرفته میشود، مشمول ۵/۲۲ درصد مالیات میشود!
به گزارش «ابتکار»، صاحبنظران بر این باور هستند که وجود تحریمها و عدم امکان ارتباط مستقیم با سیستم بانکی جهانی موجب شده است تا شرکتهای بزرگ معدنی، فولاد، مس و پتروشیمی علیرغم داشتن طرحهای بزرگ توسعه ای نتواند اقدام به اجراء طرحهای توسعه یا به روزرسانی تکنولوژیهای خود کنند. البته هر چند این دیدگاه به نظر قابل قبول به است، اما در نهایت تزریق حجم بالای نقدینگی نه تنها ساختار مالی شرکتهای بورسی را تضعیف میکند، بلکه بصورت بالقوه میتواند نوعی خلق پول تلقی شود که بر پایه مبانی عمل اقتصاد بر تنور تورم بالای کشور خواهد افزود.
پولپاشی 50 هزار میلیارد تومانی
در همین رابطه بهمن آرمان اقتصاددان، معاون پیشین بورس تهران و از مدیران دوره ساخت فولاد مبارکه در خصوص آنچه که در مجمع فولاد مبارکه امسال رخ داد، توضیح میدهد: در مجمع عمومی بزرگترین بنگاه اقتصادی کشور پس از شرکت ملی نفت، اتفاقی دور از انتظار همگان رخ داد. چند روز پیش از برگزاری مجمع، در تماس با مدیریت فولاد مبارکه به من گفته شد که قرار است 75 تومان سود نقدی پرداخت شود که نسبت به آن اعتراض کردم و خواستار کاهش آن شدم زیرا به علت کم کاری دولت و مدیریت پیشین در سال گذشته، این مجموعه به علت قطعی برق در تابستان و گاز طبیعی در زمستان کاهش تولید را تجربه کرده است. به همین دلیل فولاد مبارکه برای جلوگیری از قطعی برق، قصد ساخت یک نیروگاه مستقل ۱۰۰۰ مگاواتی و یک نیروگاه خورشیدی در خراسان جنوبی به ظرفیت ۲۰۰ مگاوات برای تامین برق مورد نیاز کارخانه گندله سازی خود در خراسان جنوبی را دارد.
وی میافزاید: علاوه بر آن، طبق گفتههای مدیرعامل فولاد مبارکه در مجمع عمومی این مجموعه برای اطمینان از داشتن گاز طبیعی در زمستان، ناچار شده در میدانهای گاز طبیعی ایران نیز سرمایهگذاری کند که میزان این سرمایهگذاریها به قیمتهای فعلی در حدود ۴۵۰ هزار میلیارد ریال برآورد شده که در واقع میتوان گفت این رقم به تدریج با توجه به تورم بسیار بالای فعلی بیشتر نیز خواهد شد. از طرفی این شرکت طرح بسیار بزرگ دیگری برای انتقال آب خلیج فارس به اصفهان دارد که فقط برای مصارف واحدهای صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد و با فروش آب به سایر صنایع استان اصفهان منبع درآمد جدیدی برای خود به وجود میآورد. از سوی دیگر، تقسیم سود نقدی ۱۷۰ تومان به ازای هر سهم در مجموع رقمی حدود 500 هزار میلیارد ریال میشود که پول بسیار زیادی است و سابقه نداشته شرکتهای بزرگ چنین اقدامی انجام دهند. به طور مثال فولاد خوزستان تقسیم سود نقدی خود را به پایینترین حد ممکن رساند تا بتواند برنامههایی از قبیل افزایش تولید خود به ۵.۲ میلیون تن، افزایش ظرفیت فولاد شادگان به 2 میلیون تن و ساخت نیروگاه ۱۰۸۰ مگاواتی مستقل خود را اجرایی کند.
پرداخت سود نقدی به میزان نجومی صورت گرفته مشکلات بزرگی را در آینده برای این شرکت که به ازای ایجاد هر شغل مستقیم جدید 100 شغل جانبی نیز ایجاد میکند، چرا که دولت به علت کمبود منابع مالی بودجه عمرانی ندارد و مدت ۳ سال است که کشور بودجه عمرانی را به چشم خود ندیده است. بنابراین دولت توانایی ساخت نیروگاه برای فولاد مبارکه و یا توسعه میدان گازی پارس جنوبی برای تامین گاز در زمستان و برق در تابستان را ندارد در واقع چنین تصمیم پیشبینی نشده و خطرناک برای مجموعهای است که سهم آن در تولید ناخالص داخلی کشور 2 درصد است و تاثیر بسزایی در اقتصاد ملی دارد و هدف مدیریت آن که در مجمع عمومی نیز بیان شد قصد دارد آن را به 10 درصد برساند و نقشی که شرکت هیوندایی در اقتصاد کره جنوبی را دارد را در اقتصاد ایران داشته باشد.
این اقتصاددان میگوید: در نتیجه این تصمیم منجر به خروج ۵۰۰ هزار میلیارد ریال از شرکت شد که آن را میتوان نوعی فروپاشی یا به تعبیر عامیانه پول پاشی تلقی کرد. در واقع میتوان گفت مشابه سیاستی است که دولت برای جبران کسری بودجه خود اقدام به چاپ اسکناس بدون پشتوانه و یا استقراض از بانک مرکزی میکند. از طرفی بانکها دارای ذخایر مالی کافی نیستند و نسبت سرمایه آنها بسیار پایین است که منابع مالی مورد نیاز طرحهای توسعهای را تامین کنند.
همچنین تجربه نشان داده که بانکها آنقدر که تمایل به دادن وامهای کوتاه مدت دارند، تمایلی به دادن وامهای بلندمدت برای سرمایهگذاریهای مولد اقتصادی ندارند و در بورس تهران نیز دارای ابزارهای مالی لازم مانند سایر بورسهای جهان برای تامین مالی بلند مدت شرکتها وجود ندارد. بنابراین مجموعه این دلایل میتواند متاثر از ضعف مدیریتی در بورس، وزارت اقتصاد و سازمان امور مالیاتی کشور باشد، چرا که در هیچ کشوری شرکتها سود نقدی پرداخت نمی کنند و اگرهم پرداخت کنند مقدار آن بسیار کم است. به طور مثال شرکت اپل که زمانی بزرگترین شرکت بورس نیویورک بود، هیچ وقت سود نقدی پرداخت نکرد و با سود خود یک گاراژ خانگی را تبدیل به بزرگترین غول تکنولوژی جهان نمود و همین واقعیت در مورد فولاد مبارکه نیز رخ داده است بطوریکه بدون گرفتن یک ریال یا یک دلار از دولت یا هر نهاد دیگری با سود خود و درآمد ناشی از صادرات ریال و ارز مورد نیاز طرحهای توسعه خود را تامین و تولید خود را از 4/2 میلیون تن در سال به 5/9 میلیون تن رسانده است. در واقع سیاست دولتها بر این پایه بود که سود به دست آمده در شرکتها را برای طرحهای توسعه و بهنگام کردن تکنولوژی خود مورد استفاده قرار دهند. به همین دلیل برخلاف ایران، سود اختصاص داده شده به سود انباشته و یا افزایش سرمایه مشمول مالیات نیست. در حالی که پرداخت سود نقدی مشمول مالیات تصاعدی است و به همین دلیل سهامداران مایل به دریافت سود نقدی نیستند.
بدعت خسارت بار برای سایر شرکتها
وی در ادامه خاطرنشان میکند: بنابراین آنچه در مجمع فولاد مبارکه امسال رخ داد، یک فاجعه بود و در نهایت به زیان خود سهامداران خرد و عمده تمام میشود؛ اما از آنجایی که شرکتهای ورشکسته مانند شستا و از همه بدتر شرکتهای سهام عدالت به عنوان سهام دار عمده فولاد مبارکه نیازمند پول هستند، با فشار دولت ناچار یه پرداخت سود نقدی هستند. از طرفی اکثر سهامداران خرد نیز دارای توانایی مالی نبوده و سرمایهگذاری در بورس را با سپردهگذاری در بانک اشتباه میگیرند و انتظار دارند پس از پایان سال سود آن را دریافت کنند. در حالی که نماینده سازمان بورس و اوراق بهادار در جلسه به عنوان ناظر و مدافع سهامداران خرد حضور داشت، یک کلمه در رابطه با این موضوع و زیانهای ناشی از پرداخت نجومی تقسیم سود نقدی نگفت. به احتمال زیاد قیمت سهام شرکت فولاد مبارکه در بورس که در اکثر روزها شاخص آن منفی است با مشکلات جدی روبه رو خواهد بود. آنچه در مجمع عمومی فولاد مبارکه رخ داد حتی با شعار سال جاری مقام معظم رهبری مبنی بر تولید دانش بنیان و قولهایی که رئیس جمهوری مبنی بر رشد اقتصادی و کاهش بیکاری داد نیز در تضاد کامل است.
وی میگوید: سخن پایانی اینکه طرحهای توسعهای از جمله نورد گرم شماره 2 که خود یک ابر پروژه است، نیروگاه برق، انتقال آب از خلیج فارس با دشواریهای جدی روبهرو خواهند شد، ضمن اینکه با توجه به وضعیت نا به سامان بورس امکان تامین مالی از طریق بازار سرمایه نیز ناممکن به نظر میآید. درمجموع میتوان گفت آنچه در مجمع سالیانه فولاد مبارکه روی داد نه تنها اقتصاد کشور را متاثر از خود می سازد و بدعت بدی را برای سایر شرکتها به وجود میآورد بلکه سهام داران خرد از نخستین قربانیان این تصمیم نابخردانه و تحمیلی خواهند بود.∎
نظر شما