روزنامه ایران: آن حضرت در سال 114 (ه.ق) و در 57 سالگی به دسیسه هشام بن عبدالملک خلیفه وقت اموی مسموم شد و به شهادت رسید. تاریخنویسان علت این کار هشام را کینه شدید وی نسبت به خاندان رسول خدا(ص) گفتهاند. زیرا وجود آن حضرت خود به خود تفاوت رفتار و شخصیت خلفای اموی با شأن و مقام معنوی فرزندان بلافصل رسول خدا را آشکارمی ساخت. مروانیان شعبهای از بنیامیه بودند که با روی کار آمدن عبدالملک مروان(65 ه.ق) به قدرت رسیدند و پایه اقتدار خود را برظلم وستم گذاشتند. عبدالملک قبل از اینکه زمام امور را به دست گیرد بسیار اظهار زهد و تقوی مینمود و دائم در مسجدالنبی درحال عبادت و تلاوت قرآن بود. طوری که خبر رسیدن به خلافت و حکومت را حین خواندن قرآن در مسجدالنبی دریافت نمود. عبدالملک دارای صفات ویژه ومنحطی بود. مورخان از او به عنوان فردی بسیار ستمگر، خونریز، عهدشکن، خیانتکار، سنگدل، خشن، بخیل و... نام می بردند. هشام نیز چیزی از او کم نداشت ودر دشمنی با آل رسول از چیزی فروگذار نمیکرد.
یکی از شیوههای بنیامیه برای تداوم خلافت و حکومت بلامنازع خود، ترویج انحرافات فکری و عقیدتی بود. چرا که دستگاه خلافت بیشترین بهره را از انحراف افراد جامعه نصیب خود میکرد. از اینرو انحرافات اخلاقی و عقیدتی گسترش یافته و مسلمانان را به خود مشغول کرده بود.
امام محمد باقر(ع) اما بیشترین اهتمام خود را صرف این موضوع نموده ودر چند جبهه با انحرافات به مقابله برخاست و دراین راستا به تأسیس درسگاه معظمی در جوار مرقد رسول خدا(ص) مبادرت نمود. دستگاه حاکمه که مردم را سرگرم بحثهای بیحاصل کرده بود همچنان آنها را به چالشهای غیر ضروری وامیداشت و به انحرافات آشکار و پنهان دامن میزد. امام محمد باقر(ع) از طریق فعالیتهای تدریسی با آموزش اندیشههای ناب اسلامی با محوریت یگانهپرستی و توحید به مقابله با وضع موجود برخاسته بود. انحرافات علاوه بر بخش باورهای دینی، به سایر بخشهای فردی و جمعی نیز سرایت کرده بود. امام محمد باقر(ع) با طراحی برنامهای جامع نسبت به هدایت جامعه و پاسخگویی به سؤالات اقشار مختلف اهتمام ورزید و با برگزاری جلسات مناظره به این حرکت خویش عمق بخشید. روش آن حضرت در اصلاح جامعه تربیت و معرفی الگوهای عملی برای اقشار مختلف بود. براین اساس جمعیت صالحان با حضوردرمیان جامعه به ترویج قواعدی که ریشه در تعالیم اسلام نبوی داشت، پرداختند و نقش مؤثری را در میان طبقات مردم شهرهای دور و نزدیک برعهده گرفتند.
محور اقدامات امام محمد باقر(ع) در وهله اول عبارت بود ازاصلاح در عرصه فکر و عقیده مسلمانان، چرا که درنتیجه بحرانهای فکری و اعتقادی که ماحصل روش حاکمیت بود، مفاهیم عاری از محتوا، تهی و سطحینگری رواج داشت. این موضوع زمینه تحریف حقایق دین را فراهم کرده و موجب خلط حق و باطل شده بود. اینگونه بود که جریانهای منحرف دارای ظرفیتهای مخرب شده و مفاهیم اصیل اسلامی تغییر ماهیت داده بودند وحقیقت دین برای بسیاری از مسلمانان آشکار نبود.
آن حضرت برای اصلاح عقاید مردم ضمن ساماندهی فعالیتی گسترده مفاهیم دینی را با سرچشمه زلال آن یعنی سیره و سنت رسول خدا(ص) پیوند داده وتوجه آحاد مسلمین را به سوی آموزههای دینی رسول خدا کشاند. امام محمد باقر برای جذب بیشتر مردم به این رویه از دین به عنوان امری فطری که در بستر زندگی جاری است استفاده کرده و عقل را اعتبار و جایگاه ویژهای بخشید. براین اساس درمجموعه تعالیم امام محمد باقر(ع) جایگاه برترعقل به شکلهای مختلف توصیف شده و از آن به عنوان رسول باطنی یاد میشود، تا آنجا که خداوند از طریق عقل ستایش شده و بهواسطه عقل و رفتار متکی برعقل راه به بهشت میبرد.
انتهای پیام/
نظر شما