موزه عبرت ايران كه هم اينك از بقاياي كميته مشترك ضدخرابكاري ساواك برآمده است، علاوه بر آنكه خود جلوهگاهي از پايمردي و ابتلائات مبارزان انقلاب اسلامي است، ناشري موفق و پرتلاش نيز است كه تاكنون در باب خاطرات كساني كه مدتي از عمر خويش را در اين شكنجهگاه به سر بردهاند، آثاري خواندني عرضه كرده است. «جلوههاي ذكر خدا» در زمره اين طيف از كتابهاست كه به همت علي مرتضوي قهي به نگارش درآمده است. مؤلف در ديباچه اين اثر و درباره موضوع آن چنين آورده است:
«انقلاب اسلامي ايران، عصاره سالها تلاش و كوشش علمي و عملي مجاهدان و مردان صادق و مخلصي است كه با هدف اعتلاي اسلام، عمل به قرآن و احكام دين مبين اسلام، تبعيت از اهل بيت عصمت و طهارت (ع) و با هدايت روحانيت و مرجعيت شيعه و زعامت حضرت امام خميني (ره)، در22 بهمن1357 به پيروزي رسيد و رژيم طاغوتي شاهنشاهي را در ايران ساقط و آغازگر حكومت الله بر جهان گشت. پيروي از اسلام، وحدت همه مردم ايران، رهبري حضرت امام و ايمان و اعتماد مردم به اسلام و رهبري، استقامت و پايداري در راه رسيدن به هدف بود كه وعده الهي جاءالحق و زهقالباطل محقق و جمهوري اسلامي را به ارمغان آورد. معمار انقلاب اسلامي امامخميني (قدسسره) اين حادثه بزرگ را موهبت الهي و معجزه قرن دانسته و رمز بقا و استمرار نظام اسلامي را همان رمز پيروزي عنوان و فرمودند: بيترديد رمز بقاي انقلاب اسلامي، همان رمز پيروزي است... و رمز پيروزي را ملت ميداند و نسلهاي آينده در تاريخ خواهد خواند كه دو ركن اصلي آن: انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براي همان انگيزه و مقصد است. انقلاب شكوهمند اسلامي، دستاورد ميليونها انسان ارزشمند و هزاران شهيد جاويد آن و آسيبديدگان عزيز، اين شهيدان زنده است كه برخي از آن انسانهاي بزرگ، مرداني هستند كه به جهاد و مبارزه علمي و عملي با نظام طاغوت پرداخته و در تداوم اين حركت بزرگ، نقش برجسته و ماندگاري داشتند و سالها شرايط بسيار سخت تبعيد، اسارت، زندان و انواع شكنجههاي جسمي و روحي طاقتفرسا را عاشقانه به جان خريدند و برخي در ميثاق با خدا و امامشان جاودانه تاريخ شدند و به فيض شهادت رسيدند و برخي صادق و صابر به عهد خود وفادار و استوار ماندند. و چه نيكو گفت لسانالغيب حافظ شيراز كه:
گويند سنگ لعل شود در مقام صبر
آري شود و ليك به خون جگر شود
آنان كه در سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، ساكت ننشستند و عليه ظلمت و سياهي حكومت طاغوت، قيام و به مبارزه پرداختند را ميتوان در دو دسته كلي قرار داد؛ دستهاي كه معتقد به اصل بودن مبارزه با رژيم شاه بودند و هيچ چيز نبايد مانع تحقق اين هدف قرار گيرد حتي اعتقادات، الزامات و واجبات ديني و دستهاي كه با هدف اعتلاي اسلام، امر به معروف و نهيازمنكر، محو فساد، ظلم و استبداد حاكم و ايجاد حكومت اسلامي، پاي به ميدان مبارزه گذاشتند. وجه اشتراك هر دو گروه اسقاط رژيم شاه و افتراق و تمايز آن، اينكه گروه اول براي رضايت خلق و گروه دوم براي رضايت خالق و انجام تكليف و وظيفه ديني و اعتقادي، به صحنه كارزار با رژيم شاه وارد شدند. اين دو رويكرد، در مقام تحمل تضييقات و مشكلات وارده، دو شيوه متفاوت داشتند كه از قضا به موضوع اين كتاب مرتبط است... .»
نجوا با ذات باری در سلولهای نمور!
دستان زنجیر بستهای که به دعا برمیخاست!
روزنامه جوان
موزه عبرت ایران که هم اینک از بقایای کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک برآمده است،
صاحبخبر -
∎
نظر شما