پایان تلخ، بهترین توصیف از اندک زمان باقیمانده تا بسته شدن پرونده لیگ بیست و یکم است. لیگی که عمده حاشیههای آن تا پیش از این هفته، قضاوتهای پرحرف و حدیث بود، اما هفته بیست و هشتم، داستانی به مراتب تلختر از اعتراضهای گاه و بیگاه به داوری را تجربه کرد.
هفته بیست و هشتم رقابتهای لیگ میتوانست هفته بیسر و صدایی باشد. تساوی بدون گل قهرمان برابر آلومینیوم اراک، برتری ۲ بر یک فولاد مقابل پیکان که شانس حضور این تیم در رده چهارم را افزایش داد، پیروزی ۲ بر صفر گلگهر مقابل نفت مسجدسلیمان که کار نفتیها را در دو هفته پایانی برای کسب بقا سختتر کرد، شکست ۲ بر صفر نفت آبادان برابر مس رفسنجان، آنهم در بازگشت دوباره به ورزشگاه تختی آبادان بعد از مدتها و شکست سنگین و پرگل شهرخودرو (۳ بر صفر) مقابل سپاهان در اصفهان و همچنین برتری یک بر صفر ذوبآهن مقابل فجر که کار نماینده شیراز را برای بقا دشوار میکند، اتفاقات سادهای بود که میتوانست این هفته را با آرامش به پایان ببرد اگر بیمبالاتی ها، ورزشگاه یادگار امام را به صحنه نبرد تبدیل نمیکرد!
جهنم تبریز
ورزشگاه تبریز پنجشنبه شب روایتگر نیمه تاریک فوتبال بود. نیمهای مملو از خشونت که اجازه نداد مصاف تراکتور – پرسپولیس به دقیقه ۹۰ برسد. صبوری داور تا دقیقه ۷۲ بود و بعد از آن، ادامه کار زیر بارانی از سنگ و اشیای مختلف میتوانست عواقب بدی داشته باشد. سکوهای ملتهبی که نه خواهشهای سرخپوشان تبریزی توان آرام کردن آن را داشت و نه یگان ویژه. خشمی نهفته که، چون آتشفشان بر سر میهمان فوران کرد و یادآور هولیگانهای متعصب و آشوبطلب آمفیلد بود. متعصبهایی که حتی به زبان خواهش بازیکنان تیم خود نیز معترض بودند و گویی به قصد کشت راهی ورزشگاه شده بودند، خشمی که معلوم نبود از کجا علیه پرسپولیس نشئت گرفته بود!
فوتبال ایران کم شاهد صحنههای خشونتبار نبوده است. پرتاب نارنجکی که چشمان سرباز احمدی را در مصاف سپاهان با پرسپولیس از او گرفت همچنان خاطرهای تلخ و فراموش نشدنی است، اما اینبار آنچه به سمت تیم میهمان پرتاب میشد، نه چند نارنج بیهدف که قلوهسنگهایی بود که عجیب قصد کم کردن نفرات پرسپولیس را داشت. قلوهسنگهایی که با تمام شدن آن، برخی رو به صندلیهای سکو و حتی زدن پسگردنی به سرمربی حریف آوردند تا شاید هر طور شده او را از صفحه روزگار محو کنند.
تصمیمی هنوز اتخاذ نشده، بازی نیمهتمام پرسپولیس برابر تراکتور که تا دقیقه ۷۲ و قبل از به صدا درآمدن سوت تعلیق بازی با تساوی بدون گل دنبال میشد وصله ناجور لیگ بیست و یکم است که کمیته انضباطی انتظار رسیدن مدارک موجود برای تصمیمگیری در خصوص آن را میکشد. دیداری که میتوانست با حضور پرشور هواداران تبریزی پایانی خوش به همراه داشته باشد، اما عصیانی را به نمایش گذاشت که حتی تیم میزبان نیز انتظارش را نداشت. هرچند تراکتور بعد از نیمهکاره ماندن بازی با انتشار بیانیهای سعی داشت تقصیر را به گردن بازیکن حریف بیندازد: «کجای دنیا بازیکن حریف به سمت هواداران میزبان سنگ پرتاب میکند؟!»، اما تصاویر مشهودتر از آن است که بتوان با اینگونه بیانیههای احساسی، مانع از برخورد جدی با داستان شد، خصوصاً که مماشات با این داستان میتواند زمینهساز تکرار دوباره آن باشد. با این وجود مقابله به مثل امید عالیشاه و مهدی ترابی نیز توجیهپذیر نیست. بازیکنان باتجربهای که خوب میدانند کوچکترین حرکت نادرستی در این شرایط میتواند به تهییج هرچه بیشتر هواداران حریف منجر شود، اما با علم به این مسئله، سنگی را که به سوی آنها پرتاب شده به سمت هواداران حواله میدهند تا دستاویزی شود برای مظلومنمایی باشگاه تراکتور!
در حالیکه کیانی، کاپیتان تراکتور برخلاف همتای خود در پرسپولیس در تمام مدت سعی در آرام کردن جو داشت.
شاید اگر درهای ورزشگاه بیمحابا به روی هواداران گشوده نمیشد و تراکتور به حضور همان ۳۰ هزار تماشاگری که مجوز حضورشان صادر شده بود بسنده میکرد و با توجیههایی نظیر اینکه توان مقابله با هجمه مردم را نداشته، شانه از زیر بار مسئولیت خالی نمیکرد، لیگ بیست و یک در واپسین هفتههای باقیمانده شاهد نمایشی اینچنین تلخ و تاسفبار نبود، آنهم در دیداری که کوچکترین حساسیتی برای سرخپوشان تبریزی در پی نداشت و نهایتاً میتوانست با به زیر کشیدن پرسپولیس از رده دوم، شانس سپاهان را برای کسب عنوان نایبقهرمانی لیگ افزایش دهد و بس.
تونل افتخار برای قهرمان زودهنگام
در آزادی، اما اوضاع کاملاً متفاوت بود. یاران مجیدی اگرچه توان عبور از سد آلومینیوم اراک و گشودن دروازه این تیم را نداشتند و دستآخر به تساوی بدون گل رضایت دادند، اما بهرغم صحنههای مشکوک این بازی که طبیعتاً اعتراضهایی را به دنبال داشت، قبل از به صدا درآمدن سوت این دیدار، بازیکنان میهمان صحنهای دیدنی را به نمایش گذاشتند. بازیکنان آلومینیوم پیش از شروع بازی با ایجاد تونل افتخار برای استقلال که بعد از سالها موفق به کسب عنوان قهرمانی لیگ شده، به تشویق آبیپوشان پرداختند. هرچند میتوان این نمایش را به استقلالی بودن سرمربی اراکیها ارتباط داد (سیدمهدی رحمتی)، اما نمیتوان از زیبا بودن صحنهای که در آزادی و مقابل چشمان هواداران میزبان رخ داد به سادگی عبور کرد. صحنهای که آن سوی دلچسب فوتبال را به نمایش گذاشت، رویی متفاوت از آنچه یاران یحیی در جهنم تبریز تجربه کردند.
زشت و زیبای هفته بیست و هشتم لیگ برتر، در انتظار حکم فاجعه تبریز
روی تلخ فوتبال
روزنامه جوان
پایان تلخ، بهترین توصیف از اندک زمان باقیمانده تا بسته شدن پرونده لیگ بیست و یکم است. لیگی که عمده حاشیههای آن تا پیش از این هفته، قضاوتهای پرحرف و حدیث بود، اما هفته بیست و هشتم، داستانی به مراتب تلختر از اعتراضهای گاه و بیگاه به داوری را تجربه کرد.
صاحبخبر -
∎
نظر شما