کشور آبستن حوادث مانند متروپل آبادان است
متأسفانه موارد مشابه ساختمان ناامن متروپل در کشور کم نیست و ایران در این موضوع آبستن حوادث است. دلایل گوناگونی برای این امر وجود دارد؛ یک مسئله طراحی و یک مسئله نظارت و یک مسئله اجرا است. متأسفانه باید گفت سازهها به ویژه سازههایی که به صورت ترکیبی است ازجمله ستونهای فلزی و سقف بتنی یا برعکس که سازههای مرکب هستند که باید موردتوجه قرار بگیرند اینها ساختار آییننامهای مشخصی ندارند و ازاینرو خلاقیت مهندسین را میطلبد. جدا از این مورد باید فرایندهای تحلیلی مناسبی برای این کار صورت بگیرد. نرمافزارهایی در این رابطه وجود دارد و بهوفور توسط مشاوران و مهندسان استفاده میشوند که این نرمافزارها قفل شکسته هستند یعنی نرمافزارهای اورجینال واصلی نیستند و اوت پورت گاها اشتباه است و متأسفانه این وضعیت بهطور وسیعی در کشور شایع است و نتایجی قابلاعتماد به دست نمیدهد.
سازهها باید با نرمافزار مقاومسازی
بررسی مجدد شود
بخشهای کنترل نظام مهندسی کشور همچنین نظارتی را با برنامهها و دستگاههای پیشرفته نمیخواهند. این یک معضل است مسئله دوم این است که ساختمانهایی چون متروپل باید در فرایند تحلیلی از نرمافزار مقاومسازی و بهسازی و پسلرزهای استفاده شود که در این مورد هم اکثریت مهندسین ما اطلاعی از این نرمافزار ندارند یا مسلط نیستند و چیزی در این مورد نمیدانند. این نرمافزار علمی است و باید تحلیلهای اینگونه ای وجود داشته باشد و پاسخها را به دست بیاورند این امر هم صورت نمیپذیرد. این موارد از نظر محاسباتی معضلاتی است و باید دورههای بازآموزی مهندسین و پروانه اشتغال روی این نرمافزارها تأکید کند. من به عنوان عضو سه دوره هیئتمدیره نظام مهندسی که دورههای بازآموزی را ایجاد کردهام این دورهها را لازم میدانم و این امروز نقطهضعف محاسبات ما است. در مورد متروپل گویا سهطبقه اضافی نیز وجود داشته است. در این صورت قطعاً باید از این نرمافزار استفاده میشد و بررسی میکردند و عملکرد ساختمان دقیقا مثل موارد مقاومسازی و بهسازی بررسی شود و ببینند که چه تمهیداتی را باید بی اندیشند و قبل از این موارد نباید برای سازه پایان کار صادر شود. تصور من این است که اینطور عمل نشده وگرنه این اتفاق نمیافتاد. مشابه این اتفاق در مورد بسیاری از سازههای متوسط و بلند در کشور رخداده است. همه این سازهها باید با نرمافزار مقاومسازی بررسی مجدد شود. مهندس مربوطه باید این کار را انجام دهد. شرکتهایی هستند که صاحب صلاحیت مقاومسازی هستند به عبارتی حداقل دو نفر از اعضای این شرکتها باید دورههای مقاومسازی را گذرانده باشند و این صلاحیت را اخذ کرده باشند، تعدادی از شرکتهای مشاور این رادارند. این شرکتها باید بررسی مجدد کنند و ببینند که آیا سازه قابلیت مقاومسازی دارد یا نه و این ابتر مانده است. ساختمانها در همه جای دنیا به عنوان سرمایههای ملی محسوب میشود و فرایند نگهداری از آنها باید به شکل قانونی مصوب دربیاید. نظارت در حین ساخت و نظارت مداوم بعد از ساخت اهمیت ویژهای دارد یعنی مهندسی نگهداری از سرمایه است که امر نظارت بعد از ساخت در مورد ساختوسازها در کشور ما وجود ندارد. در دنیا دورههای لیسانس و فوقلیسانس و دکتری مهندسی نگهداری وجود دارد در کشور ما متأسفانه وجود ندارد ازاینرو شاهد چنین حوادثی هستیم. شرکتهای بیمه باید درگیر این مسائل باشند.
ضرورت استفاده از اصول جهانی ساختوساز
متأسفانه ما در فرایند کاری خود از اصول جهانی تبعیت نمیکنیم. اصول جهانی میگوید وقتی شهری میخواهد ساخته شود ابتدا باید برای خیابانها برنامهریزی کرد، خیابانها و کوچهها باید در طراحی قرار بگیرد و سپس مشخص میشود که قسمتهای تجاری و مسکونی شهر در کجا است و بافت مربوطه را مشخص میکنند و باید امکانات لازم مثل بیمارستانها و ورزشگاهها و پارکها و مراکز آموزشی و … همه مشحص و جانمایی شود و بهدلخواه اجازه جابجایی و تغییر نداریم، حتی ارتفاع ساختمانها نمیتواند تغییر کند. در فرانسه در خیابان شانزلیزه از زمان ناپلئون عنوانشده که خط افق باید یکسان شود. بعد از سیصد و خوردهای سال یک ساختمان را نمیبینید که ارتفاع متفاوت داشته باشد و همه یکسان هستند و بالا و پایین نیستند. حتی در نماها رنگهای مختلف نمیبینید و پنجرهها بهدلخواه کوچک و بزرگ نیستند، این امر در دنیا نهادینهشده است. ما هرروز صبح وقتی در شهر حرکت میکنیم آنقدر نماهای تیره میبینیم که افسردگی میگیریم ما در این موارد ساده هم درماندهایم و از متخصص تنها مثل چرخ پنجم ماشین که زاپاس است استفاده میکنیم. افرادی که برای مسئولیتها گماشته میشوند متأسفانه تخصصهای لازم را ندارند و سازندگان سرمایهگذار هستند و ترفند پول بسیاری از قوانین را علیرغم گزارشهای مهندسین ناظر به راحتی دور میزند و شهرداری اجازههای مربوطه را میدهد. من فکر میکنم علیرغم کاستیهایی که وجود دارد مهندسین ناظر معمولاً گزارشهای خود را به شهرداری میدهند ولی شهرداریها اقدام لازم را صورت نمیدهند، با ارتباطاتی که مالکین با شهرداری برقرار میکنند مجوزها را به راحتی صادر میشود و بهآسانی این فرایند را دور میزنند چون زمینههای لازم در اختیار مهندسین ناظر نیست.
نظر شما