شناسهٔ خبر: 54873057 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

قدم به قدم با بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (۱۶)

سنگینی کفة عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور

روزنامه جوان

برآورد‌های آماری نشان می‌دهد حدود ۷۰‌درصد از جمعیت کشور متولد سال۱۳۵۰ به بعد هستند و تقریباً هیچ تصور دقیقی از دوره پیش از انقلاب ندارند.

صاحب‌خبر -

برآورد‌های آماری نشان می‌دهد حدود ۷۰‌درصد از جمعیت کشور متولد سال۱۳۵۰ به بعد هستند و تقریباً هیچ تصور دقیقی از دوره پیش از انقلاب ندارند. از سویی ضعف‌های نظام آموزشی و رسانه‌ای موجب کم‌اطلاعی بسیاری از جوانان کشور از تاریخ این مرزوبوم شده است. در چنین شرایطی تولید انبوهی از شبهات از سوی رسانه‌های ضدانقلاب و برخی پادو‌های داخلی آن‌ها موجب تشکیک در نسل‌های سوم و چهارم نسبت به برخی مسائل تاریخی شده است و حتی گاه منجر به قلب حقایق می‌شود. از جمله محور‌هایی که گاه به محور شبهه‌افکنی رسانه‌های ضدانقلاب تبدیل می‌شود، موضوع عدالت و مقایسه آن در دوره قبل و پس از انقلاب است. در حالی که فساد و بی‌عدالتی نظام ستم‌شاهی حتی مورد اذعان خود کارگزاران آن رژیم بوده است، برخی به دنبال القای مطالب خلاف واقع و به اشتباه انداختن جوانان در این موضوع هستند. در این خصوص به چند نکته مهم در مورد مقایسه وضعیت پیش و پس از انقلاب اسلامی در سرفصل عدالت می‌پردازیم:
۱) از جمله بارزترین جلوه‌های ضدعدالت در کارنامه رژیم پهلوی، فقدان توسعه متوازن در کشور بود، حتی اگر ادعا‌های برخی بزک‌کنندگان چهره پهلوی را در خصوص توسعه دوره پهلوی و برخی دستاورد‌های آن بپذیریم، یک نکته را آن‌ها هم نمی‌توانند انکار کنند که این توسعه تنها در برخی نقاط کشور از جمله چند شهر و به خصوص تهران رخ داده است. نماد‌هایی همچون فلان ورزشگاه یا فلان برج یا هتل تنها در دسترس بخش محدودی از مردم کشور (آن هم از طبقات خاص) بود، بنابراین افتخار به چنین ساخت‌وساز‌هایی در حالی که بیشتر جمعیت کشور در فقدان امکانات اولیه همچون آب و برق به سر می‌بردند، چندان عاقلانه نیست.
۲) از شاخص‌هایی که در مقایسه این دو دوره لازم به بررسی است، نابرابری و فاصله طبقاتی چه در حوزه ثروت و چه در حوزه دسترسی به امکانات است. در موضوع نابرابری درآمدی، شاخص «ضریب جینی» برای ارزیابی علمی محسوب می‌شود. در حالی که در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی شاخص ضریب جینی به عدد ۵۳/۰ هم می‌رسد که نشان از اوج‌گیری فاصله میان طبقه غنی و فقیر دارد، در سال‌های پس از انقلاب این عدد کاهش قابل‌ملاحظه‌ای یافته است، به‌گونه‌ای که حتی در دوره‌هایی که تکنوکرات‌ها از آرمان‌های انقلاب فاصله گرفتند نیز عدد ضریب جینی به مراتب کمتر است.
۳) بررسی جامعه‌شناختی دوره پهلوی نشان می‌دهد، جامعه ایرانی در آن دوره شدیداً از شکاف فقیر و غنی رنج می‌برده است، به گونه‌ای که به جز اندکی از جمعیت کشور که از طبقه مرفه نزدیک به دربار یا سرمایه‌سالاران دهه‌های۴۰ و ۵۰ به شمار می‌آمدند و قشر محدودی از طبقه متوسط جدید ساکن در کلانشهرها، بیشتر جمعیت کشور را روستانشینان، حاشیه‌نشینان و اقشار مستضعف و محروم تشکیل می‌دادند، این در حالی است که بنا بر آمار‌های مستقل جمعیت طبقه متوسط در دوره پس از انقلاب اسلامی رشد چشمگیری داشته و از سویی محرومیت‌زدایی و فقرزدایی گسترده‌ای که طی چهار دهه گذشته انجام پذیرفته، در کاهش حجم طبقه محروم و مستضعف مؤثر بوده است. این به آن معنا نیست که اکنون فقر و محرومیت به طور کلی از جامعه رخت بربسته، بلکه روند کاهشی قابل توجهی داشته است.
۴) برخی این شبهه را مطرح می‌کنند که دستاورد‌های انقلاب اسلامی از جمله پیشرفت مبتنی بر عدالت، نه دستاورد نظام سیاسی، بلکه دستاورد زمان است، به این معنا که این‌ها نتیجه طبیعی گذشت ۴۰سال است و اگر رژیم پهلوی بر سر کار می‌ماند، همین روند را طی می‌کرد. در حالی که چنین نیست و اتفاقاً رژیم پهلوی تا آخرین روزی که بر سر کار بود، روندی مغایر این مسیر را طی کرد. شاه تنها در مقطعی به سفارش امریکایی‌ها اقدامات اصلاحی، آن هم تنها در برخی مناطق کشور در دستور کار قرار داد و در مقابل، حجم عظیم درآمد‌های سرشار نفتی را به مصارف دربار و ریخت‌وپاش‌های رژیم مصروف ساخت. اصولاً در قاموس توسعه پهلوی، مستضعفین جایگاهی نداشتند که قرار باشد، روزی به آن‌ها رسیدگی شود.
۵) شبهه دیگری که در حوزه عدالت مطرح است، مسئله فساد اداری و اقتصادی در دوره قبل و پس از انقلاب اسلامی است. عدد‌های نجومی که در این چند سال در رسانه‌ها از فساد‌های مالی چندهزار میلیاردی گفته می‌شود، در کنار تبلیغات اغواکننده رسانه‌های ضدانقلاب و تطهیرگر پهلوی گاه چنین القا می‌کند که پیش از انقلاب حاکمیت کاملاً پاکدستی بر سر کار بوده و اکنون شاهد فساد هستیم. اگر جوانان ما می‌دانستند که رضاخان (که قبل از رسیدن به حکومت در حد نگهبان سفارتخانه غربی‌ها در تهران بود) در دوران سلطنت ۱۰‌درصد کل اراضی (که از مرغوب‌ترین اراضی کشور بود) و حدود ۷هزار روستا را تماماً به تصرف خود درآورد و به نام خود ثبت کرد. چنین فساد گسترده‌ای تنها بخش کوچکی از پرونده قطور فساد مالی و اقتصادی خاندان پهلوی و وابستگان رژیم شاه است که متأسفانه در رسانه‌ها کمتر بازگو شده است، البته وجود فساد‌های نجومی در دوره کنونی زیبنده نظام اسلامی نیست و کسی مدافع وجود فساد نیست، اما فراموش نکنیم که چنین فساد‌هایی در همین زمان و توسط نهاد‌های نظارتی نظام کشف و اطلاع‌رسانی می‌شود، در حالی که رژیم شاه هیچ‌گاه از فساد خود نگفت و تنها زمانی که دیگر انقلاب رژیم را در معرض فروپاشی کشانده بود، چند نفر از کارگزاران بخت‌برگشته را به زندان افکندند تا ژست مبارزه با فساد بگیرند. برای نظام اسلامی این افتخار است که افرادی در سطح معاون و برادر رئیس‌جمهور محاکمه و مجازات شده‌اند و اگر امروز همه از وجود تعدادی پرونده فساد با ارقام بالا مطلع هستند، از طریق سازوکار‌های داخل نظام و مراجع قانونی مطلع شده‌اند، حال آنکه رژیم پهلوی اصولاً مبتلابه فساد سیستماتیکی بود که همه ارکان رژیم را گرفتار کرده بود. اکنون اگر کاستی‌هایی هم وجود داشته باشد، افتخار انقلاب و نظام آن است که در رأس آن رهبری است که پاکدستی، ساده‌زیستی و دوری از اشرافیت، مردمی بودن و شجاعت انقلابی وی زبانزد همه و مورد اعتراف حتی دشمنان است. این فرصت و ظرفیت عظیم چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و البته بی‌انصافی است که بدون مطالعه تاریخ و صرفاً با مشاهده چند مستند بی‌پایه، ساخته رسانه‌های ضدانقلاب به قضاوت چند دهه از تاریخ پرفرازونشیب این سرزمین نشست.

 

 

نظر شما