ناهید نصرتی-کارشناس ارشد روانشناسي باليني
دانشمندان با تحقیق بر روی تعدادی از کودکان، به این نتیجه رسیدند که حدود ۲۰ درصد کودکان ۴ ماهه نسبت به محرکهای جدید، عضلات خود را منقبض میکنند و دست و پای خود را با سراسیمگی تکان و شروع به گریه میکنند و در کل اتفاقات تازه بهراحتی موجب ناراحتی آنها میشود. تجربیات و رفتارهای تازه در ۴۰ درصد از کودکان باعث خوشحالی میشد و حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از این کودکان هر چه بزرگتر میشدند، سبک خلقوخوی خود را حفظ میکردند؛ یعنی گروهی با محرکهای تازه کنار نمیآمدند و گروه دیگر با این محرکها خوشحال میشدند، اما صفات اغلب کودکان با گذشت زمان ملایمتر شد.
ساخت زیستی و تجربیات کودکی بهطور مشترک بر ثبات و تغییر در خلقوخو تأثیر داشت. یک محقق معتقد است که تفاوتهای فردی در برانگیختگی (ساختار مغزی که واکنشهای اجتناب را کنترل میکند) در این خلقوخوی متضاد دخالت دارد. در این ارتباط در کودکان کمرو و خجالتی، محرکهای تازه باعث میشود اتصالات آن به قشر مخ و دستگاه پاراسمپاتیک که بدن را هنگام روبرو شدن با تهدید آماده میکند بهراحتی برانگیخته شود. همین مقدار تحریک در کودکان معاشرتی، کمترین برانگیختگی عصبی را ایجاد میکند.
پاسخهای فیزیولوژیکی دیگری که این دو سبک هیجانی را متمایز میکند به شرح ذیل است:
۱-ضربان قلب: از همان چند هفته اول زندگی، ضربان قلب در کودکان کمرو و خجالتی معمولاً بالاتر از کودکان معاشرتی است و در پاسخ به رویدادهای ناآشنا تندتر میزند.
۲-کورتیزول: غلظت بزاق هورمون استرس (کورتیزول) در بچههای کمرو بیشتر از کودکان معاشرتی است.
۳-گشادی مردمک، فشارخون و دمای سطح پوست: گشادی بیشتر مردمک، افزایش فشارخون و سرد شدن نوک انگشتان ازجمله مواردی است که کودکان خجالتی در مقایسه با کودکان معاشرتی هنگام مواجه شدن با محرکهای تازه نشان میدهند.
ازلحاظ روانی احساس خجالتی بودن در سنین مختلف ناشی از علل متفاوتی است. در کودکان زیر هفت سال احساس ناراحتی ناشی از حس شرم نادرست انجام دادن کارهایشان است، در کودکان هفت تا 12 سال احساس خجالت از باورهایی که از ظاهر خود دارند مثل کوتاه بودن قد و یا چاقی و در اواخر دبستان بیشتر احساس خجالت در برخورد با دیگران ناشی از پیشبینی موقعیتهای طرد کننده و یا تنها ماندن در جمع است.
روشهای فرزند پروری: تحقیقات نشان میدهد ژنها فقط اندکی در کمرویی و معاشرتی بودن تأثیر دارند و البته تجربه نیز تأثیر قدرتمندی روی این خصوصیات اخلاقی دارد. والدین کمالگرایی که تحمل دیدن رفتار اشتباه کودک خود را ندارند و مرتباً در حال تذکر دادن و اصلاح رفتار او هستند، در کودک خود احساس شرم و بیاعتمادی نسبت به خودش را ایجاد میکنند.
فرزند پروری حمایتی و صمیمانه: این نوع فرزند پروری، واکنش فیزیولوژیکی شدید کودکان پیشدبستانی به رویدادهای جدید را کاهش میدهد، درحالیکه فرزند پروری سرد و بدون محبت، اضطراب را افزایش میدهد. اگر والدین از فرزندانی که به رویدادهای جدید علاقه ندارند در برابر استرسهای جزئی محافظت کنند، باعث میشود که کودک بهسختی بتواند بر میل به عقبنشینی چیره شود. والدینی که از کودک خود میخواهند که به تجربیات تازه نزدیک شود، به او در غلبه بر ترس کمک میکنند. چنان چه خجالتی بودن و کمرویی در کودکان ادامه یابد، به احتیاط کاری زیاد، عزتنفس پایین و تنهایی منجر میشود. در نوجوانی کمرویی خطر اضطراب شدید، مخصوصاً «فوبی اجتماعی» را افزایش میدهد. فوبی اجتماعی ترس شدید از تحقیر شدن در موقعیتهای اجتماعی است. برای اینکه کودکان کمرو و خجالتی، مهارتهای اجتماعی مؤثری را کسب کنند، فرزند پروری باید با خلقوخوی آنها تنظیم شود.
در کودکان زیر هفت سال «بازیدرمانی» بهترین روش درمانی است و در کودکان دبستانی، «بازیدرمانی گروهی» اهمیت زیادی در کاهش کمرویی دارد.
نظر شما