شفقنارسانه_صفحه یک روزنامهها به عنوان ویترین در مقابل چشم خواننده است به همین جهت انتخاب تیتر، عکس و مطالب فرعی در این صفحه اهمیت زیادی دارد تا خواننده را به داخل متن بکشاند و همراه خود کند. در این گزارش سعی کردیم با نگاهی به روزنامههای امروز، آنهایی که دارای مطالب خوب و مخاطب محور و یا محل نقد و بحث هستند، مورد بررسی قرار دهد.
به گزارش شفقنا رسانه، حالا دو روز از ریختن ساختمان متروپل در آبادان می گذرد و رسانه ها هم به انعکاس آخرین اخبار از وضعیت این ساختمان و گروه های امدادی پرداختند. برخی از مطبوعات امروز توانستند مطالب خوبی را با گزارش های میدانی تهیه کنند که برای افکار عمومی بسیار لازم و ضروری است. برخی دیگر هم تنها به گزارش خبری و مطالب سوخته بسنده کردند.
در میان گزارش های خواندنی درباره حادثه«متروپل» می توان به گزارش خواندنی شهروند از چشم انتظاری خانواده های بازماندگان و انعکاس روایت آنان از روز حادثه اشاره کرد. روزنامه نوشت«چندین ساعت از تلخترین حادثه آبادان میگذرد. فروریختن ساختمان متروپل در خیابان امیری، سیل عظیمی از جمعیت را به آنجا کشانده است؛ خانوادههایی که داغدار شدهاند یا همچنان منتظر خبری از عزیزانشان هستند؛ خانوادههایی که اعتراض دارند و نمیدانند که فریاد اعتراضشان را به گوش چه کسی برسانند؛ پدری که اشک میریزد و مرتب اسم پسرش را صدا میزند؛ پسر کوچکش که رفته بود یک بستنی بخرد و به خانه برگردد، اما آوار او را بلعید و حالا خانوادهاش درماندهاند و هیچ کاری از دستشان برنمیآید. این پسر بستنیاش را از آبمیوهفروشی طبقه همکف ساختمان خریده بود؛ همان آبمیوهفروشی که حالا با خاک یکسان شده است و خانواده صاحب این آبمیوهفروشی نگران و مستأصل آنجا ماندهاند؛ اعتراض دارند و فقط میخواهند کسی برود و عزیزانشان را نجات دهد.»
اشاره به دیگر جنبه های حادثه متروپل می تواند هشدار خوبی برای مسیولان و نهادهای مربوطه برای رسیدگی هر چه سریع تر باشد. روزنامه جام جم علاوه بر روایت خانواده های چشم انتظار، درباره ریزش دیواره های کناری ساختمان مترو پل هشدار داد و نوشت«نگرانیهای مسوولان و برخی شهروندان از تجمع مردم از ریزش احتمالی برج بیدلیل نبود و در حالیکه با خانوادههای مفقودان مصاحبه میکردیم، ناگهان بخشی از برج فروریخت.» او با اشاره به روایت صریح یکی از شهروندان حاضر در آنجا روایت کرد«میلاد جعفری که از نزدیک شاهد تجمع مردم در صحنه است، از همین موضوع به ماگلایه میکند:« متروپل از نظر طولی سهبرابر پلاسکوی تهران است و با شرایط و امکاناتیکه میبینم، فکر نمیکنم تا یک ماه دیگر هم آوارهای برج جمع شود. متاسفانه هیچ مدیریتی برای متفرق کردن مردم وجود ندارد و هر لحظه ممکن است دیوارههای کناری برج بریزد. با اینکه خیابانهای اطراف را با کانتینر مسدود میکنند اما باز هم مردم بهراحتی میتوانند خودشان را پای برج برسانند. نیروها در حال نخالهبرداری هستند ولی این کار، خطر ریزش برج را به همراه دارد. اگر برج را تخریب و بعد نخالهبرداریکنند، بهتر است.»
روزنامه شرق توانست از طریق خبرنگار آبادانی خود به انعکاس اطلاعات بیشتر درباره مالک این ساختمان بپردازد که در نوع خود جالب و قابل تامل است. به گفته عباس مدحجی، خبرنگار اهل خرمشهر« برج دوقلوی متروپل همانطور که حالا مردم ایران نامش را میشناسند و میدانند کجاست، متعلق به هلدینگ عبدالباقی بود که در سالهای اخیر این خانواده به طرز عجیبی پیشرفت کردند. تا همین چند سال پیش آجیلفروشی داشتند؛ اما در عرض یک دهه وارد کار ساختوساز شدند و پیشرفت عجیبی در تحویل پروژههای خصوصی و دولتی داشتند. هر پروژه ساختوسازی در شهر آغاز میشد، نام این خانواده هم در آن وجود داشت. از برجهای لوکسی مانند خیابان دبستان و همین متروپل و تا ساختمانهای بیمارستانهایی که با بودجههای دولتی ساخته میشدند؛ اما متروپل از همه عجیبتر بود؛ چون نقطه پرتردد و خوب و گران شهر بود و هم بهسرعت میرفت بالا و شهروندان عادی اتفاقات داخلی را میدیدند.»
به گفته این خبرنگار، نظارت راحت مردم به این ساختمان و اینکه میتوانستند بهراحتی آنچه را در این ساختمان میگذرد، ببینند، باعث شده بود تا رسانهها هم دسترسی خوبی به آن داشته باشند. همین هم شد که چند تا خبرنگار درباره این ساختمان و مشکلاتش نوشتند.»
«جعبه سیاه سقوط متروپل» تیتر و گزارش عالی دنیای اقتصاد است که در پاسخ به این دو سوال که آیا اخطارهای مهندسی در طول ساخت «متروپل» منجر به عکسالعمل شهرداری برای توقف کار شد؟ چطور برج نیمهکاره به بهرهبرداری رسید؟ نوشت« بررسیهای «دنیایاقتصاد» از سرمنشأ سقوط «متروپل» نشان میدهد رواج «ساختوسازهای مشکلدار» و از آن خطرناکتر، «فروش ساختمانهای ناقص و نیمهکاره» به مادهای از یک قانون تحت عنوان قانون شهرداریها و تبصرههای مبهم و خنثی از همین ماده برمیگردد. ماده ۱۰۰ قانون شهرداریها، به جای اینکه شهرداریها را مکلف به «توقف عملیات ساختمانی در پروژههای خلاف» کند و همزمان «مسوولیت حسن اجرای مقررات ایمنی ساختمان را متوجه یک مرجع (به جای چندین نهاد و سازمان) بداند» مسیر سلب مسوولیت را برای اضلاع نظارتکننده بر «امنیت بهرهبرداران از ساختمانها» باز گذاشته است. ریزش «متروپل» تاوان این فرآیند است که طی سالهای اخیر، «نساز و بفروشی» را دامن زد. این قانون، هیچ ممنوعیتی برای «فروش آپارتمانهای فاقد پایانکار از طریق معاملات عادی» لحاظ نکرده و صرفا «انتقال سند» را منوط به «اخذ جواز عدم خلاف و گارانتی مهندسناظر» کرده است. این در حالی است که تقریبا ۱۰۰ درصد ساختمانها، قبل از انتقال سند، از طریق مبایعهنامه، فروخته میشود.»
در ادامه صفحه یک سایر روزنامه ها را ببینید…..
∎
نظر شما